خطبه 2
[3]«هم اساس الدين»!در اين قسمت امام(ع)به راه و رسم خاندانپيغمبر(ص)پرداخته كه همه بايد از آن راه بروند،پيشى گرفتن بر آنان و عقبماندن هر دو نابجا است پس از آن به اينكه آنها براى خلافت مسلمانان برگزيدشدهاند،و وصيت پيغمبر در اين مورد مخصوص آنان مىباشد،و هم آنان وارثوى هستند،مىپردازد،سپس چون خود در آن زمان در راس حكومت اسلامىقرار گرفته بود مىفرمايد:«هم اكنون حق به صاحبش رسيده است»!
«ابن ابى الحديد»در اينجا مىگويد:امام(ع)اولى و احق به خلافتبود،اما نه طبق نص پيغمبر! بلكه روى افضليت و برترىاش،چه اينكه او پساز پيغمبر(ص)افضل بشر بود،و سزاوارتر بخلافت از تمام مسلمانان،اما اوبخاطر مصلحتى دست از خلافت كشيد!…
ولى بايد از اين دانشمند پرسيد:آيا آنان خلافت را در اختيار امامگذاشتند و او صلاح ديد به ديگرى واگذار كند و يا اينكه به او نوبتندادند؟!
(جلد اول شرح نهج البلاغه صفحه 174)
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب