21
مرداد

خطبه 1

«منهم الثابتة فى الارضين السفلى اقدامهم…»:«گروهى از آنها درطبقات پائين زمين پاهايشان ثابت است و سرهاى آنها در آسمانها است‏»كه‏ممكن است اشاره به نيروى جاذبه عمومى باشد و اين منافات با اين حقيقت‏ندارد كه گروهى از فرشتگان موجوداتى عاقل و صاحب درك و شعورند و ياواسطه وحى مى‏باشند.

[12]در مورد پيدايش آدم در محافل علمى امروز بيشتر روى فرضيه‏تكامل تكيه مى‏شود و طرفداران آن معتقدند كه اگر چه از خاك پيدا شده است‏ولى چنان نبوده كه ميان آدم و خاك فاصله‏اى نباشد،بلكه با آب آميخته شد وتدريجا تركيباتى به وجود آمد كه شبيه تركيب نخستين سلولهاى موجود زنده‏بوده سپس نخستين موجود زنده به صورت يك موجود تك سلولى پيدا شد و تدريجاتكامل يافت تا به صورت حيوانات مختلف در آمد و آخرين مرحله تكامل آن‏همين نوع انسان است كه مشاهده مى‏كنيم.

ولى بايد توجه داشت كه اولا فرضيه تكامل جانداران هنوز يك فرضيه‏ و تئورى است و به عنوان يك قانون علمى،اثبات نشده است و تمام قرائنى كه براى اثبات آن ذكر شده از حدود قرائن ظنى تجاوز نمى‏كند(توضيح بيشتر در اين‏زمينه را در كتاب آخرين فرضيه‏ هاى تكامل داده‏ايم)ثانيا عباراتى كه در اين خطبه‏ درباره پيدايش آدم مى‏خوانيد همين اندازه مى‏گويد: كه آدم از خاك و آب‏به وجود آمد اما آيا در ميان آدم و خاك هيچ مرحله ديگرى نبود يا پس از طى‏مراحلى به اينجا رسيد،عبارت بالا از آن ساكت است،بنابراين فرضيه تكامل‏به فرض كه بطور قطع اثبات شود تضادى با آن نخواهد داشت.

[13]سجده فرشتگان براى آدم يا براى خدا؟

شكى نيست كه سجده به معنى پرستش،مخصوص خدا است و غير از خداهيچ كس شايسته پرستش نيست‏بنابراين ترديدى نخواهد بود كه فرشتگان براى‏آدم سجده پرستش نكردند، بلكه يا سجده براى خدا بخاطر آفرينش چنين‏موجود ارزنده‏اى كردند و يا اينكه براى آدم،به معنى خضوع در مقابل وى بوده‏است نه پرستش.

[14]ثم اسكن سبحانه آدم…(آدم را در بهشت جاى داد)در مورد اينكه بهشتى كه آدم در آن بوده كدام است؟گر چه عده‏اى آن‏را بهشت‏برين كه وعده‏گاه همه بندگان پاك و نيك است مى‏دانند،ولى ظاهرامقصود از آن يكى از باغهاى پر نعمت و مصفا و روح‏افزا در يكى از مناطق خوش‏آب و هواى روى زمين مى‏باشد،چنانكه در بحار جلد 11 از قول امام صادق(ع)اين مطلب نقل شده است(براى توضيح بيشتر به تفسير نمونه جلد اول صفحه‏135 مراجعه فرمائيد).

[15]ليستادوهم…(تا وفا به پيمان فطرت را از آنها مطالبه كنند) در اين قسمت امام(عليه السلام)به اين مطلب مى‏پردازد،كه خداوند گروه خاصى‏را از ميان انسانها برگزيده تا براى رهبرى و هدايت مردم به پا خيزند و دستورات‏الهى را به آنها برسانند و پيمان فطرت را كه خداوند از انسانها در مورد شناسائى‏خود گرفته از آنان مطالبه كنند و افكار و عقلهاى نهفته و مغلوب هوا و هوسهاى‏آنان را،بار ديگر به كار وا دارند،روشن است كه اين پيمان يك پيمان لفظى‏نبوده بلكه پيمانى بوده كه با زبان آفرينش و خلقت از انسانها گرفته شده است.

[16]و اهل الارض يومئذ ملل متفرقه:(مردم زمين در آنروز داراى‏مذهبهاى پراكنده بودند) اين قسمت اشاره به معتقدات مختلف مردم عصر جاهليت است كه به عنوان‏نمونه گوشه‏اى از عقايد عرب را در ذيل خوانيد:

«آنها اصناف مختلفى بودند،گروهى رستاخيز و آفريدگار را انكارمى‏كردند،مى‏گفتند:«غير از اين زندگى دنيا چيزى نيست،مى‏ميريم و زنده‏مى‏شويم،و طبيعت ما را هلاك مى‏سازد».

و گروهى به آفريدگار معتقد بودند اما رستاخيز را انكار مى‏كردندو دسته ديگر به آفريدگار و نوعى زندگى پس از مرگ اعتقاد داشتند ولى‏رسالت و نبوت را منكر بودند،بت مى‏پرستيدند و آنها را شافعان خويش نزدخدا مى‏دانستند،براى بتها حج مى‏كردند و قربانى مى‏نمودند،و اكثريت‏اعراب را اين دسته تشكيل ميدادند.

گروهى معتقد به تناسخ ارواح بودند و درباره بتها نيز عقايد عجيب وغريبى داشتند،بعضى آنها را شريك خدا مى‏دانستند و حتى لفظ‏«شريك‏»را هم‏بآنان اطلاق مى‏نمودند،و بعضى ديگر آنها را وسيله ميان خود و خالق‏مى‏شمردند. در ميان عرب عده‏اى هم‏«مجسمه‏»و«مشبهه‏»وجود داشتند كه خداى راجسمى مى‏دانستند كه در آسمانها قرار داشت!

گروهى از اعراب آئين يهود را پذيرفته بودند همچون‏«پادشاهان يمن‏»،و عده‏اى همچون‏«بنى تغلب‏»و نصاراى نجران مسيحيت را برگزيده بودند،وجمعى نيز از صائبان و ستاره‏ پرستان بودند.

اما خدا پرستان و موحدان عرب گروه كمى بودند كه عبد المطلب ابو طالب‏و عبد الله از آنان مى‏باشند.

(اقتباس از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد جلد 1 صفحه‏117-120)

[17]للاسلام علما…(يعنى خداوند خانه خويش را پرچم و نشانه‏عظمت اسلام قرار داد) چنانكه ميدانيم تا هنگامى كه پرچم ملتى برافراشته باشد دليل بقاى عظمت‏و سربلندى او است،و آن دم كه سرنگون گردد نشانه شكست و نابودى او مى-باشد،خانه كعبه براى مسلمانان نيز همين حالت را دارد،لذا امام صادق مى-فرمايد:«لا يزال الدين قائما ما قامت الكعبة‏»«تا هنگامى كه كعبه پا برجاست‏اسلام برقرار است‏».

اهميت‏خانه كعبه براى مسلمانان به اندازه‏اى است كه ديگران نيز درك‏ كرده‏ اند،چنانكه معروف است‏«گلادستون‏»سياستمدار معروف انگليسى درمجلس عوام انگلستان اعلام كرد: «مادامى كه مسلمانان قرآن را مى‏خوانند و ازآن الهام مى‏گيرند،و مادامى كه خانه كعبه را طواف مى‏كنند و در آن اجتماع‏عظيم اسلامى شركت مى‏جويند،و مادامى كه نام محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) را هر صبح وشام برفراز ماذنه‏ ها مى‏برند مسيحيت در خطر است‏»!و سخن آن دانشمند ديگركه مى‏گويد:«واى بر مسلمانان اگر معنى حج را ندانند و واى بر دنيا اگر مسلمانان معنى حج را بدانند».دليل ديگرى براى اين موضوع است

ترجمه و شرح آيت الله مكارم

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· · 20


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم