13
مهر

«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق» قسمت پنجم

«راه اثبات ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف»
پرسش پنجم این است چگونه می توان ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را اثبات نمود؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: هرچند راه های متعدی برای اثبات تولد امام علیه در 15 شعبان سال (255هق) وجود دارد ولی در اینجا تنها دو راه که مهمتر ازهمه راه‌ها است آورده می شود؛

 

 

 

راه اول «شهادت و تصریح امام حسن عسکری علیه السلام»
نخستین و مهمترین راه «تصریح و شهادت امام حسن عسکری علیه السلام» است، چرا که وجود یک فرزند به شهادت دادن پدر مربوط است که تاکید بر فرزند دار شدن خود می کند،از همین رو (کلینی درجلد2 کافی درباب «الاشاره والنص الی صاحب الدار علیه» ص328 در روایت صحیحی از ابوهاشم جعفری نقل می‌کند: «قلت لأبي محمد عليه السلام : جلالتك تمنعني من مسألتك، فتأذن لي أن أسألك؟ فقال: سل، قلت:يا سيدي هل لك ولد؟ فقال:نعم،فقلت: فإن بك حدث فأين أسأل عنه؟ فقال:بالمدينة:به ابو محمد امام حسن عسکری علیه‌السلام عرض کردم:هیبت شخصیت شما مرا از پرسیدن باز می‌دارد، آیا اجازه می‌دهید که از شما سؤالی بپرسم؟ فرمود: بپرس. عرض کردم: آیا شما فرزندی دارید؟فرمود: آری. عرض کردم: اگر برای شما حادثه‌ای رخ داد،در کجا از او سراغ بگیریم؟ فرمود: در مدینه».

راه دوم «ملاقات و دیدن خواص از شیعیان» 
دومین راه برای اثبات تولد امام زمان علیه السلام«نشان دادن» آن حضرت توسط امام حسن عسکری علیه السلام به برخی از خواص شیعیان است از همین روکلینی در کتاب کافی در همین باب ( الاشاره والنص الی صاحب الدار علیه»روایاتی دیگری آورده است که دلالت براین معنا می کند که تنها چندرروایت را در اینجا می آوریم؛

1- در روایت سوم از عمرو الاهوازی نقل می کند «أراني أبو محمد ابنه وقال:هذا صاحبكم من بعدي:عمرو أهوازى گويد:امام حسن عسگرى پسرش را بمن نشان داد و فرمود، اينست صاحب شما بعد از من».

2- و همچنین در روایت چهارم از حمدان قلانسی روایت می کند: «قُلْتُ لِلْعَمْرِيِّ قَدْ مَضى أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي قَدْ مَضى وَ لكِنْ قَدْ خَلَّفَ فِيكُمْ مَنْ رَقَبَتُهُ مِثْلُ هَذِهِ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ:قلانسى گويد،بعمرى گفتم: امام حسن عسكرى عليه السلام درگذشت،گفت او درگذشت ولى در ميان شما كسى را كه گردنش اين چنين است جانشين گذاشت و با دست خود اشاره كرد».

3- امام‌حسن عسگری عليه السلام در پاسخ گروهی كه درخواست ديدن جانشين وى را داشتند فرمود: «هذا امامكم من بعدى و خليفتى عليكم، اطيعوه و لاتتفرقوا من بعدى فتهلكوا فى اديانكم، اما انكم لاترونه بعد يومكم هذا. قالوا: فخرجنا من عنده فما مضت الاايام قلائل حتى مضى ابومحمد(ع):کمال الدین، ص 5011»:پس از من, اين پسر, امام شماست و خليفه من است در ميان شما. امر او را اطاعت كنيد از گرد رهبرى او پراكنده نشويد كه هلاك مى گرديد و دينتان تباه مى شود.اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز, نخواهيد ديد. آن جمع گفتند: از نزد امام بيرون آمديم و روزى چند نگذشت تا اينكه امام حسن(ع) درگذشت.

4- احمدبن اسحاق مى گويد: براى آن حضرت مقدارى وجوه شرعى از طرف مردم بردم. در پايان خواست پرسشهايى مطرح كنم. امام حسن (ع) فرمود:
«… والمسائل التى اردت ان تساله فاسال قرة عينى واوما الى الغلام فسال سعد الغلام المسائل, وردّ عليه باحسن اجوبة, ثم قال مولانا الحسن بن على الى الصلاة مع الغلام وجعلنا نختلف بعد ذلك الى منزل مولانا(ع) فلا نرى الغلام بين يديه:كمال الدين، ص501.» 

پرسشهايى كه دارى از نور چشم من (اشاره فرمود به مهدى(ع» بپرس. سعد آنچه خواست پرسيد و آن پسر, با بهترين شيوه پاسخ داد.سپس امام يازدهم فرمود: نماز را با وى بخوانيد.
از آن پس به خانه امام رفت و آمد داشتيم,لكن آن حضرت را نديديم.
مردى از شيعيان از اهل فارس مى گويد: (به سامرا رفتم. جلو منزل امام حسن(ع) رسيدم، بدون اين كه اذن بطلبم,امام (ع) مرا به داخل خانه فرا خواند. هنگامى كه وارد شدم و بر وى سلام كردم از افرادى احوال پرسى كرد.سپس فرمود: بنشين و پرسيد به چه انگيزه اى به اين جا آمدى؟
عرض كردم: براى خدمت به شما.
فرمود: در خانه ما باش. از آن روز به بعد با ساير خدمتگزاران در خدمت امام(ع) بودم. گاهى مسؤوليت بازار و خريد اجناس و لوازم به عهده من بود. مدتى گذشت كه با افراد اُنس گرفتم. روزى از روزها برامامحسن(ع) وارد شدم و ايشان در اتاق مردان بودند.صدايى شنيدم كه به من فرمود: سرجايت بايست. ايستادم. ناگهان كنيزى را ديدم كه چيزى خدمت امام(ع) آورد وروى آن پوشيده بود.امام(ع) مرا به نزديك فرا خواند به خدمتش رفتم. سپس آن كنيز را صدا زد و او برگشت. به او فرمود: روپوش را كنار بزن و او چنين كرد. پسر بچه اى را ديدم زيبا صورت گندمگون و…
آن گاه فرمود: هذا صاحبكم. سپس دستور داد وى را بردند و ديگر آن مولود را نديدم تا امام يازدهم از دنيا رفت. همان كمال الدين، ص434»

منبع:«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»/سید محمدتقی قادری»


free b2evolution skin