فضيلت35
نتیجه كار بعدها معلوم شد؛ زیرا فقه جعفری، بنیانگذار تشیع نیرومندی گشت كه روز به روز اوج بیشتری گرفت، اما زیدیه و خوارج كه منحصراً در خط سیاست كار میكردند، طولی نكشید كه دچار محدودیت فرهنگی شده و كمكم موضع نسبتا نیرومند خود را از دست دادند و رو به افول گذاشتند. در نتیجه بنی عباس به پیروزی سیاسی ـ نظامی رسیده و زمام امور كشور پهناور اسلامی را به دست گرفتند. این در حالی بود كه كاندیدای بنی هاشم، یك نفر از فرزندان امام حسن - علیه السلام - به نام محمد بن عبدالله بود كه پس از این از وی سخن خواهیم گفت. در اینجا ازرابطه امام صادق - علیه السلام - با قیام بنی عباس بحث میكنیم:
كار اصلی دعوت بنی عباس به دست دو نفر ـ ابو سلمه خلال كه به عنوان وزیر آل محمد شهرت داشت [8] و ابومسلم خراسانی ـ انجام شد. چنانكه در جای خود روشن شده، در ابتدا شعار اصلی نهضت دعوت به «الرضا من آل محمد» بود. آنچه كه مردم از این شعار در مییافتند این بود كه قرار است شخصی از خاندان رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - كه طبعا جز علویان كسی نمیتوانست باشد، باید به خلافت برسد. ولی ضعف سیاسی علویان و تلاش بی وقفه بنی عباس، مسائل پشت پرده را به نفع دسته دوم تغییر داد. در عین حال تا آخرین روزها، در عراق كلید كار در دست ابوسلمه خلال بود كه در كوفه، سفاح و منصور را تحت نظر داشت تا آنكه به محض سقوط امویان از مردم برای سفاح بیعت گرفت. اما چندی بعد به اتهام دعوت برای علویان و اینكه تلاش میكرده علویان را جایگزین عباسیان نماید، كشته شد. ماجرا از این قرار بود كه ابوسلمه نامهای به امام صادق - علیه السلام - و دو نفر دیگر از علویان نوشت و ابراز تمایل كرد تا در صورت قبول آنها، برای ایشان بیعت بگیرد. امام صادق - علیه السلام - آگاه بود كه چنین دعوتی پایهای ندارد. حتی اگر پایهای هم میداشت، امام وضعیت را برای رهبری یك امام شیعه مناسب نمیدید.
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب