احمدبن موسي عليه السلام
با خبر شدیم دختری یازده ساله بنام خیری آموزگار فرزند حیدر اهل و ساکن دلوار بوشهر با الطاف خداوندی و عنایت سیدالکریم حضرت شاهچراغ(ع) شفا یافته است. از شفا یافته که در کلاس چهارم دبستان درس می خواند خواستیم در رابطه با ناراحتی که داشته است و چگونگی شفا یافتنش برایمان تعریف کند:
حدود یک ماه و نیم است که مریض می باشم. اول ناراحتی شدید سرماخوردگی و بعد گلویم چرک نـــمود. سپس کلیه درد سختی گرفتم. پدر مرا در دلوار به نزد دکتر منصور عالمی فرد برد. بعد از معاینه گفت چرک پیش رفـــته است، باید برای مداوا به بوشهر بروی. صبح فردای آنروز پدر و مادرم مرا به بوشهر بردند و در بیمارستان فاطمه زهرا(س) گفتند، باید بستری شود. دو نفر از دکترها خانم قاسی و خانم دکتر انارکی بودند. 12 روز در آنجا بستری بودم و خوب نشدم. آنها گفتند باید به شیراز بروی. پدر و مادرم مرا در بیمارستان نمازی شیراز بستری نمودند، جمعا شش روز در آن بیمارستان بستری بودم و کلیه برنامه های پزشکی مانند عکسبرداری و انواع آزمایشها روی من انجام گرفت، و بالاخره بنا شد کلیه مرا عمل کنند. 12 ساعت به من هیچ نوع غذایی ندادند. از خستگی و ناراحتی حدود 11 شب خوابم برد و حضرت شاهچراغ(ع) را در خواب دیدم. سربند سبزی بر سر مبارکشان بود. آن حضرت جلو آمده به من فرمود:((چه مشکلی داری؟ من گفتم:کلیه ام بسیار ناراحت است و ادرارم خونی است)). آقا فرمودند: ((تو انشاءالله خوب می شوی و من هم به تو کمک می کنم و شب جمعه هم به دیدار من بیا)) و سر مرا دست کشید و بوسید. از خواب بیدار شدم.صبح دکترها آمدند و فشار خون مرا گرفتند و دیدند فشار خونم روی یازده است. فکر کردند اشتباه شده، دوباره فشار خونم را گرفتند و خوشبختانه فشار خونم روی یازده بود. دکترها هم تعجب کردند و مرا معاینه کردند و رفتند. چند نفر را به اتاق عمل بردند و من منتظر بودم نفر بعدی باشم که دکترها با چند نفر دیگر آمدند و دوباره فشارم را گرفتند و معاینه کردند و بلافاصله گفتند که خوب شده است و احتیاج به عمل ندارد. اللحمد الله خوب شده ام و هیچ به ناراحتی ندارم.
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب