4
مرداد

حضرت عباس(ع) در متون اهل سنت

پژوهشگران و آزاد اندیشان اهل سنت، با شیعیان و محبان آن حضرت هم نظرند و آن گروه از مورخان و پژوهشگران اهل سنت که واقعه عاشورا را اوج مصیبت ها و عزاداری ها معرفی کرده اند، نسبت به ساحت مقدس حضرت اباالفضل(علیه السلام) نیز ادای احترام کرده و سر تعظیم فرو آورده اند.

 

 

 


سیمای حضرت عباس بن علی، ابوالفضل العباس(علیه السلام) را همواره از نگاه دانشمندان و شیفتگان حضرتش نگریسته ایم و چه بسا این توهم پدید امده باشد که این همه صفات متعالی و این همه خصوصیات فرا انسانی را ما محبان و دلدادگان آن حضرت، به ایشان نسبت می دهیم. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی بر انیم که از نگاه محققان و علمای اهل سنت به جایگاه رفیع علمدار کربلا حضرت اباالفضل العباس(علیه السلام) بپردازیم. پژوهشگران و آزاد اندیشان اهل سنت، با شیعیان و محبان آن حضرت هم نظرند و آن گروه از مورخان و پژوهشگران اهل سنت که واقعه عاشورا را اوج مصیبت ها و عزاداری ها معرفی کرده اند، نسبت به ساحت مقدس حضرت اباالفضل(علیه السلام) نیز ادای احترام کرده و سر تعظیم فرو آورده اند.

رشد و تعالی شخصیت انسان، به دو عامل مهم بستگی دارد؛ نخست، دفع و پاک سازی عوامل و زمینه های سقوط، مانند دفع گناهان از روح و روان، و دوم، جذب فضایل و ارزش ها، مانند جذب ایمان، علم، عمل صالح و خصال نیک در روح و روان و آراسته گردانیدن آن. به طور کلی بشر باید با نیروی تقوا، روح و روان را از موانع کمال یعنی گناهان خالی کند، سپس آن را با فضایل اخلاقی زینت دهد تا نور خدا و ارزش های ملکوتی در سراسر وجودش متجلی و اشکار شود و به هدف اصلی خلقت، یعنی بندگی خدا و نیل به کمال اصیل الهی دست یابد.

کمالات معنوی و ابعاد وجودی حضرت عباس(علیه السلام) برامده از ارزش های والای انسانی و دوری از گناه و گناهکاران است. عبودیت خالصانه او در برابر خدا و تواضع در مقابل بندگان خاص الهی، از جمله پدرش امیرمومنان و برادرانش امام حسن و امام حسین(علیه السلام) باعث رشد و بالندگی شخصیت معنوی و رسیدن به کمالات و ارزش های وجودی ایشان گردید. ابعاد وجودی حضرت عباس(علیه السلام) - که برگرفته از شخصیت والا و معنوی و عظمت اخلاقی ایشان بود - عبارتند از فداکاری، ایثار، فضیلت، شجاعت و دلیری، رشادت جسمی و روحی، زهد و تقوای الهی، فتوت و جوانمردی. بر این اساس و به دلیل برخورداری از فضایل بی شمار، وجود آن حضرت سرشار از کنیه ها و القاب بسیار پسندیده ای گردید که هر کدام، بیانگر یکی از ابعاد درخشان وجودی و زندگی پرنور ایشان است. (محمدی اشتهاردی، 1387: 57-60)

 

ادامه »


free b2evolution skin
3
مرداد

22 دلیل برای نماز ظهر عاشورا

1.درس عبادت و بندگى

امام حسین علیه السلام و اصحابش درس عبادت و بندگى کامل را به بشریت آموختند، خیلى ها ادعا مى کنند ما خداوند را عبادت و بندگى مى کنیم ولى هنگام امتحان مردود مى شوند.

این شعار را مى دهیم ، اى کاش ما در کربلا بودیم ، امام حسین علیه السلام را یارى مى کردیم و سینه خود را سپر نماز قرار مى دادیم ، اما گویا واقعا اینطور هستیم . خود را امتحان کنیم .

 

 

 

 

2.اهمیت نماز اول وقت

سید الشهداء، در سخت ترین شرایط و در حین جنگ ، نماز را در اول وقت اقامه نموده و هیچ چیز نتوانست مانع نماز اول وقت ایشان شود، نمى گوید اول جنگ و بعد نماز، او این درس را از پدر بزرگوارش على علیه السلام آموخت . که روزى در جنگ صفین حضرت على علیه السلام در حالى که مشغول جنگ بود مرتب به خورشید نگاه مى کرد، ابن عباس عرض کرد: یا امیرالمومنین ! این چه کارى است که شما انجام مى دهید؟

حضرت فرمود: نگاه مى کنم تا موقع فرا رسیدن ظهر، نماز را (در اول وقت) بخوانم .

ابن عباس گفت : آیا حالا وقت نماز است ؟ ما مشغول جنگ هستیم .

حضرت فرمود: مگر ما براى چه چیزى مى جنگیم ؟ به درستى که ما براى نماز جنگ مى کنیم .

ابن عباس گفت : نماز شب على علیه السلام حتى در لیلة الهریر هم ترک نشد بیاییم مثل اصحاب امام حسین عمل کنیم ، هنگام ظهر بشتابیم به سوى نماز، و نماز را به یاد بیاوریم تا مشمول دعاى امام حسین علیه السلام شویم : ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلین الذاکرین ؛ نماز را یاد کردى خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد

 

ادامه »


free b2evolution skin
3
مرداد

فضیلت و نحوه خواندن نماز امام حسین (علیه السلام)

[بنا بر نقل سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاسبوع»] نماز امام حسین(علیه‌السلام) چهار رکعت است که در هر رکعت سوره «فاتحه» «پنجاه بار» و «توحید» «پنجاه بار» و در رکوع، هر یک از سوره‌های «فاتِحَه» و «توحید» «ده بار» و پس از سر برداشتن از رکوع نیز هر یک، «ده بار» و نیز در سجده اوّل و پس از سر برداشتن از سجده و هم در سجده دوّم هر کدام «ده بار» خوانده شود و چون از نماز فارغ شد این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لاِدَمَ وَحَوّا، اِذْ ﴿قالا رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا وَاِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرينَ﴾، وَناداكَ نُوحٌ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ، وَنَجَّيْتَهُ وَاَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظيمِ، وَاَطْفَاْتَ نارَ نُمْرُودَ عَنْ خَليلِكَ اِبْراهيمَ، فَجَعَلْتَها ﴿بَرْداً وَسَلاماً﴾،

خدایا تویى که دعاى آدم و حوا را به اجابت رساندى آنگاه که گفتند پروردگارا ما به خود ستم کردیم و اگر ما را نیامرزى و به ما رحم نکنى حتماً از زیانکاران خواهیم بود، و نوح تو را ندا کرد و تو اجابتش کردى و او و کسانش را از گرفتارى بزرگ نجات دادى و خاموش کردى آتش نمرود را از خلیلت ابراهیم و آن را سرد و سلامت کردى
 

وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لاَِيُّوبَ، اِذْ نادى ﴿رَبِّ مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ﴾، فَكَشَفْتَ ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ، وَآتَيْتَهُ اَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِكَ، وَذِكْرى لاُِولِى الاَْلْبابِ، وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لِذِى النُّونِ، حينَ ناداكَ ﴿فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ﴾، فَنَجَّيْتَهُ مِنَ الْغَمِّ،

و تویى که دعاى ایوب را به اجابت رساندى آنگاه که ندا کرد پروردگارا من به محنت دچارم و تو مهربانترین مهربانانى و تو محنتش را برطرف کردى و کسانش را به او دادى و مانندشان را همراه آنها (اضافه) به او دادى از روى مرحمتى از خودت و اندرزى براى خردمندان و تویى که به اجابت رساندى دعاى ذوالنون (حضرت یونس) را هنگامى که ندا کرد تو را در تاریکیها که معبودى جز تو نیست منزهى تو و من از ستمکارانم و از اندوه نجاتش دادى
 

 

 

 

وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لِمُوسى وَهرُونَ دَعْوَتَهُما، حينَ قُلْتَ: ﴿قَدْ اُجيبَتْ دَعْوَتُكُما﴾ فَاسْتَقيما. وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ، وَغَفَرْتَ لِداوُدَ ذَنْبَهُ، وَتُبْتَ عَلَيْهِ رَحْمَةً مِنْكَ وَذِكْرى، وَفَدَيْتَ اِسْماعيلَ ﴿بِذِبْح عَظيم﴾ بَعْدَما اَسْلَمَ، ﴿وَتَلَّهُ لِلْجَبينِ﴾، فَنادَيْتَهُ بِالْفَرَجِ وَالرَّوْحِ،

و تویى که دعاى موسى و هارون را اجابت کردى هنگامى که فرمودى دعایتان به اجابت رسید پس استقامت ورزید و غرق کردى فرعون و قومش را و آمرزیدى براى داود گناهش را و توبه اش را از روى مرحمتى که داشتى و اندرز (دیگران) پذیرفتى و فدا کردى براى اسماعیل قربانى بزرگى پس از آن که تسلیم شد و (پدرش) پیشانى او را بر خاک نهاد و تو او را به گشایش و رحمت ندا کردى

وَاَنْتَ الَّذى ناداكَ زَكَرِيّا نِدآءً خَفِيّاً، فَقالَ ﴿رَبِّ اِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى، وَاشْتَعَلَ الرَّاْسُ شَيْباً، وَلَمْ اَكُنْ بِدُعآئِكَ رَبِّ شَقِيّاً﴾، وَقُلْتَ: ﴿يَدْعُونَنا رَغَباً وَرَهَباً وَكانُوا لَنا خاشِعينَ﴾،

و تویى آن خدایى که زکریا در پنهانى تو را ندا کرده گفت: پروردگارا من استخوانم سست شده و موى سرم سپید گشته و نبوده ام پروردگارا در زمینه دعاى تو (در گذشته) محروم و تو فرمودى «مى خوانند ما را از روى شوق و ترس و براى ما خاشع بودند»

وَاَنْتَ الَّذِى اسْتَجَبْتَ لِلَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ، لِتَزيدَهُمْ مِنْ فَضْلِكَ، فَلا تَجْعَلْنى مِنْ اَهْوَنِ الدّاعينَ لَكَ، وَالرّاغِبينَ اِلَيْكَ، وَاسْتَجِبْ لى كَمَا اسْتَجَبْتَ لَهُمْ بِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ، فَطَهِّرْنى بِتَطْهيرِكَ، وَتَقَبَّلْ صَلاتى وَدُعآئى بِقَبُول حَسَن، وَطَيِّبْ بَقِيَّةَ حَياتى، وَطَيِّبْ وَفاتى، وَاخْلُفْنى فيمَنْ اَخْلُفُ، وَاحْفَظْنى يا رَبِّ بِدُعآئى، وَاجْعَلْ ذُرِّيَّتى ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً، تَحُوطُها بِحِياطَتِكَ، بِكُلِّ ما حُطْتَ بِهِ ذُرِّيَّةَ اَحَد مِنْ اَوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طـاعَتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،

و تویى خدایى که اجابت کردى براى آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند تا بیفزایى بر آنها از فضل خود پس قرارم مده از خوارترین و پست ترین دعا کنندگانت و مشتاقان درگاهت و دعایم را به اجابت رسان چنانچه دعاى آنان را به اجابت رساندى و به حق ایشان بر تو که مرا پاک گردان به پاک کردن خودت و بپذیر نماز و دعایم را بپذیرش خوبى، و خوش و خرم کن باقیمانده زندگیم را و خوش گردان وفاتم را و جانشین من باش در میان آنان که بجاى گذارم و با دعایم پروردگارا مرا نگهدارى کن و فرزندانم را فرزندانى پاکیزه قرار ده و در برگیر آنها را به در برگرفتن خودت به همه آنچه دربرگیرى بدانها فرزندان یکى از دوستان خود و فرمانبردارانت را به رحمتت اى مهربانترین مهربانان

يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء رَقيبٌ، وَلِكُلِّ داع مِنْ خَلْقِكَ مُجيبٌ، وَمِنْ كُلِّ سآئِل قَريبٌ، اَسْئَلُكَ يا لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَلْحَىُّ الْقَيُّومُ، اَلاَْحَدُ الصَّمَدُ الَّذى ﴿لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ﴾، وَبِكُلِّ اسْم رَفَعْتَ بِهِ سَمآئَكَ، وَفَرَشْتَ بِهِ اَرْضَكَ، وَاَرْسَيْتَ بِهِ الْجِبالَ، وَاَجْرَيْتَ بِهِ الْمآءَ، وَسَخَّرْتَ بِهِ السَّحابَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ وَاللَّيْلَ وَالنَّهارَ، وَخَلَقْتَ الْخَلائِقَ كُلَّها،

اى که بر هر چیز نگهبانى و بر هر که از آفریدگانت که تو را بخواند اجابت کنى و به هر خواستارى نزدیکى از تو خواهم اى که معبودى جز تو نیست زنده پاینده یکتاى بى خللى که نزاید و نه زاییده شده و نیست برایش همتایى هیچ کس، و به حق هر نامى که بلند کردى بدان آسمانت را و فرش کردى بدان زمینت را و محکم و پابرجا کردى بدان کوهها را و روان کردى بدان آب را و تسخیر کردى بدان ابرها و خورشید و ماه و ستاره ها و شب و روز را و آفریدى همه آفریدگان را

اَسْئَلُكَ بِعَظَمَةِ وَجْهِكَ الْعَظيمِ، اَلَّذى اَشْرَقَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ، فَاَضائَتْ بِهِ الظُّلُماتُ، اِلاّ صَلَّيْتَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَكَفَيْتَنى اَمْرَ مَعاشى وَمَعادى، وَاَصْلَحْتَ لى شَاْنى كُلَّهُ، وَلَمْ تَكِلْنى اِلى نَفْسى طَرْفَةَ عَيْن، وَاَصْلَحْتَ اَمْرى وَاَمْرَ عِيالى، وَكَفَيْتَنى هَمَّهُمْ، وَاَغْنَيْتَنى وَاِيّاهُمْ مِنْ كَنْزِكَ وَخَزآئِنِكَ، وَسَعَةِ فَضْلِكَ الَّذى لا يَنْفَدُ اَبَداً، وَاَثْبِتْ فى قَلْبى يَنابيعَ الْحِكْمَةِ الَّتى تَنْفَعُنى بِها، وَتَنْفَعُ بِها مَنِ ارْتَضَيْتَ مِنْ عِبادِكَ،

از تو خواهم به بزرگى ذات بزرگت که تابناک شد برایش آسمانها و زمین و روشنى گرفت بدان تاریکیها که (اوّلاً) درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و (پس از آن) کفایت کنى کار معاش و معاد مرا و اصلاح کنى همه کارهایم را و مرا بخودم وامگذارى چشم برهم زدنى و اصلاح کنى کار من و کار خانواده ام را و کفایت کنى از من اندوه ایشان را و بى نیاز کنى من و ایشان را از گنج خود و خزینه هایت و فراخى فضلت که هرگز پایان نپذیرد و پابرجا کن در دلم چشمه هاى حکمتى را که سود دهى مرا بدان و سود دهى بدان هر که را که پسندیده اى از بندگانت

وَاجْعَلْ لى مِنَ الْمُتَّقينَ فى آخِرِ الزَّمانِ اِماماً، كَما جَعَلْتَ اِبْراهيمَ الْخَليلَ اِماماً، فَاِنَّ بِتَوْفيقِكَ يَفُوزُ الْفآئِزُونَ، وَيَتُوبُ التّآئِبُونَ، وَيَعْبُدُكَ الْعابِدُونَ، وَبِتَسْديدِكَ يَصْلُحُ الصّالِحُونَ الْمُحْسِنُونَ الْمُخْبِتُونَ، اَلْعابِدُونَ لَكَ، اَلْخائِفُونَ مِنْكَ، وَبِاِرْشادِكَ نَجَا النّاجُونَ مِنْ نارِكَ، وَاَشْفَقَ مِنْهَا الْمُشْفِقُونَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ بِخِذْلانِكَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ، وَهَلَكَ الظّالِمُونَ، وَغَفَلَ الْغافِلُونَ،

و قرار ده برایم از مردمان با تقوا در آخرالزمان امامى چنانچه ابراهیم خلیل را امام گردانیدى زیرا مردمان رستگار به توفیق تو رستگار شوند و توبه کنندگان نیز به توفیق تو توبه کنند و عبادت کنندگان نیز به توفیق تو عبادتت کنند و به تأیید و یارى تو شایسته گردند مردمان شایسته نیکوکار و فروتن و آنان که تو را عبادت کنند و از تو ترسانند، و با ارشاد و راهنمایى تو نجات یابند نجات یافتگان از آتش دوزخت و بهراسند از آن هراسناکان از آفریدگانت و بوسیله خوار کردن تو زیانکار شوند اهل باطل و هلاک شدند ستمکاران و غافل شدند بیخبران
 

اَللّهُمَّ آتِ نَفْسى تَقْويها، فَاَنْتَ وَلِيُّها وَمَوْليها، وَاَنْتَ خَيْرُ مَنْ زَكّيها، اَللّهُمَّ بَيِّنْ لَها هُداها، وَاَلْهِمْها تَقْويها، وَبَشِّرْها بِرَحْمَتِكَ حينَ تَتَوَفّاها، وَنَزِّلْها مِنَ الْجِنانِ عُلْياها، وَطَيِّبْ وَفاتَها وَمَحْياها، وَاَكْرِمْ مُنْقَلَبَها وَمَثْويها، وَمُسْتَقَرَّها وَمَاْويها، فَاَنْتَ وَلِيُّها وَمَوْليها.

خدایا بده به نفس من پرهیزکاریش را که تویى اختیار دار و سرپرستش و تویى بهترین کسى که پاکیزه اش کردى خدایا راهنماییش را برایش آشکار کن و پرهیزکاریش را به او الهام کن و به رحمت خود نویدش ده آنگاه که او را از این جهان ببرى و در بلندترین جاهاى بهشت منزلش ده و گوارا کن وفات و زندگیش را و گرامى کن جاى بازگشت و منزلگاه و قرارگاه و مأوایش را که براستى تویى اختیاردار و سرپرستش.

بحارالانوار (چاپ بیروت)، ج 88 صفحه 186.

 

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر استاد حسین انصاریان


free b2evolution skin
31
تیر

هفتاد و پنج فایده و فضیلت با نماز شب

1. نماز شب، باعث نابودی گناهان در روز است.

 

 

 

 

2. نماز شب، سبب نور در قیامت است.

3. نماز شب، افتخار مؤمن در دنیا و آخرت است.

4. ثواب همه چیز در قرآن بیان شده به جز نماز شب، به خاطر زیادی ثواب آن.

5. نماز شب، خلوت با خداوند است.

6. نماز شب خوان در بهشت با اسبهای بالدار پرواز می کند.

 

ادامه »


free b2evolution skin