ریشه شناسی: لغت اوقات فراغت از ریشه لاتین Licere به معنی"اجازه دادن” و فراغت بمعنی رخصت دادن معنی می دهد. حتی در اندیشه یونانی نیز لغت leisure هم زوج کار و یا نیروی کارگر بوده است. واژه فراغت معادل واژگان فرانسوی «لوآزیر»، انگلیسی «لژر» و آلمانی«فریزیت» است که در زبان فارسی رایج شده است. در فرهنگ لغت آکسفورد، زمانهایی را معرفی می کند که فرد مشغول کار و یا انجام وظیفه خود نباشد.
در لغت فارسی به «آسودگی»، «آسایش»، «آسوده شدن از کار»، «آزاد بودن از کار روزانه» و هر گونه فرصت و مجال دیگر و نظایر آن معنی شده است. بنابراین اوقات فراغت در معنای لغوی به فواصل زمانی روزمره-که خارج از انجام اعمال حیاتی و ضروری انسان است، اطلاق می گردد که می تواند در جهت انجام امور دلخواه مورد استفاده قرار گیرد.
اما گروه بین المللی جامعه شناسی درباره معنای اصطلاحی آن میگویند: «اوقات فراغت مجموعه ای از اشتغالات است که فرد کاملا به رضایت خاطر یا برای استراحت یا برای تفریح یا به منظور توسعه آگاهیها و یا فراگیری غیرانتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه، بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آن می پردازد».
بطور کلی مجموعه فعاليتهايي كه شخص، پس از رهايي از تعهدها و تكليف هاي شغلي، خانوادگي و اجتماعي، با ميل و اشتياق به آنها مي پردازد و هدف از آن، استراحت، تفريح و تقويت رشد بدن، توسعه دانش و بالاخره ايجاد خلاقيت و بروز استعدادها براي به كمال رساندن شخصيت فرد در محيط اجتماعي است.
ديدگاه جامعه شناسان اینست كه اوقات فراغت عبارت است از وقت آزادي كه فرد در آن مختار است به آنچه كه علاقمند است بپردازد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «فرح و شادمانی، باعث بهجت و انبساط روح و وجد و نشاط می شود. »
براساس آموزه های دینی ما، میل به تفریح یکی از نیازهای طبیعی است که با سرنوشت انسان آمیخته است و از آغاز تا پایان زندگی همواره وجود دارد؛ بطوری که در دوران کودکی بشکل بازی در بزرگ سالی به اعتبار شرایط اجتماعی و خانوادگی به اشکال گوناگون محقق می شود و به همان اندازه که انسان به امور عبادی هدایت شده، با توجه به اوقات فراغت نیز توصیه شده است هر مسلمان نباید نسبت به آن بی اعتنا باشد و باید نهایت بهره روحی و معنوی را از آن ببرد.
امام سجاد (عليه السلام) در دعاى مكارم الاخلاق می فرماید:
اللّهُمَّ صَلِّ على محمّدٍ و آلِهِ ، و اكفِني ما يَشغَلُنِي الاهتِمامُ بهِ ، و استَعمِلْني بما تَسألُنِي غَدا عَنهُ ، و استَفرِغْ أيّامِي فيما خَلَقتَنِي لَهُ .
بار خدايا! بر محمّد و آل او درود فرست و مرا از كارى كه اهتمام بدان [از عبادت و بندگيت ] بازم مى دارد، بى نياز گردان و مرا به كارى وادار كه فردا [ى قيامت] درباره آن از من بازخواست مى كنى و روزهاى مرا در راه آنچه براى آن آفريده شده ام، صرف نما.( الصحيفة السجّاديّة : الدعاء ۲۰ )
اسلام به جهت گیری عملی انسان توجه دارد و وی را مکلف می کند تا نسبت به گذراندن اوقات فراغتش احساس مسئولیت کند و تفریح را یکی از نیازهای طبیعی و ضروری بشر می شمارد و اهمیت آنرا برابر دیگر نیازهای زیستی- اجتماعی انسان می داند.
(فراغت از نظر احادیث)
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) :
أشَدُّ الناسِ حِسابا يَومَ القِيامَةِ المَكفِيُّ الفارِغُ، إن كانَ الشُغلُ مَجهَدَةً فالفَراغُ مَفسَدَةٌ .
روز قيامت سخت ترين حسابرسى را كسى دارد كه كارهايش را ديگران [از پيشكار و نوكر و خدمتكار ] انجام دهند و خودش بيكار بگردد. گو اين كه كار كردن مايه رنج و زحمت است اما بيكارى موجب فساد و تباهى است.( تنبيه الخواطر : ۱/۶۰)
در دین اسلام به مساله ی «وقت» توجه زیادی شده، تا جایی که خداوند در قرآن به مفردات و اجزاء وقت و زمان از جمله به « شب»، «روز»، «فجر»، «صبح»، «نیم روز» و «عصر» قسم یاد کرده است. قسم یاد کردن خداوند به یکی از این اجزاء و مفردات زمان، نشانه عظمت و اهمیت آن است؛ یعنی خداوند بدین وسیله می خواهد فوائد و آثار و اهمیت زمان را به انسان متذکر شود.
