5
آبان

مصادیق سبک زندگی اسلامی در سیره ائمه اطهار علیهم السلام

هنگامی که از سبك زندگي سخن مي‌گوييم اولاً باید شيوه زندگي ساختار‌مند باشد و سيستمي به قضيه نگاه كرد نه تك‌رفتاري؛ ثانياً متأثر از باورها و ارزش‌ها باشد. به عبارت ديگر، رفتار نهادينه شده را سبك زندگي مي‌گوييم.
 

 

 

هجمه عظیمی توسط رسانه های مختلف غربی به ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی ما صورت گرفته است. پادزهر اصلی مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد کردن و ترویج سبک زندگی اهل بیت (ع) است.

البته این هجمه اختصاص به سبک زندگی ایرانی و اسلامی ما ندارد، بلکه همه دنیا از آن ناراضی اند و حتی اروپائیان هم از اینکه سبک زندگی آمریکایی در کشورشان رواج پیدا می کند و هویت بومی و ملی شان را از بین می برد، ناراحتند. ولی کشور ما در نوک این حملات قرار دارد. هزاران شبکه ماهواره ای در کشور ما قابل دریافتند؛ هرچند همه به قصد ضربه زدن به سبک زندگی ما راه اندازی نشدند، ولی طبق برخی از آمار دو یا سه هزار شبکه ماهواره ای به طور قطع در کشور ما قابل دریافت است و اغلب اینها به زبان فارسی نیستند و عموم مردم ما نمی فهمند که اینها چه می گویند؛ اما از طریق کارکردی که اغلب اینها دارند، می توان فهمید که دگرگون کردن سبک زندگی جامعه مخاطبانشان را در دستور کار خود دارند.

به عنوان مثال: پخش موسیقی، آموزش رقص، نمایش مد و مدل، طراحی و دکوراسیون خانه و. .. هنرهایی هستند که بدون اینکه حرفی بزنند و یا نیاز به فهم زبان باشد، منتقل می شود که همه از مصادیق سبک زندگی هستند.

بنابراین، یکی از مهم ترین پادزهرهای مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد کردن و ترویج سبک زندگی اهل بیت (ع) است. با توجه به اینکه ذهن و زبان مردم کشورها اهل بیتی است اگر سبک زندگی و رفتار آنها را اهل بیتی و روزآمد کنیم، بهترین پادزهر در راه مقابله با اینها و ترویج سبک زندگی اهل بیت در سراسر دنیا خواهد بود.

انقلاب اسلامی که با تأسی از فرهنگ اهل بیت به پیروزی رسید و به حیات خویش ادامه می دهد، مدعی پایه گذاری تمدنی جدید در عالم اسلام و گشایش درهایی جدید برای بشریت است. سالم ترین، زیباترین و ملموس ترین شیوه تمدن اسلامی، شیوه زندگی اسلامی است که در سخن و سیره اهل بیت (ع) عرضه شده است.

به تعبیر مقام معظم رهبری، این تمدن نرم افزاری می خواهد تا مردم محصولش را ببینند. لذا اگر صرفاً به اعتقادات و ارزش ها و سخنانی که از اهل بیت منتقل شده اکتفا کنیم و به تعبیر دیگر، فقط آموزه های دینی را تبلیغ کنیم ممکن است برای قشر محدودی از افراد در دنیا و در جامعه مان که دغدغه های اندیشه ای و معرفتی دارند جذابیت داشته باشد، ولی انگشت شمار و محدودند؛ اما زمانی این تمدن برای عموم مردم جامعه خودمان (یعنی همین حوزه تمدنی خاص اسلامی ـ ایرانی) و برای ملت های مختلف دنیا، جذابیت دارد و قدرت عرض اندام در مقابل سایر تمدن ها را خواهند داشت که محصول و میوه تمدنی را بچشند و ببیند و به صورت ملموس احساس کنند.

کارشناسان معتقدند که طریقه سبک زندگی، بُعد بیان گرایانه و نمایش گرایانه دارد و هویت باطنی و درونی جامعه را نمایش می دهد. ارزش ها و باورها دیدنی نیستند. زمانی می توان درون ملکات نفسانی را دید که به سبک و شیوه زندگی تبدیل شود و قابل عرضه و ارزیابی باشد. اگر این میوه تمدن اسلامی که در سخن و سیره اهل بیت عرضه شده به صورت روزآمد باشد شیرین ترین و جذاب ترین میوه ای است که می تواند برای بشریت عرضه شود.

چینش سبک زندگی
سبک زندگی از منظرهای گوناگون مورد تعریف و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به اینکه حدود 130 سال از عمر این واژه می گذرد، تعاریف متنوعی از منظر جامعه شناختی و روان شناختی و ارزش شناختی برای آن ارائه شده است.

سبک زندگی را با توجه به معارف اهل بیت (ع) و محور بحث و موضوع همایش می توان به این صورت تعریف کرد: سبک زندگی مجموعه ای از رفتارهای فردی یا اجتماعی است که متأثر از باورها و ارزش های پذیرفته شده، امیال فردی، محیط اجتماعی و شرایط اقلیمی، وجهه غالب رفتار فرد، گروه یا جامعه شده باشد.

به نظر بنده این دقیق ترین و قابل دفاع ترین تعریف از سبک زندگی است که با توجه به الهام از معارف اهل بیت و سیره و سخن آنان بیان شده است.

هنگامی که از سبک زندگی سخن می گوییم اولاً باید شیوه زندگی ساختار مند باشد و سیستمی به قضیه نگاه کرد نه تک رفتاری؛ ثانیاً متأثر از باورها و ارزش ها باشد. به عبارت دیگر، رفتار نهادینه شده را سبک زندگی می گوییم. به عنوان مثال: اگر کسی یک بار در جلسه ای نوشیدنی خاصی مانند دلستر خورد، نمی توانیم بگوییم سبک تغذیه ای ایشان در نوشیدنی ها دلستر خوردن است؛ زیرا یک بار اتفاق افتاده است.

مثال دیگر اینکه الان در عروسی ها مد شده که دامادها شب عروسی شان کراوات می زنند. ولی نمی توانیم بگوییم سبک پوشش این افراد کراوات زدن است. اینها رفتار موردی است و اصطلاحاً به اینها سبک زندگی گفته نمی شود. سبک زندگی باید وجهه غالب رفتار فرد یا گروه و یا جامعه شده باشد. با توجه به این تعریف، اهمیت سبک زندگی از نگاه اهل بیت و در سخن و سیره اهل بیت را توضیح خواهم داد.

 

ادامه »


free b2evolution skin
5
آبان

پژوهشی در متن دعای ندبه

دعای ندبه که در چهار عید سعید فطر،قربان، غدیر خم، و روز جمعه خواندن آن مستحب شمرده می شود به عبارتی متن زیارت شریفی است که یک دورۀ کامل از عقاید، تاریخ، سیره، استراتژی و هویت شیعی را در خود دارد. گستردگی و فراگیری مضامین اصلی در این زیارت، آن را به اساسنامه دیدگاهی شیعه در عصر غیبت، تبدیل کرده است و جایگاه و اهمیت ویژه ای به آن می بخشد. در این مقاله سعی شده است تا بندهایی از این دعای پر محتوا که شامل مباحثی از رسالت پیامبر(ص)، نام علی(ع) به عنوان رمز اتحاد، جایگاه فاطمه(س) و مباحث هدایت سه گانه و … را بازخوانی کرده و اشارات رمز و رازدار و تاکیدهای متن زیارت را بر این مسأله ها به صورت  اجمالی بررسی گردد.

(تدوین چکیده سخنرانی های حجت الاسلام حسین انصاری از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹پیرامون دعای ندبه)

 

 

مقدمه:
دعای ندبه مشتمل بر استغاثه و استمداد از امام زمان(عج) و تاسف بر غیبت و گریه از فراق ایشان است؛ از این‌رو به این نام شهرت یافته است.(حائری،ج۷: ۵۳۵) ندبه به معنی فراخوانی و نیز گریه و ناله است. دعای ندبه را اولین بار محمّد بن جعفر بن مشهدی (از علمای قرن ششم هـ.ق) در کتاب «مزار کبیر» معروف به مزار ابن مشهدی، از محمد بن علی بن ابی‌قرّه و او از کتاب محمد بن حسین بن سفیان بَزوفَری آورده است.(مشهدی،۱۴۱۹ق: ۵۷۳_۵۸۴) سپس سید ابن طاووس(م ۶۶۴ق)، در کتاب اقبال الاعمال این دعا را به امام صادق علیه‌السلام نسبت داده است.(سید بن طاووس،۱۳۷۶ش: ۵۰۴_۵۱۴) شیخ محمدتقی شوشتری (۱۲۸۱-۱۳۷۴ش)، رجالی معاصر، این دعا را انشاء امام زمان(ع) یا انشاء بزوفری می‌دانست و انتساب آن را به امام صادق(ع) رد کرده است.(استادی: ۱۰۴_۱۱۲)
دعای ندبه با حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر(ص) و آل او آغاز می‌گردد، سپس حکمت برگزیده شدن انبیاء و اولیاء و اینکه آنها مورد قبول خداوند بوده‌اند بیان شده است و مهمترین فضیلت زندگی هر یک از پیامبران اولوالعزم و پیش از آنان حضرت آدم اشاره شده و تاکید گردیده که برای اینکه حق پایدار بماند برای هر یک از آنان وصی و جانشین از سوی خدواند تعیین گردید به خاطر اینکه باطل بر اهل حق چیره نشود و احدی بر خدواند عذری نیاورد که چرا پیامبر و فرستاده‌ای از سوی تو نیامد و راهنمای هشدار دهنده‌ای نرسید تا آیات تو را پیروی کنیم.
آنگاه به جانشینی حضرت علی(ع) می‌پردازد و با آوردن قسمتی از فضایل آن حضرت سخن را به بی‌وفایی و شقاوتمندی دشمنان دین می‌کشاند که بر خلاف دستور صریحِ پیامبر اکرم(ص) امام علی(ع) و هدایتگران از فرزندانش را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند. آنگاه به استغاثه و اظهار شوق نسبت به آخرین بازمانده معصوم خاندان رسالت می‌پردازد و با درود مخصوص بر پیامبر(ص) و آل او با چند درخواست مهم برای تعجیل فرج و روی کار آمدن دولت حق و از بین رفتن باطل و محکم شدن پیوند با امام زمان(عج)، دعا خاتمه می‌یابد.(حائری،ج۷: ۵۳۵)
شرح‌های متعددی از جمله شرح دعای ندبه از صدرالدین محمد حسنی مدرس یزدی، عقد الجمان لندبه صاحب الزمان از میرزا عبدالرحیم تبریزی و وسیله القربه فی شرح دعاء الندبه از شیخ علی خوئی و شرحی بر دعای ندبه از محدث ارموی (۱۳۷۵ش) بر دعای ندبه نوشته شده است.

خوانش ۱ : بازخوانی تاریخ سدۀ نخست با رویکرد کلامی
دانش تاریخ ، کارایی متفاوتی دارد و فراتر از یک دانش و آگاهی صرف ، عمل می کند و به نیازهای گوناگونی پاسخ می دهد. از این میان یکی هم سودمندی تاریخ برای علم کلام و دانش دفاع از عقیده و درستی آن است که از دیرباز مورد بهره برداری بوده است. در تاریخ اسلام، تکیه بر گزاره های تاریخی برای اثبات عقیده و مذهب، مسئله ای شناخته شده و ناگزیر است و بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. گاهی تفاوت و تمایز مذاهب اسلامی و پیروان آنان از یکدیگر را در دانش تاریخی ، حافظۀ تاریخی ، و میزان درستی و اثبات پذیر بودن گزاره ها و تحلیل های تاریخی هر یک از گروه های مذهبی باید جستجو کرد. شیعه را دانش و خوانش تاریخی او از اسلام در سده های نخستین، شیعه کرده است. هم چنان که هویت مذاهب دیگر را نیز بدون تاریخ و جدای از آن نمی توان باز شناسی کرد. برای نمونه، پر رنگ بودن تاریخ زندگی برخی از همسران پیامبر(ص) و برخی از صحابه آن حضرت در خوانش تاریخی مذهب اهل سنت به گونه ای ویژه و فوق العاده می شود که در مذهب اهل بیت(ع) برخی دیگر از همان کسان. اکنون جدای از داوری در بارۀ گونه های متفاوتی از بازخوانی تاریخ سده نخست اسلامی ، باید به نکته تأکید و توجه کرد که مذاهب اسلامی به گونه ای –خواسته یا ناخواسته- تاریخی اند.
دلیل تاریخی بودن –به معنای تکیه داشتن به تاریخ برای اثبات حقانیت- این مذاهب، را در رویکرد درونی آنها باید سراغ گرفت. ۱)جایگاه و ارزش تعیین کنندۀ نصوص آسمانی قرآن و پیامبر(ص) در بارۀ ادامۀ دین و سرنوشت آن و امر جانشینی؛ ۲) سابقه و پیشگامی در ایمان به پیامبر و تلاش در راه تحقق رسالت آن حضرت؛ و ۳) درگیری و تنازع بر امر خلافت پس از وفات پیامبر و گفتگو ها و موضعگیری ها و نیز اتفاقات و حوادث تلخ و خونباری که در همان روزگار به وقوع پیوسته است، نیاز مجموعۀ این مذاهب را به تاریخ جدی کرده است. البته در این میان سهم تشیع شاید ازحجم افزونتری برخوردار باشد که دلایل متعددی دارد. از جمله، به نصگرایی جدی تشیع درمسئلۀ اعتقاد به جانشینی پیامبر(ص) و ارزش فضائل و مناقب خاندان وحی، و سپس وضعیت سیاسی پیش آمده برای جامعۀ شیعه، باید اشاره کرد. از آنجا که حامیان و معتقدان به خلافت، بر مسند قدرت تکیه زده و تسلط سیاسی خود را با خشونت و ارعاب از یکسو و محافظه کاری و عقب نشینی حساب شده خاندان وحی و شیعیان از سوی دیگر، تثبیت کرده بودند، نیاز چندانی به تاریخ گذشته و تاکید بر گزاره های تاریخی برای خود نمی دیدند و داستان فتنه را به گمان خود تمام شده تلقی می نمودند. در حالی که شیعه برای اثبات اصول کوچک و بزرگ خود، به گزارش های تاریخی نیازی غیر قابل چشمپوشی داشت . درست اینکه مذهب شیعه – اگر نگوییم بیشتر- دست کم به اندازۀ نیاز مذهبی اش به عقل و خردورزی و استدلال، به تاریخ و تکرار و تحلیل آن خود را نیازمند می دید و باید به آن استناد می جست.
حقیقت های یاد شده، سبب شده است تا از نگاه بخشی از پژوهشگران، شیعه، بنیادگزار دانش تاریخ در جهان اسلام شناسایی شود و یا حداقل، از نگاه سختگیران، نیز از پیشگامان اولیۀ این دانش محسوب گردد.( در این باره رجوع کنید: «اصل الشیعه و اصولها»؛ و «تاسیس الشیعه لعلوم الشریعه») گذشته از کتابی مانند «کتاب سلیم بن قیس کوفی» کتاب های غیر قابل مناقشه دیگری را می توان یافت که نگرش تاریخی شیعه را بازگویی و روایت می کنند. مانند کتاب «السقیفه» و «الصفین» اثر نصر بن مزاحم منقری و کتاب «تاریخ ابی مخنف». بر همین اساس است که در تاریخ شیعه کتاب هایی را می توان یافت که کلامی اند اما خط رویکرد تاریخی در آنها درشت است، مانند «الایضاح» اثر فضل شادان نیشابوری و یا کتاب های تاریخی را نام برد که رویکرد کلامی در آنها قوت دارد، مانند «الارشاد» شیخ مفید.
با مقدمه ای که گذشت می شود دریافت که چرا یکی از ارکان چندگانۀ در فهرست موضوعات دعای ندبه، بازخوانی تاریخ سدۀ اول اسلامی و فرازهای حساس آن بوده است بلکه به نگاه و تحلیل تاریخی مستفاد از بخش تاریخی متن دعا که منظور انشاء کنندۀ دعا (معصوم «ع») پی برد ودر این آشنایی تحلیلی به دریافت های تازه دست یافت.(انصاری،۶ شهریور،۱۳۹۴)

 

ادامه »


free b2evolution skin
3
آبان

پرتوي از درخشش زهرا(س)

چه زود گذشت آن هفده روزي که قم ميزبان وجود نازنين و پر برکت بود. گويي ديروز بود که کاروان شتران در ميان شادي و صلوات وارد قم شد. قدم به قدم قرباني ذبح کرده بودند تا خداوند وجود اين ميهمان را از گزند حوادث حفظ کند. امروز هفده روز از آن مي‏گذرد و حال و هواي شهر تغيير کرده و هر جا که مي‏نگري، پرچم عزا برافراشته شده است. مردم گريه کنان به سمت منزل موسي بن خزرج در حرکتند. فاطمه جان! چه زود از ما خسته شدي و همانند مادرت زهراي مرضيه گل عمرت در جواني پرپر شد. امروز هم بعد از حدود سيزده قرن از آن روز، مردم هلهله کنان کاروان نمادين حضرت معصومه عليها السلام را گرامي مي‏دارند و بعد از هفده روز، خانه دل را نيز همانند شهر و ديار خويش سياه‏پوش مي‏کنند.

 

 

 

 

فاطمه معصومه عليها السلام کيست؟
نامش فاطمه، دختر موسي بن جعفر صلي الله عليه و آله و سلم و بنابر قول مشهور، در اول ذيقعده سال 173 ه . ق در مدينه به دنيا آمد. از همان کودکي، مشکلاتي را که دشمنان اهل بيت: براي آن خاندان و شيعيانشان پديد مي‏آوردند لمس کرد. آن حضرت به لقب‏هايي همچون معصومه، کريمه اهل‏بيت، شفيعه، محدثه، اخت الرضا، طاهره، حميده، رشيده، تقيه و نقية معروف است. هر کدام از اين لقب‏ها، به کمالي از ايشان اشاره دارد.

فضيلت نام فاطمه
با توجه به منابع تاريخي، در هر خانه‏اي از خانه‏هاي اهل‏بيت: نام «فاطمه» زينت‏بخش بوده است. اين امر به دليل شرافت و زيبايي اين نام مي‏باشد و روايات بسياري در بيان برتري اين نام بر ديگر نام‏ها وجود دارد. همين مطلب که امام موسي بن جعفر عليه السلام از ميان دختران خويش، اين بانو را فاطمه نام نهاد، گوياي عظمت و برتري ايشان در مقايسه با ديگران است که تاريخ نيز اين امر را اثبات کرد.

خروج از مدينه
سال 200 ه.ق است. زمان سفر تحميلي امام رضا عليه السلام به «مرو» فرا رسيده است. آن حضرت، شهادت خويش و بازنگشتن را از اين سفر به آشنايان خبر مي‏دهد و کنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با همه وداع مي‏کند. صداي گريه اطرافيان بلند است و دل‏سوخته‏تر از همه، خواهر امام رضا عليه السلام يعني حضرت فاطمه معصومه عليها السلام است. وداع او با برادر، انسان را به ياد وداع زينب عليها السلام مي‏اندازد. ديده در ديده دارند و دل با دل گره زده‏اند. اشک ديده نيز نشان از آخرين ديدار داشت تا اينکه کاسه چشمان فاطمه عليها السلام کاروان برادر را با سيل خروشان اشک، بدرقه کرد. يک‏سال گذشت و قلب شکسته خواهر، تاب و توان خويش را از دست داد و درمانِ درد خويش را، در رسيدن به امام و برادرش علي بن موسي الرضا عليه السلام يافت. از اين رو، با جمعي از آشنايان و بستگان به سمت «مرو» رهسپار شد.

حمله به کاروان فاطمي
کاروان، منزل به منزل و شهر به شهر به سوي مرو حرکت مي‏کرد. حضور کاروان فرزندان موسي بن جعفر عليه السلام در شهرهاي مختلف، بهترين تبليغ براي بيان حقانيت تشيع بود. بديهي است مخالفان حقيقت و دشمنان اهل بيت: در صدد مبارزه با آنان برآمدند. از اين رو، در شهر ساوه به کاروانيان حمله کردند و تعدادي را به شهادت رساندند. غم و اندوه، قلب فاطمه معصومه عليها السلام را بيش از پيش سوزاند. زماني که آرام آرام دردِ فراقِ برادر با شوق وصال، التيام مي‏يافت، ظاهر شدن آثار بيماري، اميد او را به يأس تبديل کرد. پس با جاني خسته و جسمي رنجور به اطرافيان خويش فرمود: «مرا به شهر قم ببريد؛ زيرا از پدرم شنيدم که فرمود: شهر قم مرکز شيعيان ماست».

ورود به قم
عشق به اهل بيت: از همان ابتدا در سينه مردمان قم مي‏جوشيد. زماني که مردم قم از حرکت فاطمه معصومه عليها السلام به قم آگاه شدند، با شادي وصف‏ناپذيري به استقبال ايشان شتافتند و موسي بن خزرج، بزرگ خاندان اشعري، افسار شتر آن حضرت را به دست گرفت و به سمت منزل خويش راهنمايي کرد. عطر صلوات فضاي شهر را پر کرده بود. خاک قم به خود مي‏باليد که مرکب فاطمه معصومه عليها السلام پا بر آن گذاشته است. مردم دسته دسته براي عرض ادب و احترام نزد ايشان مي‏رفتند.

بيت النور
بالاترين مقام براي انسان، مقام عبوديت است که همان رهايي از بندگي طاغوت‏هاي نفساني و ستايش يگانه معبودي است که سزاوار عبادت است. بندگان واقعي خداوند زماني که خداي خويش را شناختند، غرق در عبادت و راز و نياز با او مي‏گردند و مانند پروانه، تا مرز سوختن پيش مي‏روند. فاطمه معصومه عليها السلام نيز در طول عمر خويش، از عبادت خداوند غافل نشد و با عبادت خويش از زمين تا عرش اعلي را نورافشاني کرد. اتاقکي که ايشان در مدت اقامت هفده روزه‏شان در منزل موسي بن خزرج در اختيار داشتند، به «بيت النور» معروف شده است. بر سر در آن خانه نور اين دو بيت به چشم مي‏خورد.

شده بنياد اين کاخ منوّر / به پاس دختر موسي بن جعفر
عبادتگاه معصومه است اينجا / کز اينجا قم شرافت يافت ديگر

سفري ناتمام
هنوز طعم شيرين نقل و نباتي که مردم به مناسبت ورود دختر موسي بن جعفر عليه السلام خورده بودند به کامشان باقي بود که بعد از هفده روز، وفات فاطمه معصومه عليها السلام کامشان را تلخ کرد. گفته مي‏شد که ايشان را در شهر ساوه مسموم کرده‏ اند.
سرانجام روح بلند آن بانوي آسماني، بعد از 28 سال زندگي طاقت‏فرسا و مظلومانه، در روز دهم ربيع الثاني سال 201 ه.ق به پيشينيان پاکش پيوست. سلام خداوند بر او و بر پدرانش باد.

مراسم دفن
پس از وفات حضرت فاطمه معصومه عليها السلام ايشان را غسل دادند، کفن کردند و به سوي قبرستان «بابِلان» تشييع نمودند. ولي هنگام دفن آن بزرگوار، به دليل نبودن محرم، مشکلي پيش آمد. سرانجام تصميم گرفتند پيرمردي به نام «قادر» اين کار را انجام دهد. مردم منتظر آمدن آن پيرمرد نيکوکار بودند که ناگهان دو سواره را ديدند که به سوي آنان مي‏آيند. وقتي آن دو نزديک پيکر پاک فاطمه معصومه عليها السلام رسيدند، پياده شدند و بر آن نماز خواندند. سپس جسم پاک دختر موسي بن جعفر عليه السلام را دفن کردند و بدون اينکه با کسي سخن بگويند، از آنجا دور شدند. بزرگان معتقدند اين دو بزرگوار، امام رضا و امام جواد8 بوده‏اند. پس از به پايان رسيدن مراسم دفن، موسي بن خزرج، سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت. بعدها قُبّه‏اي آجري بر آن بنا کردند که قبله‏گاه ارادتمندان اهل‏بيت: و دارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.

فضيلت‏هاي حضرت معصومه عليها السلام

1. شرافت نسبي
انتساب حضرت معصومه عليها السلام به خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و پرورش در خانه امام موسي کاظم عليه السلام، شرافتي است که هيچ‏کس نمي‏تواند آن را انکار کند. در زيارت‏نامه حضرت هم مي‏خوانيم: «سلام بر تو اي دختر رسول خدا، سلام بر تو اي دختر خديجه و فاطمه، سلام بر تو اي دختر اميرمؤمنان، سلام بر تو اي دختر حسنين، سلام بر تو اي دختر ولي خدا، سلام بر تو اي خواهر ولي خدا، سلام بر تو اي عمه ولي خدا و سلام بر تو اي دختر موسي بن جعفر».

2. عبادت و تقوا
با توجه به آموزه‏هاي قرآني، گرامي‏ترين انسان‏ها نزد خداوند، باتقواترين افراد هستند. دستيابي به نيروي پارسايي و قرب الهي، هدفي است که انسان‏هاي پاک در زندگي خويش به دنبال آن هستند و بهترين وسيله پرواز و اوج گرفتن، راز و نياز با خالق هستي است. عاشقان واقعي و عابدان راستين، در طول زندگي خويش لحظه‏اي از ياد معبود غافل نمي‏شوند و پيوسته به ياد معشوق خويشند. حضرت معصومه عليها السلام نيز با عبادت خاشعانه و با راز و نياز عاشقانه خويش، حيرت همگان را برانگيخت و با اوج گرفتن در آسمان تقوا، گوي سبقت را از ديگران ربود و به مقام عبوديت الهي رسيد.

3. دانش و معرفت
تربيت و رشد در خاندان علم و سيراب شدن از سرچشمه وحي، حضرت معصومه عليها السلام را به مقامي رسانيد که پدر بزرگوارش امام کاظم عليه السلام بعد از ديدن پاسخ‏هايي که فاطمه معصومه عليها السلام به پرسش‏هاي شيعيان داده بود، سه بار فرمود: «پدرش به فدايت باد».
از سايه‏سار وجود اين بانوي عالمه و محدّثه، شهر قم به بزرگ‏ترين مرکز علمي در جهان تبديل شده است؛ به طوري که از تمام دنيا، تشنگان هدايت و حقيقت، رو به سوي اين شهر مي‏آورند و بعد از زيارت فاطمه معصومه عليها السلام ، جامي از چشمه علوم وحي سر مي‏کشند.

4. معصومه
پيروي کامل از دستورات دين و خارج نشدن از راه هدايت، انسان را به درجه‏اي از تقوا و طهارت روح مي‏رساند که ناپاکي گناهان از جسم و جان زدوده مي‏شود و ميوه شيرين عصمت، قلب انسان را صفا مي‏بخشد. فاطمه معصومه عليها السلام نيز به جايي رسيد که امام رضا عليه السلام ايشان را «معصومه» ناميد و فرمود: «هر کس معصومه را در قم زيارت کند، گويي مرا زيارت کرده است».

5. شفيعه
شفاعت، مقام والايي است که در روايات به آن «مقام محمود» گفته شده است. بدون ترديد داشتن حق شفاعت و رسيدن به اين مقام، شايستگي لازم را مي‏طلبد؛ چرا که خداوند، شفاعت را فقط از کساني مي‏پذيرد که خود به آنها اذن اين کار را داده باشد.
بالاترين مقام شفاعت از آنِ پيامبران الهي و اهل‏بيت: است و بعد از آنها، کساني که شأن و قربي نزد خداوند داشته باشند، شفاعت مي‏کنند. در زيارت‏نامه حضرت معصومه عليها السلام آمده است که ايشان، منزلت بسيار والايي نزد خداوند دارند و به همين دليل هم در روايت آمده که: «با شفاعت او، شيعيان وارد بهشت مي‏شوند». از اين رو، زائران حرم فاطمي به اميد نيل به شفاعت ايشان، زمزمه کنان مي‏گويند: «يا فاطمةُ اشفعي لي في الجّنة؛ اي فاطمه! شفيع ما در بهشت باش».

6. زهراي ثاني
شباهت‏هايي ميان حضرت معصومه عليها السلام با حضرت زهرا عليها السلام ديده مي‏شود. اين دو بزرگوار افزون بر مشابهت در اسم، در دانايي، شفاعت و بسياري از صفات نيز شبيه يکديگرند و زيارت فاطمه معصومه عليها السلام ، زيارت فاطمه زهرا عليها السلام مي‏باشد؛ چنان‏که در کرامتي از اميرمؤمنان عليه السلام به پدر بزرگوار حضرت آيت‏اللّه‏ مرعشي نجفي چنين گفته شده است: «خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه عليها السلام را به فاطمه معصومه عليها السلام عنايت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زيارت حضرت زهرا عليها السلام را درک کند، به زيارت فاطمه معصومه عليها السلام برود. خود مرحوم آيت اللّه‏ مرعشي نجفي چنين گفته‏اند: «شصت سال است که هر روز اولين زائر حضرت معصومه عليها السلام هستم».

7. کريمه اهل‏بيت:
انسان در اثر پرهيزکاري، مي‏تواند به جايي برسد که مظهر اراده حق و واسطه فيض الهي گردد. اين ثمره بندگي حقيقي و اطاعت کامل از ذات پروردگار است. اولياي خداوند، هم در زندگي و هم بعد از آن، سرچشمه کرامت‏هايي هستند که نشان بزرگي روح آنان و پيوستگي‏شان به منبع فيض و کرم بي‏پايان خداوند کريم است. فاطمه معصومه عليها السلام نيز «کريمه اهل‏بيت» است. به همين دليل، قلب‏هاي شکسته و دست‏هاي نيازمند و مأيوس از همه جا، به حرم فاطمه معصومه عليها السلام مي‏آيند و از خرمن کَرَم اين کريمه، خوشه ‏چيني مي‏کنند.

ريحانه رسول
رواق دختر موسي بن جعفر است اينجا / حريم فاطمه بنت پيغمبر است اينجا
درِ بهشت برين گر طلب کني به خدا / ببوس با ادب آن را که آن در است اينجا
زمين قم به مثَل چون صدف بود آري / وجود حضرت معصومه گوهر است اينجا
کند به درگه او سجده صبحدم خورشيد / که از فروغ ولايت منوّر است اينجا
برو طهارت دل کن بيا به روضه او / که جاي مردم پاک و مطهّر است اينجا
زمين قم شده روشن از آن به غيب و شهود / که نور حق به جمالت برابر است اينجا
ز آفتاب قيامت غمي نخواهد بود / مرا که سايه لطف تو بر سر است اينجا
سزد که «معجزه» قم همچنان بهشت بُود / چرا که دختر موسي بن جعفر است اينجا

 

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم/ پرتوي از درخشش زهرا(س)

 


free b2evolution skin
3
آبان

منظور از «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ» در زیارتنامه حضرت معصومه(س)

منظور از شفاعت در زیارتنامه حضرت معصومه(س): «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏»، چیست؟

 

 

 


 
حرف جر «فی» معانی گوناگونی دارد، مانند:
«وسط»، «داخل»،همراهی، تعلیل(بیان علت)، استعلاء(اعلام برتری)، مقایسه بین دو چیز، و نیز به معنی «باء»، «الی»، و «مع»، و معنای «من»(از).

بر این اساس، معنای «فی» تنها «داخل و درون» نیست و به عنوان نمونه، اگرچه آیه «یَتَحاجُّونَ فِی النَّارِ»معنایش گفت‌وگو در داخل جهنم است، اما معنای آیه «أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ» گفت‌وگو در داخل خدا نیست!

 با ذکر این مقدمه باید گفت؛ مراد از این فراز از زیارت‌نامه حضرت معصومه(س) «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏…»

آن است که از حضرتشان بخواهیم تا برای وارد شدن به بهشت شفاعتمان کند. این معنا با فرازهای دیگر این روایت و روایات دیگری که در این زمینه وارد شده است، سازگار است؛ مانند: «مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة»؛ هر کس او را با معرفت و شناخت به حقّانیت او، زیارت کند، بهشت جایگاهش خواهد بود.

البته اخیراً برداشت‌هایی از عبارت «اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ» مطرح می‌شود که حضرت معصومه(س) حتی در بهشت برای بهشتیان شفاعت می‌کند تا آنان در درجات بالاتری قرار گیرند، اما با توجه به این‌که نظریه غالب در میان اندیشمندان اسلامی این است که تکامل در بهشت آخرتی ممکن نیست، شاید نتوان این معنا را قبول کرد. علاوه بر این‌که با توجه به آنچه در ارتباط با معنای گوناگون حرف جر «فی» گفته شد، نمی‌توان تنها با استناد به آن، چنین برداشت جدیدی را از این فراز از زیارت‌نامه داشت.
 
منبع:پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| منظور از شفاعت در زیارتنامه حضرت معصومه(س): «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی‏ لِی فِی الْجَنَّةِ‏»، چیست؟

 


free b2evolution skin
3
آبان

آیا امام رضا(ع) هنگام دفن حضرت معصومه(س) در قم حاضر بودند؟

آیا امام رضا(ع) هنگام دفن حضرت معصومه(س) در قم حاضر بودند؟ همراهان حضرت معصومه(س) در سفر به ایران چه افرادی بودند؟

 

 



پاسخ:

 ۱. در کتاب «تاریخ قم» نوشته حسن بن محمد بن حسن قمى‏(قرن چهارم هجری) و نیز بخشی از ضمیمه جلد 48 بحار الانوار به نقل از کتاب «تاریخ قم» در ماجرای دفن بدن مطهر حضرت معصومه(س) دو قول نقل شده است:

الف. حسن بن محمد قمى می‌گوید: خبر دادند مرا بزرگان قم از آباء خود که وقتى مأمون حضرت رضا(ع) را در سال دویست هجرى به مرو براى ولایت عهدی خواست، در سال دویست و یک فاطمه خواهرش به قصد دیدار برادر خارج شد همین که به ساوه رسید، مریض شد، پرسید: «چقدر راه است بین ساوه و قم؟» گفتند: ده فرسخ فرمود: «مرا ببرید به قم» او را به قم بردند و در منزل موسى بن خزرج بن سعد اشعرى وارد شد.

بنابر صحیح‌ترین روایات وقتى خبرش به قم رسید بزرگان قم به استقبال او رفتند، پیشاپیش آنها موسى بن خزرج بود وقتى خدمت حضرت معصومه رسید مهار ناقه‌اش را گرفته به منزل خود رسید و در خانه او هفده روز بود آن‌گاه از دنیا رفت.

موسى دستور داد او را غسل داده کفن کردند و نماز بر او خوانده و در زمینى که متعلق به موسى بود دفن کردند و اکنون مزار مقدس اوست. بر فراز قبرش سقفى از بوریا ساختند تا بالأخره زینب که دختر حضرت جواد(ع) بود بر فراز قبر او قبه‌اى ساخت.

ب. به من خبر داد: حسین بن على بن حسین بن موسى بن بابویه از محمّد بن حسن بن احمد بن ولید که وقتى فاطمه(س) از دنیا رفت، او را غسل داده کفن کردند و بدن او را به قبرستان بابلان بردند و او را در سردابى گذاشتند که برایش حفر شده بود. قبیله سعد اختلاف کردند از این‌که چه کسى او را داخل سرداب گذارد. سپس همه قبول کردند که خادم پیرمردى از این قبیله به نام قادر مباشر این کار شود همین که از پى او فرستادند دیدند دو سوار از طرف بیابان می‌آیند هر دو نقاب دارند نزدیک جنازه که رسیدند نماز خواندند بر او و وارد سرداب شدند و جنازه را در سرداب گذاشته دفن کردند بعد از سرداب خارج شده بدون این‌که با کسى صحبت کنند سوار شده رفتند هیچ‌کس نفهمید آنها که بودند.

شاید بتوان گفت که آن دو نفر حضرت امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بوده‌اند.

۲. درباره همراهان حضرت معصومه(س) باید گفت:

روشن است که حضرت معصومه(س) در شرایط حاکم بر آن عصر و ناامنى جاده‌ها، با همراهانى قابل اعتماد و مسلح به مسافرت پرداخت. ولی در منابع تاریخی و نیز کتاب «تاریخ قم» - که به جریان سفر حضرت معصومه(س) می‌پردازد - نامی از این افراد نیامده است.
البته یکی از پژوهشگران معاصر درباره همراهان حضرتشان می‌گوید: حضرت معصومه(س) در رأس یک قافله 22 نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا(ع) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| آیا امام رضا(ع) هنگام دفن حضرت معصومه(س) در قم حاضر بودند؟

 

 


free b2evolution skin