19
مرداد

فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی

آرایش و نوع لباس از سر ضمیر انسان خبر می دهد.همچنین لباس تحت تاثیر فرهنگ و معرف شخصیت افراد است. میان شخصیت افراد و فرهنگ عمومی نیز ارتباطی قوی وجود دارد. به نظر نویسنده نیاز به ابراز وجود خود به دیگران در جامعه فاقد ارزشهای معنوی به این دلیل است که تنها جامعه اصالت دارد و فرصت بودن و نشان دادن و لذت بردن تنها چند روزی است . لذا مدسازان از این عطش سیری ناپذیر سودجویی می کنند .

 

 

 


فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی / فلسفه لباس عفیف ماندن است
متن زیر گزیده ای از کتاب “فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی” نوشته دکتر غلامعلی حداد عادل است که نگاهی عمیق به موضوع خودباختگی فرهنگی دارد. این کتاب اولین بار در سال 1359 منتشر شد و آنچه می خوانید گزارشی از چاپ چهارم این کتاب است.

 نویسنده در مقدمه لباس پوشیدن را از دیدگاههای مختلفی چون روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعه شناسی، مذهب، قانون و جغرافیا قابل مطالعه می داند و می نویسد: منشا اصلی پیدایش لباس نیاز به محفوظ ماندن، عفیف ماندن و زیبابودن است امااشتباه است اگر تصور کنیم که می توانیم این همه اختلاف و تنوع را که در لباس افراد در جوامع و دورانهای مختلف دیده می شود تنها با درنظر گرفتن این سه اصل توجیه کنیم. رابطه فرهنگ و لباس را در طول رابطه لباس با سایر عوامل اجتماعی، اقلیمی، اقتصادی و تاریخی می دانیم نه در عرض آن. به عبارت دیگر، ما تاثیر فرهنگ را بر لباس مهمتر و کلی تر از آن می دانیم که از آن در ردیف سایرتاثیرها گفتگو کنیم و معتقدیم همه تغییراتی که در لباس ازناحیه عواملی داخلی غیر از فرهنگ ایجاد می شود تابع رابطه لباس و فرهنگ و محاط در چارچوب محدودیتهای فرهنگی است .


رابطه لباس و فرهنگ

دکتر حداد عادل فرهنگ را کلی ترین بخش و نگرشی که یک جامعه نسبت به جهان دارد می داند و از نقش جهان بینی در جنبه های محسوس زندگی سخن می گوید و تاکید می کند که اختلاف در لباس جوامع علاوه بر عوامل اجتماعی ، اقتصادی و . . . ناشی از فرهنگها و بینشهای مختلف آنان است و می نویسد : انسان بسته به این که برای جهان چه معنایی قائل باشد، خود را چگونه موجودی بشناسد، چه سرنوشتی برای خود تصور کند وسعادت خود را درچه بداند، لباس پوشیدن تفاوت می کند. معتقدیم که اگر در جوامع غربی مذهب و قانون تعیین کننده نوع پوشش نیست نباید تصور کرد که مردم در انتخاب لباس آزادند و لباس آنان از هیچ معیار و ملاکی تبعیت نمی کند وهیچ بینش برآن حاکم نیست. لباس انسان، نخست تابع فرهنگ جامعه اوست وسپس تابع سلیقه خود او. جامعه غربی با لباسی که برتن دارد با ما سخن می گوید اگر به این سخن گوش دهیم فلسفه و فرهنگ غرب را خواهیم شنید.

 

ادامه »


free b2evolution skin