امام رضا (عليه السلام) : در این باره می فرماید: «سعی کنید اوقات خود را به 4 بخش تقسیم کنید؛ ساعتی را برای مناجات و ارتباط با معبود قرار دهید، ساعتی را برای امرار معاش و کسب روزی اختصاص دهید و ساعتی را برای ارتباط و معاشرت با برادران و افراد مورد اعتماد و وثوق خود صرف کنید و ساعتی را نیز برای لذت بردن از امور حلال خالی نگه دارید. در پرتو وجود بخش چهارم از اوقات است که می توانید به 3بخش دیگر ساعات زندگی نایل آید و بهره لازم را ببرید. »
نظر اسلام درباره اوقات فراغت و نحوه گذران آن
بدیهی است همان اندازه که انسان، به رعایت الگوهای دینی تعهد دارد، در برابر توجه به اوقات فراغت نیز مسئول است. بنابراین، هر مسلمانی وظیفه دارد اهمیت این مقوله را از یاد نبرد از ظرفیتهای سازمانی به بهترین شکل بهره برداری کند.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) :
در این باره می فرماید: «بیشتر مردم درد و خصلت دچار گمراهی و ضلالت هستند. یکی درباره سلامت و دیگری، در زمینه فراغت».
حضرت علی عليه السلام به ابوذر فرمود: ای اباذر، بسیاری از مردم درباره دو نعمت زیانکارند و از آن قدردانی نمی کنند، تندرستی و فراغت است. آن حضرت در جای دیگر می فرماید: تندرستی، نیرو، آسودگی خاطر و وجدان نشاط را فراموش مکن و با استفاده از این پنج نعمت بزرگ، آخرت را بطلب. براساس آموزه های دینی میل به تفریح یکی از نیازهای طبیعی است که با سرنوشت انسان آمیخته است و از آغاز تا پایان زندگی همواره وجود دارد؛ پیامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) می فرمایند: مومن نیرومند، بهتر و محبوبتر از مومن ناتوان است و برای جلب توجه مسلمانان، بدن را شخصیتی مستقل و صاحب حق ، قرارداده و میفرمایند: بدن توحقی دارد که باید آنرا ادا کنی. نگاه متفکران و اندیشمندان اسلامی نیز به اوقات فراغت نگاهی آزاد اندیشانه و متعالی است.
خواجه نصیرالدین طوسی معتقد است: برای آموختن فن و حرفه، که آغازش 13سالگی و بعد از آن ورزش است و حداقل استراحت فعال لازم است.
ابوعلی سینا میگوید کسی که به تمرینات بدنی میپردازد، به هیچ درمانی نیازندارد، درمان او در جنبش و حرکت است . نظر اندیشمندان دینی دربارۀ اوقات فراغت و نحوۀ گذران آن متفاوت است. برخی میگویند: در اسلام وقت فراغت مطرح نیست و همه ی ساعات عمر انسان مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و در قیامت قبل از اینکه انسان قدمی بردارد از چهار چیز از او سؤال می شود:
عمرت را در چه راهی صرف کردی؟ جوانی ات را در چه راهی سپری کردی؟ ثروتت را از چه راهی بدست آوردی و در چه راهی مصرف کردی؟ پس با این سؤالات انسان وقت بدون مسؤولیت نخواهدداشت، و در نتیجه دائماً خود را زیر نظر و مورد پرسش و محاسبه احساس می کند. پس زمانی که تعهد و مسؤولیتی بر دوشش حس نکند وجودندارد. برخی دستوراتی را که اسلام در باب گذران اوقات فراغت به آن اشاره می کند را سند قرار می دهند، مانند؛ قسمتی از وقت خود را به دیدار دوستان، قسمتی صرف خانواده و ساعاتی را برای انجام کار و عبادت در بقیۀ ساعات را صرف کسب آمادگی کنید.
در روایتی از پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم):
ایشان به امتّ خود به معاشرت با دوستان و خانواده در کنار تلاش اقتصادی و انجام عبادات دینی، سفارش می کنند.
بنظر می رسد احساس فراغت اجتماعی غیر از احساس عدم نظارت و مسؤولیت الهی است و نمی شود «احساس فراغت اجتماعی» را با «احساس فراغت ازهمه چیز» یکسان دانست.
یک نکته اخلاقی:
نماز، که گفتگو با خداست، باید با «حضور قلب» بجا آورد. حضور قلب یعنی تمام توجه فکری و عاطفی انسان به محتوای نماز و ارتباط با خداوند اختصاص پیدا کند. اندیشمندان اسلامی در یافته اند که: حضور قلب در یک امر مستلزم فراغت قلب از امور دیگر است. بنابراین در آموزشهای اخلاقی متذکر شده اند که مقدمه حضور قلب، فراغت قلب است و باید تلاش کرد تا فراغت قلب بدست آید و برای بدست آوردن آن، فراغت وقت را برای مؤمنین مقدمۀ ضروری شمرده اند. با تذکر این نکته مقایسۀ آن با «وقت فراغت اجتماعی» متوجه میشویم که فراغت وقت، وسیعتر از فراغت اجتماعی است. پس اخلاقیون و عرفای اسلامی شرط حضور قلب را، فراغت وقت دانسته اند که فراغت اجتماعی زیر مجموعه ی آنست و با این مطلب به امکان وجود وقت فراغت اجتماعی تصریح کرده اند.
امام على (عليه السلام) :
اِعلَمْ أنَّ الدنيا دارُ بَلِيَّةٍ لم يَفرُغْ صاحِبُها فيها قَطُّ ساعَةً إلاّ كانَت فَرغَتُهُ علَيهِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ .
بدان كه دنيا سراى آزمايش و گرفتارى است، كه آدمى هرگز در آن ساعتى آسوده و بيكار نشود، مگر اين كه آن بيكارى در روز قيامت مايه افسوس او گردد. ( نهج البلاغة: الكتاب۵۹)
منبع
جایگاه اوقات فراغت در اسلام ،جعفر کریمی، مهدی جمالی نژاد