قدردانى از اهل کوفه
(ومن کتاب له علیه السلام ) (إلیهم بعد فتح البصرة).
از نامه هاى آن حضرت علیه السَّلام است باهل کوفه (که از آنان) پس از فتح و فیروزى (از جنگ) بصره (قدر دانى نموده).
وَ جَزَاکُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ أَحْسَنَ مَا یَجْزِی الْعَامِلِینَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاکِرِینَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِیتُمْ فَأَجَبْتُمْ .
خدا بشما اهل کوفه از جانب خاندان پیغمبرتان پاداش دهد نیکوتر پاداشى که به فرمانبران و سپاسگزاران نعمت و بخشش خود مى دهد که (دستور ما را) شنیدید و (از آن) پیروى نمودید، و (براى یارى دین) دعوت شدید و پذیرفتید (تا آنکه دشمنان خدا را شکست داده از پا در آوردیم).
منبع نهج البلاغه نامه ۲
بررسی فضایل حضرت علی (عليه السلام) و مساله امامت (حدیث غدیر خم)
در سال مولای متقیان حضرت علی علیه السلام و در این نوشتار، به بررسی فضایل و نقش تاریخی امام علی علیه السلام در دوران صدر اسلام و بخصوص مساله امامت از منظر سه منبع معتبر تاریخ اسلام (سیره ابن هشام، تاریخ طبری و تاریخ ابن اثیر) می پردازیم. این فضایل و نقش تاریخی حضرت، در سه مرحله زمانی (از كودكی امام تا بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله، از دوران بعثت تا هجرت پیامبر و از دوران هجرت تا رحلت رسول اكرم صلی الله علیه و آله) مورد پژوهش و تطبیق قرار گرفته است.
نتیجه بررسی حاضر، دستیابی به پاسخ این سؤال است كه آیا مورخان مذكور همه حقایق مربوط به علی علیه السلام را نوشته اند یا نه؟ و اگر نتوانسته اند، چرا؟ به احتمال قریب به یقین محدودیتهای سیاسی - عقیدتی، مورخان منابع مذكور را، از ذكر بعضی حقایق تاریخ اسلام باز داشته است.
در كتب تاریخ اسلام، ماجرای خشكسالی و سختی و تنگدستی ناشی از آن در قبیله قریش ذكر شده و آمده است كه پیامبر صلی الله علیه و آله و عمویش عباس تصمیم گرفتند به خاطر كمك به ابوطالب، دو تن از فرزندان وی را نزد خود آورده از آنها نگهداری كنند؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام، و عباس و جعفر را انتخاب كرد. حضرت علی علیه السلام تا زمان بعثت، در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله بود. بعضی از مورخان، این امر را از الطاف الهی بر حضرت علی علیه السلام شمرده اند.
تعليم قرآن، توسط حضرت على (عليه السلام)
رميله مىگويد: حضرت على-عليه السّلام-شخصى را در حال خياطى و آوازخوانى ديد و فرمود: «اى جوان! اگر قرآن بخوانى براى تو بهتر است» .
گفت: خوب نمىتوانم بخوانم، دوست داشتم خوب قرآن مىخواندم.
حضرت فرمود: «نزديك بيا» جوان نزديك حضرت على-عليه السّلام-آمد و حضرت على -عليه السّلام-آهسته چيزى در گوش او گفت كه تمام قرآن در قلب او نقش بست و حافظ كل قرآن شد .
بحار الانوار:42/17، حديث 1.
حضرت على (عليه السلام) و اويس قرنى
اين خبر مشهور است كه حضرت على-عليه السّلام-قبل از جنگ به سه طايفه، فرمود: «مأمورم كه با ناكثين و قاسطين و مارقين جنگ كنم» . پس همان گونه كه خبر داده بود با آنها جنگ كرد. و طلحه و زبير وقتى كه آمدند و براى رفتن به عمره اجازه گرفتند، حضرت فرمود: «به خدا! اينها به عمره نمىروند، بلكه به بصره مىروند و همان گونه هم شد كه فرموده بود» .
صفحات: 1· 2