20
مهر

«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»| «قسمت دهم»

 حرام بودن توقیت و تعیین زمان ظهور
دهمین پرسش این است آیا می توان با ملاحظه برخی از علائم ظهور زمان ظهور را تعيين و پیشگویی نمود، آنچه که درسال های اخیر برخی با تعبیر به اینکه ((ظهور صغرا)) واقع شده است پس((ظهور کبرا)) نزدیک واقع شدن است تعیین وقت و زمان ظهور می کنند؟ 

 

 

 

 

در پاسخ به این پرسش باید گفت:
اولا؛ حقیقتی كه باید بدان توجّه داشت، این است كه ائمه علیهم السلام با وجود آنكه بسیار، از امام مهدی(عج) سخن گفته و ویژگی‌های دوران ایشان و نشانه‌های ظهورش را برشمرده‌اند، امّا از بیان زمان ظهور خودداری كرده و حتّی مردم را از مشخّص كردن زمان خاصّی برای ظهور ایشان، نیز نهی كرده‌اند.

امامان (علیهم السلام) به ما دستور داده‌اند، هر كس را که از زمان ظهور خبر می‌دهد، تكذیب كنیم، زیرا زمان ظهور یكی از اسرار الهی است كه خداوند بزرگ، با حكمتی، آن را از مردم پوشیده و پنهان نگاه داشته است.

از همین رو در بیش از چهارده روایاتی که در این باب وارد شده است هرگونه توقیت و تعیین زمان خاص برای ظهور حرام دانسته شده است و تحت هیچ عنوانی جایز نیست، رسالت و تکلیف منتظران این است که ((وقاتون)) را تکذیب نمایند که برخی از این روایات جهت معرفت بیشتر دراینجا می آوریم:

1- مرحوم کلینی از فضیل بن یسار روایت کرده که امام باقر (علیه‌السّلام) تعیین‌کنندگان وقت ظهور راسه بار تکذیب کرده است.«عَنِ الْفَضْلِ (الفضیل) بْنِ یَسَارٍ بْنِ یَسَارٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) قَالَ: قُلْتُ: لِهَذَا الْاَمْرِ وَقْتٌ؟ فَقَالَ: کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ اِنَّ مُوسَی (علیه‌السّلام) لَمَّا خَرَجَ وَافِداً اِلَی رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَی الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ اَخْلَفَنَا مُوسَی فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا فَاِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَی مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ وَاِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَی خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَیْنِ.:فضیل بن یسار گوید: به امام باقر (علیه‌السّلام) عرض کردم: برای این امر وقتی هست؟ فرمود وقت‌گذاران دروغ‌گویند، وقت‌گذاران دروغ‌گویند، وقت‌گذاران دروغ‌گویند. همانا موسی (علیه‌السّلام) چون (در طور سینا) به پروردگار خود برای پیغام بردن وارد شد، قومش را وعده سی روز داد، و چون خدا ده روز بر سی روز افزود قومش گفتند: موسی با ما خلف وعده کرد، و کردند آنچه کردند (یعنی گوساله‌پرست شدند) پس اگر ما خبری بشما گفتیم و طبق گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است و اگر بشما خبری گفتیم و بر خلاف گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است تا دو پاداش گیرید. ( الاصول من الکافی، ج۱، ص۳۶۸، ح۵،) عبارت «کذب الوقاتون»، که در روایت از زبان امام باقر (علیه‌السّلام) سه مرتبه تکرار شده دلیل بر این است که نباید برای ظهور امام زمان وقت تعیین کرد و کسانی هم که از هر راه ممکن، وقتی را برای ظهور معین می‌کنند، دروغ می‌گویند.

2- کلینی در روایت موثق دیگر از ابی بصیر روایت می کند امام صادق (علیه‌السّلام فرمود: (( عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ: سَاَلْتُهُ عَنِ الْقَائِمِ (علیه‌السّلام) فَقَالَ: کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ اِنَّا اَهْلُ بَیْتٍ لَا نُوَقِّتُ:.ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) در مورد امام قائم (علیه‌السّلام) پرسیدم، فرمود: وقت‌گذاران دروغگویند، ما خانواده‌ای هستیم که تعیین وقت نمی‌کنیم.لاصول من الکافی، ج۱، ص۳۶۸.

3- مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: ((یَا مُحَمَّدُ مَنْ اَخْبَرَکَ عَنَّا تَوْقِیتاً فَلَا تَهَابَنَّ اَنْ تُکَذِّبَهُ فَاِنَّا لَا نُوَقِّتُ لِاَحَدٍ وَقْتاً.: ‌ای محمّد هر کس از جانب ما تعیین وقت را به تو خبرداد نگران نباش از این که او را دروغ پنداری؛ زیرا ما برای احدی وقتی را تعیین نمی‌کنیم.)) (الغیبه، ص۲۸۹).

ثانیا: راز وسر حرام بودن ((توقیت)) و تعیین زمان معین برای ظهور تاقبل علائم ظهور حتمیه به دلیل آسیب های اعتقادی، روحی وروانی است که به دنبال دارد.

نخستین آسیب و پیامدهای تعیین وقت برای ظهور امام زمان (علیه‌السّلام) این است که در صورت تعیین وقت، و ظهور نکردن آن حضرت در آن وقت تعیین شده، ((خلف وعده الهی)) لازم می‌اید. امام باقر (علیه‌السّلام) به فضیل بن یسار فرمود: تعیین‌کنندگان وقت دروغگویند. بعد از این سخن، حضرت به پیامد تعیین وقت این‌گونه اشاره می‌کند:((اِنَّ مُوسَی (علیه‌السّلام) لَمَّا خَرَجَ وَافِداً اِلَی رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَی الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ اَخْلَفَنَا مُوسَی فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا.:همانا موسی (علیه‌السّلام) چون (در طور سینا) به پروردگار خود برای پیغام بردن وارد شد، قومش را وعده سی روز داد، و چون خدا ده روز بر سی روز افزود قومش گفتند: موسی با ما خلف وعده کرد، و کردند آنچه کردند (یعنی گوساله پرست شدند.

منظور امام (علیه‌السّلام) از بیان این مطلب درباره حضرت موسی (علیه‌السّلام) این است که اگر برای ظهور حضرت مهدی (علیه‌السّلام) وقت مشخصی تعیین می‌شد و به هر علتی وقت ظهور به تاخیر می‌افتاد، خلف وعده می‌شد و مردم می‌گفتند: چرا در این موعد مقرر حضرت ظهور نکرد در حالی که رسول خدا و ائمه اطهار به صورت قطعی از ظهور آن حضرت به فرمان خداوند خبر داده‌اند. همچنانکه حضرت موسی (علیه‌السّلام) به قومش وعده داده بود که بعد از سی روز به سوی آنان باز خواهد گشت؛ ولی خداوند متعال، ده روز دیگر را بر این مدت اضافه کرد و حضرت ده روز دیرتر در میان قومش بازگشت. مردم در اثر خلف این وعده، گوساله‌پرست شدند.

دومین پیامد و اسیب ((قساوت قلب و برگشت مردم از اسلام)) است، چراکه وقتی منتظران عاشق، امیدوار چشم به در ببینند زمان معینی بر ای ظهور تعیین شده است ولی حضرت نیامده است ناامید می شوند و اندیشه مهدویت را انکار می کنند. این دو پیامد((قساوت قلب،و انکار مهدویت)، در روایت ذیل بیان شده است، چراکه علی بن یقطین یکی از شیعیان و اصحاب امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) است. که او با توجه به روایتی که از مولایش حضرت موسی بن جعفر شنیده بود، در پاسخ پدرش که چرا وقت ظهور معین نشده، پیامد آن را (( قساوت قلب و برگشت مردم از اسلام))در صورت محقق نشدن ظهور در موعد مقرر بیان کرده است:((قَالَ قَالَ لِی اَبُو الْحَسَنِ علیه السلام:الشِّیعَةُ تُرَبَّی بِالْاَمَانِیِّ مُنْذُ مِائَتَیْ سَنَةٍ: قَالَ وَقَالَ یَقْطِینٌ لِابْنِهِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ مَا بَالُنَا قِیلَ لَنَا فَکَانَ وَقِیلَ لَکُمْ فَلَمْ یَکُنْ قَالَ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ اِنَّ الَّذِی قِیلَ لَنَا وَلَکُمْ کَانَ مِنْ مَخْرَجٍ وَاحِدٍ غَیْرَ اَنَّ اَمْرَکُمْ حَضَرَ فَاُعْطِیتُمْ مَحْضَهُ فَکَانَ کَمَا قِیلَ لَکُمْ وَاِنَّ اَمْرَنَا لَمْ یَحْضُرْ فَعُلِّلْنَا بِالْاَمَانِیِّ فَلَوْ قِیلَ لَنَا اِنَّ هَذَا الْاَمْرَ لَا یَکُونُ اِلَّا اِلَی مِائَتَیْ سَنَةٍ اَوْ ثَلَاثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ الْقُلُوبُ وَلَرَجَعَ عَامَّةُ النَّاسِ عَنِ الْاِسْلَامِ وَلَکِنْ قَالُوا مَا اَسْرَعَهُ وَمَا اَقْرَبَهُ تَاَلُّفاً لِقُلُوبِ النَّاسِ وَتَقْرِیباً لِلْفَرَج:علی بن یقطین گوید: حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) به من فرمود:دویست سال است که شیعه با آرزوها تربیت می‌شود: (چون علی این خبر را برای پدرش نقل کرد) یقطین که در دستگاه سفاح و منصور خدمت می‌کرد) به پسرش علی بن یقطین گفت: چرا آنچه درباره ما گویند (از پیشرفت دولت بنی عباس) واقع شود و آنچه درباره شما گویند از ظهور دولت حق) واقع نشود؟علی به پدرش گفت: آنچه درباره ما و شما گفته شده از یک منبع است، (و آن منبع وحی است که به توسط جبرئیل و پیغمبر و ائمه (علیهم‌السّلام) به مردم می‌رسد)جز این‌که امرشما چون وقتش رسیده بود، مطابق آنچه به شما گفته بودند واقع گشت،ولی امر ما وقتش نرسیده است، لذا با آرزوها دلگرم گشته‌ایم. اگر به ما بگویند:این امر (ظهور دولت حق) تا دویست یا سیصد سال دیگر واقع نمی‌شود، دلها سخت شود و بیشتر مردم از اسلام برگردند، ولی می‌گویند: چقدر زود می‌آید، چقدر به شتاب می‌آید، برای اینکه دلها گرم شود و گشایش نزدیک گردد.)(الاصول من الکافی،ج۱،ص ۳۶۹).

البته توجه به این نکته بسیار مهم است و ان اینکه هرچند ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه ای دور از دسترس که در آینده ای دور و نامعلوم به وقوع می پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت، علیه السلام، را درک کنیم چراکه دردعا عهد می خوانیم((اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا:بارخدایا! اندوه و دلتنگی این امت را با حضور ولی خود برطرف ساز و در ظهور او شتاب کن.دیگران ظهور او را دور می بینند ولی ما آن را نزدیک می بینیم)).

منبع:«تحلیل جامع از امامت طولانی حضرت مهدی سلام الله علیه از سال «255 تا 1445ه.ق»/ سید محمدتقی قادری»


free b2evolution skin