خطبه 1
[12]در مورد پيدايش آدم در محافل علمى امروز بيشتر روى فرضيهتكامل تكيه مىشود و طرفداران آن معتقدند كه اگر چه از خاك پيدا شده استولى چنان نبوده كه ميان آدم و خاك فاصلهاى نباشد،بلكه با آب آميخته شد وتدريجا تركيباتى به وجود آمد كه شبيه تركيب نخستين سلولهاى موجود زندهبوده سپس نخستين موجود زنده به صورت يك موجود تك سلولى پيدا شد و تدريجاتكامل يافت تا به صورت حيوانات مختلف در آمد و آخرين مرحله تكامل آنهمين نوع انسان است كه مشاهده مىكنيم.
ولى بايد توجه داشت كه اولا فرضيه تكامل جانداران هنوز يك فرضيه و تئورى است و به عنوان يك قانون علمى،اثبات نشده است و تمام قرائنى كه براى اثبات آن ذكر شده از حدود قرائن ظنى تجاوز نمىكند(توضيح بيشتر در اينزمينه را در كتاب آخرين فرضيه هاى تكامل دادهايم)ثانيا عباراتى كه در اين خطبه درباره پيدايش آدم مىخوانيد همين اندازه مىگويد: كه آدم از خاك و آببه وجود آمد اما آيا در ميان آدم و خاك هيچ مرحله ديگرى نبود يا پس از طىمراحلى به اينجا رسيد،عبارت بالا از آن ساكت است،بنابراين فرضيه تكاملبه فرض كه بطور قطع اثبات شود تضادى با آن نخواهد داشت.
[13]سجده فرشتگان براى آدم يا براى خدا؟
شكى نيست كه سجده به معنى پرستش،مخصوص خدا است و غير از خداهيچ كس شايسته پرستش نيستبنابراين ترديدى نخواهد بود كه فرشتگان براىآدم سجده پرستش نكردند، بلكه يا سجده براى خدا بخاطر آفرينش چنينموجود ارزندهاى كردند و يا اينكه براى آدم،به معنى خضوع در مقابل وى بودهاست نه پرستش.
[14]ثم اسكن سبحانه آدم…(آدم را در بهشت جاى داد)در مورد اينكه بهشتى كه آدم در آن بوده كدام است؟گر چه عدهاى آنرا بهشتبرين كه وعدهگاه همه بندگان پاك و نيك است مىدانند،ولى ظاهرامقصود از آن يكى از باغهاى پر نعمت و مصفا و روحافزا در يكى از مناطق خوشآب و هواى روى زمين مىباشد،چنانكه در بحار جلد 11 از قول امام صادق(ع)اين مطلب نقل شده است(براى توضيح بيشتر به تفسير نمونه جلد اول صفحه135 مراجعه فرمائيد).
[15]ليستادوهم…(تا وفا به پيمان فطرت را از آنها مطالبه كنند) در اين قسمت امام(عليه السلام)به اين مطلب مىپردازد،كه خداوند گروه خاصىرا از ميان انسانها برگزيده تا براى رهبرى و هدايت مردم به پا خيزند و دستوراتالهى را به آنها برسانند و پيمان فطرت را كه خداوند از انسانها در مورد شناسائىخود گرفته از آنان مطالبه كنند و افكار و عقلهاى نهفته و مغلوب هوا و هوسهاىآنان را،بار ديگر به كار وا دارند،روشن است كه اين پيمان يك پيمان لفظىنبوده بلكه پيمانى بوده كه با زبان آفرينش و خلقت از انسانها گرفته شده است.
[16]و اهل الارض يومئذ ملل متفرقه:(مردم زمين در آنروز داراىمذهبهاى پراكنده بودند) اين قسمت اشاره به معتقدات مختلف مردم عصر جاهليت است كه به عنواننمونه گوشهاى از عقايد عرب را در ذيل خوانيد:
«آنها اصناف مختلفى بودند،گروهى رستاخيز و آفريدگار را انكارمىكردند،مىگفتند:«غير از اين زندگى دنيا چيزى نيست،مىميريم و زندهمىشويم،و طبيعت ما را هلاك مىسازد».
و گروهى به آفريدگار معتقد بودند اما رستاخيز را انكار مىكردندو دسته ديگر به آفريدگار و نوعى زندگى پس از مرگ اعتقاد داشتند ولىرسالت و نبوت را منكر بودند،بت مىپرستيدند و آنها را شافعان خويش نزدخدا مىدانستند،براى بتها حج مىكردند و قربانى مىنمودند،و اكثريتاعراب را اين دسته تشكيل ميدادند.
گروهى معتقد به تناسخ ارواح بودند و درباره بتها نيز عقايد عجيب وغريبى داشتند،بعضى آنها را شريك خدا مىدانستند و حتى لفظ«شريك»را همبآنان اطلاق مىنمودند،و بعضى ديگر آنها را وسيله ميان خود و خالقمىشمردند. در ميان عرب عدهاى هم«مجسمه»و«مشبهه»وجود داشتند كه خداى راجسمى مىدانستند كه در آسمانها قرار داشت!
گروهى از اعراب آئين يهود را پذيرفته بودند همچون«پادشاهان يمن»،و عدهاى همچون«بنى تغلب»و نصاراى نجران مسيحيت را برگزيده بودند،وجمعى نيز از صائبان و ستاره پرستان بودند.
اما خدا پرستان و موحدان عرب گروه كمى بودند كه عبد المطلب ابو طالبو عبد الله از آنان مىباشند.
(اقتباس از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد جلد 1 صفحه117-120)
[17]للاسلام علما…(يعنى خداوند خانه خويش را پرچم و نشانهعظمت اسلام قرار داد) چنانكه ميدانيم تا هنگامى كه پرچم ملتى برافراشته باشد دليل بقاى عظمتو سربلندى او است،و آن دم كه سرنگون گردد نشانه شكست و نابودى او مى-باشد،خانه كعبه براى مسلمانان نيز همين حالت را دارد،لذا امام صادق مى-فرمايد:«لا يزال الدين قائما ما قامت الكعبة»«تا هنگامى كه كعبه پا برجاستاسلام برقرار است».
اهميتخانه كعبه براى مسلمانان به اندازهاى است كه ديگران نيز درك كرده اند،چنانكه معروف است«گلادستون»سياستمدار معروف انگليسى درمجلس عوام انگلستان اعلام كرد: «مادامى كه مسلمانان قرآن را مىخوانند و ازآن الهام مىگيرند،و مادامى كه خانه كعبه را طواف مىكنند و در آن اجتماععظيم اسلامى شركت مىجويند،و مادامى كه نام محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) را هر صبح وشام برفراز ماذنه ها مىبرند مسيحيت در خطر است»!و سخن آن دانشمند ديگركه مىگويد:«واى بر مسلمانان اگر معنى حج را ندانند و واى بر دنيا اگر مسلمانان معنى حج را بدانند».دليل ديگرى براى اين موضوع است
ترجمه و شرح آيت الله مكارم
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب