10
مهر

جواني پيامبر اسلام(ص)

اخلاق و رفتار نيكوي محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - امانت، درستكاري و راستگويي او مردم مكه را شيفته كرده بود و همه او را امين مي ناميدند.

 



حلف الفضول

حلف الفضول كه آن را بهترين و ارزشمندترين پيمانهاي قريش خوانده اند، ميان سران چند تيره از قريش بسته شد. اين پيمان از آنجا شكل گرفت كه مردي از قبيله بني زبيد وارد مكه شد و كالايي به عاص بن وائل از تيره بني سهم فروخت. عاص كالا را گرفت، ولي بهاي آن را نداد. مرد زبيدي هر چند به وي مراجعه كرد نتيجه اي نگرفت. چنان كه قبلا گفته شد در آن روزگاران در جزيره العرب نظام قبيلگي حاكم بود و هر قبيله از منافع افراد خود حمايت مي كرد و اگر غريبه اي مورد ظلم واقع مي شد، حامي و دادرسي نداشت. مرد زبيدي ناگزير هنگامي كه سران قريش در كنار كعبه گرد آمده بودند،‌ بالاي كوه ابوقبيس رفت و با سرودن اشعاري پر سوز و گداز، دادخواهي كرد.

با شنيدن نداي دادخواهي او، با پيشگامي زبير بن عبدالمطلب، بزرگان بني هاشم، بني عبدالمطلب، بني زهره، بني تميم و بني حارث (كه از تيره هاي خوشنام قريش بودند) ، در خانه عبدالله بن جدعان تيمي گرد آمدند و پيمان بستند كه براي ياري و گرفتن حق هر ستمديده اي همدستان شده، اجازه ندهند در مكه بر احدي ستم شود، چه وابسته به آنها باشد و چه غريبه، چه فقير و پست باشد و چه ثروتمند و با شرف. آن گاه نزد عاص رفته حق مرد زبيدي را از وي گرفتند و به آن مرد دادند. حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - كه در آن هنگام بيست سال داشتند از اعضاي اين پيمان بودند.

شركت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - در اين پيمان كه يك حركت جوانمردانه و نوعي حمايت از حقوق بشر در آن جامعة جاهلي بود، بيشتر از اين نظر اهميت دارد كه جوانان هم سن و سال او در مكه،‌ سرگرم عيش و نوش و خوشگذراني بودند و ارزشهاي انساني مانند حمايت از مظلوم، پاك سازي جامعه و اجراي عدالت، براي آنها مفهوم نداشت ؛ او در كنار بزرگان قريش در چنين پيماني شركت كرد. او پس از بعثت،‌ از شركت خود در اين پيمان به نيكي ياد مي كرد و مي فرمود :‌

در خانه عبدالله بن جدعان در پيماني شركت كردم كه اگر به جاي آن، شتران سرخ مو به من مي دادند،‌ آن چنان خوشحال و شاد نمي شدم، و اگر در عصر اسلام نيز مرا به چنان پيماني دعوت كنند، مي پذيرم.

اين پيمان به اين مناسبت كه افزون بر پيمانهاي موجود، و از آنها برتر بود، حلف الفضول ناميده شد اين پيمان همواره پناهگاه مظلومان و بي پناهان بود و بعدها در چند مورد نيز افراد غريبه و مظلوم، با استمداد از بنيانگذاران آن، از چنگ زورمندان مكه رهايي يافتند.

سفر دوم به شام

خديجه - دختر خويلد - كه زني تجارت پيشه، با شرافت و ثروتمند بود، افرادي را براي بازرگاني مي گماشت و سرمايه اي را براي تجارت در اختيارشان قرار مي داد و مزدي به آنان مي پرداخت. وقتي محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - به بيست و پنج سالگي رسيد،‌ ابوطالب به او گفت : من تهيدست شده ام و روزگار سخت شده است. اكنون كارواني از قريش رهسپار شام مي شود، كاش تو هم نزد خديجه كه مرداني را براي تجارت مي فرستد، مي رفتي و كار تجارت او را به عهده مي گرفتي.

از سوي ديگر، خديجه از راستگويي، امانت و اخلاق پسنديده محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - آگاهي يافت و در پي او فرستاد كه : اگر كار تجارت مرا عهده دار شوي، بيش از ديگران به تو مي پردازم و غلام خويش ميسره را نيز براي دستياريت مي فرستم. حضرت محمد اين پيشنهاد را پذيرفت و همراه ميسره رهسپار شام شد. در اين سفر بيش از سفرهاي گذشته سود عايدشان شد.

ميسره در اين سفر از حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - كراماتي مشاهده كرد كه او را به حيرت انداخت در اين سفر نسطور راهب از پيامبري او در آينده بشارت داد. همچنين ميسره محمد را ديد كه بر سر تجارت،‌ با شخصي اختلاف پيدا كرد. آن مرد گفت : به لات و عزي سوگند ياد كن تا سخنت را بپذيرم. او پاسخ داد : در عمرم هرگز به لات و عزي سوگند ياد نكرده ام.

ميسره در بازگشت از سفر،‌ كرامات محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - و آنچه را مشاهده كرده بود، براي خديجه بازگو كرد.

ازدواج با خديجه سلام الله علیها

خديجه بانويي خردمند، دورانديش و شرافتمند بود و از نظر نسب از زنان قريش برتر بود. او در اثر امتيازات اخلاقي و اجتماعي متعددي كه داشت، در زمان جاهليت،‌ طاهره و سيده قريش ناميده مي شد. بنابر مشهور، او قبلا دو بار ازدواج كرده و همسرانش درگذشته بودند بزرگان قريش همه علاقه مند به ازدواج با او بودندمردان نامداري همچون عقبه بن ابي معيط، ابوجهل و ابوسفيان از او خواستگاري كرده بودند و او موافقت نكرده بود.

از سوي ديگر، خديجه با محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - خويشاوند بود و نسب هر دو در قصي به هم مي رسيد. او اطلاعاتي از آينده درخشان محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - داشت و علاقه مند به ازدواج با او بود.

خديجه به محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - پيشنهاد ازدواج كرد و محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - با موافقت عموهايش، اين پيشنهاد را پذيرفت و در يك جمع خانوادگي ازدواج صورت گرفت. بنابر قول مشهور در اين هنگام خديجه چهل سال و محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - بيست و پنج سال داشت. خديجه نخستين زني بود كه محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - با او ازدواج كرد.

نصب حجر الاسود

اخلاق و رفتار نيكوي محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - امانت، درستكاري و راستگويي او مردم مكه را شيفته كرده بود و همه او را امين مي ناميدند. او چنان در دل مردم جا داشت كه از داوري او در مورد نصب حجر الاسود استقبال كردند و او با تدبيري خاص، اختلاف آنان را حل كرد. توضيح اينكه :‌

هنگامي كه محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - سي و پنج ساله بود،‌ در اثر سيلي كه از كوههاي مكه جاري شد، ديوارهاي كعبه از چند جا شكست. كعبه تا آن روز سقف نداشت و ديوارهايش كوتاه بود، از اين جهت اندوخته هاي داخل آن حفاظ لازم را نداشت.قريش تصميم داشت سقفي براي كعبه بسازد، اما موفق به اجراي اين تصميم نشده بود. پس از اين حادثه، بزرگان مكه در صدد برآمدند كه كعبه را خراب و بازسازي كنند و سقفي نيز براي آن بسازند.

هنگام بازسازي كعبه، ميان تيره هاي قريش بر سر نصب حجر الاسود در جايگاه مورد نظر اختلاف به وجود آمد و رقابتها و تفاخرهاي قبيلگي بار ديگر زنده شد. هر قبيله مي خواست افتخار نصب اين سنگ نصيب او گردد. برخي از قبايل،‌ با فرو بردن دست خويش در طشتي پر از خون پيمان بستند تا نگذارند اين افتخار نصيب قبيله اي ديگر شود.

سرانجام با پيشنهاد سالمندترين مرد قريش،‌ توافق كردند كه نخستين كسي كه از باب بني شيبه (يا باب صفا) وارد مسجد (الحرام) شود، درباره نصب حجر الاسود، در ميان قبايل داوري كند، ناگاه محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - از آن در وارد شد. همه گفتند : اين محمد امين است و ما همگي به حكم او راضي هستيم به دستور امين قريش، پارچه اي آوردند. او پارچه را پهن كرد و حجر الاسود را در ميان آن گذاشت و از رؤساي قبايل خواست كه هر كدام گوشه اي از آن را بگيرند و مشتركا سنگ را تا پاي ديوار ببرند، چون سنگ را نزديك ديوار آوردند او با دست خويش آن را در جاي اوليه قرار داد. با اين تدبير لطيف اختلاف ميان قبايل حل و از بروز يك جنگ خونين جلوگيري شد.

منبع : مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم


free b2evolution skin