30
مهر

منطق ما منطق عاشورا بود

منطق ما منطق عاشورا بود

آن روز که جان خود فدا می کردیم با خون به حسین، اقتدا می کردیم چون منطق ما منطق عاشورا بود با نفی (خود) اثبات (خدا) می کردیم امروز هم همین منطق را داریم آنچه نباید به چشم آید و مطرح باشد، «خود» است. آنچه باید حاکم و خطدهنده و ارزش آفرین باشد، «خدا»است.

اگر جنگیدیم، دستور دین بود، اگر دست از جنگ کشیدیم، فرمان دین را اطاعت کردیم.

جنگ و صلح ما، نه به خواهش دل، نه به خواست «خود» بلکه طبق حکم خدا و فتوای فقیه و تکلیف شرعی است. اگر به این پایبند ومتعهد باشیم، در حال عبادت و بندگی هستیم، چه در خانه باشیم وچه در سنگر، چه تیر اندازیم یا سنگر بسازیم، چه درس بخوانیم چه آموزش نظامی بدهیم، چه در دوران صلح و شرایط عادی برای تامین «معاش »، تلاش کنیم، چه هنگام نماز هستی خود را در راه اسلام وانقلاب، «فدا» کنیم.

«خدا پرست »، کسی است که در هرجا و هر حال و شرایط، «امرخدا» را گردن نهد و از خودخواهی و خودپسندی و خودپرستی رها باشد.

کسی در اثبات خدا موفق است که «خود» را نفی کند یعنی: فرمان از «دین » بگیرد، نه از «دل » راه را بر مبنای «عقل »بپیماید، نه هوس!…

این، همان فرهنگ کربلا و منطق عاشوراست. البته خط امام مجتبی علیه السلام هم خط سید الشهدا است، و خط این دو، خط علی(ع)است. هرچند در ظاهر، شکلی متفاوت داشته باشد، ولی باطن امر،یکی است، و آن «اطاعت از امر خدا» و رعایت «مصالح اسلام »است، گاهی با نثار خون، گاهی با قرارداد صلح، گاهی با حمله،گاهی با عقب نشینی … .

مهم آنست که «ملاک »ها را فراموش نکینم! هوشیاری انقلابی وآمادگی رزمی و شرکت در سازندگی کشور و خدمت به انقلاب در همه عرصه ها و صحنه ها و میدانها، چهره های دیگری از همان «منطق عاشورایی » است…

مبادا وظیفه مان را فراموش کنیم… .

حوزه


free b2evolution skin
30
مهر

سخنراني منتشر نشده ي امام موسی صدر در ظهر عاشورا

سخنراني منتشر نشده ي امام موسی صدر در ظهر عاشورا

 

السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواج التی حلت بفنائک علیکم منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار و لا جعله الله لآخر العد منی زیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اصحاب الحسین

در زیارتی که به مناسبت امروز وارد شده است و در پایان نیز برای تجدید بیعت آن را خواهیم خواند، آمده است:

السلام علیک یا وارث آدم صفوت الله

السلام علیک یا وارث نوح نبی الله

السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله

السلام علیک یا وارث موسی کلیم الله

السلام علیک یا وارث عیسی روح الله

السلام علیک یا وارث محمد حبیب الله

هدف این زیارت، بخشیدن حرکت و پویایی به عاشورا و خارج کردن این واقعه از انزوا و مخالفت با جدا کردن آن از گذشته واینده است. زیرا همه ی خطر در این است که عاشورا فقط بدل به یادبودها شود و واقعه ی کربلا تنها برای کتاب ها و سیره نویسی و یا ذکر آن برای اجر و ثواب اخروی باشد. بیم آن می رود که این حادثه از ظرف زمانی خود فراتر نرود و مقتل حسین و یارانش درسال 61 مدفون شود، حسینی بود، کشته شد و همه چیز پایان یافت.

ادامه »


free b2evolution skin
30
مهر

عقل و عشق در قیام حسینی (عليه السلام)

عقل و عشق در قیام حسینی (عليه السلام)

در جامعه بشری، افراد عاقل و تیزبین که با عقل خود راه بشر را روشن کرده اند، کم نیستند; اما آن ها نتوانستند تمام راه را نشان دهند . بدین دلیل است که ما نیازمند انبیا و اولیای الاهی هستیم; بزرگانی که راه را به وسیله عقل قدسی و عقل برین و عقل حقیقی پیدا کرده اند نه از طریق عقل متعارف . جریان کربلا از جهتی جنگ بین عقل و عشق بود و از جهتی هماهنگی کامل عقل و عشق .

بسیاری از مؤمنان و علما و عقلای زمان امام حسین (ع)، وی را از حضور در صحنه کربلا بازمی داشتند یا به او توصیه می کردند خاندان خود را در این سفر بدون بازگشت همراه نبرد . اینان عاقلانی بودند که به فضائل اخلاقی ایمان داشتند; ولی همه امور را بر اساس عقل مصلحت اندیش می سنجیدند و مرگ و آوارگی و اسارت را که رهاورد این سفر بود، خوش نداشتند . از جانب دیگر، امام حسین (ع) نیز مرگ و آوارگی و اسارت را می دید، اما او عاشق بود; به ندای «ارجعی الی ربک » پاسخ می داد و به وسوسه های عقل دوراندیش توجه نداشت . امام حسین (ع) که در مرحله عشق حقیقی در حق تعالی مستغرق بود، دفاع از حق را تنها در مرگ و آوارگی و اسارت خود و خاندانش می دید; و چنین هم کرد . حافظ می گوید:

هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش

آدم صفت از روضه رضوان به درآیی

تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی

یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی

در کارخانه ای که ره عقل و فضل نیست

وهم ضعیف ای فضولی چرا کند؟

این همان جهاد اکبر است که نبرد عقل متعارف و عشق حقیقی نیز خوانده می شود . جهاد اکبر به معنای جانبازی در میدان عشق برای رسیدن به دیدار یار است .

ادامه »


free b2evolution skin
30
مهر

پیامدهی کربلا در مقایسه با سایر قیام ها آشکارتر

پیامدهی کربلا در مقایسه با سایر قیام ها آشکارتر

1. داستان کربلا، داستان عجیبی است. ماجرایی که آغاز و انجام آن از مدینه تا مدینه است. از ابتدای حرکت (28 رجب سال 60 ه . ق) تا هنگام شهادت (10 محرم سال 61 ه . ق) تنها پنج ماه و دوازده روز به طول می انجامد. دوران اسارت نیز با همه فراز و فرود آن، چندان به درازا نمی کشد. در ماجرای کربلا زن و مرد، پیر و جوان، سفید و سیاه در صحنه نبرد حاضرند؛ از کودک شش ماهه تا پیرمرد هفتاد و چند ساله، همه سربازان سپاه حسین بن علی (علیه السلام) هستند و هر یک نقش خویش را به عالی ترین شکل ممکن ایفا کرده اند. داستان کربلا یک قهرمان ندارد، همه قهرمان اند.

ادامه »


free b2evolution skin
30
مهر

آخرین نماز امام حسين عليه السلام

آخرین نماز امام حسين عليه السلام

برای نشان دادن جنبه توحیدی و عرفانی، جنبه پاکباختگی در راه خدا و ماسوای خدا را هیچ انگاشتن، شاید همان دو جمله اباعبدالله(ع) در اولین خطبه هایی که انشاء فرمود(یعنی خطبه ای که در مکه ایراد کرد) کافی باشد. سخنش این بود(رضی الله و الله رضانا اهل بیت»[1]ما اهل بیت از خودمان پسند نداریم ما آنچه را می­پسندیم که خدا برای ما پسندیده باشد. هر راهی را که خدا برای ما معین کرده است، ما همان راه را می­پسندیم امام باقر(ع) به عیادت جابر می­رود، احوال او را می­پرسد. امام باقر جوان است و جابر از اصحاب پیغمبر و پیرمرد است. جابر عرض می­کند یابن رسول الله در حالی هستم که فقر را بر غنا، بیماری را بر سلامت و مردن را بر زنده ماندن ترجیح می­دهم امام(ع) فرمود: ما اهل بیت این طور نیستیم ما از خودمان پسندی نداریم، هر طوری که خدا مصلحت بداند همان برایمان خوب است. در آخرین جمله های اباعبدالله باز می­بینیم انعکاس همین مفاهیم هست. به تعبیر مرحوم ایتی ـ استنتاج خیلی لطیفی است ـ این جنگ با یک تیر آغاز شد و با یک تیر پایان پذیرفت. در روز عاشورا اولین تیر را عمر سعد پرتاب کرد و بعد گفت: به امیر خبر دهید که اولین تیر انداز که به طرف حسین تیر پرتاب کرد من بودم. بعد از آن بود که جنگ شروع شد(امام حسین اصحابش را از اینکه آغازگر جنگ باشند نهی فرموده بود) با یک تیر هم جنگ خاتمه پیدا کرد. اباعبدالله سوار اسب بود و خیلی خسته و جراحات زیاد برداشته بود و تقریباً تواناییهایش رو به پایان بود. تیری می­اید و بر سینه حضرت می­نشیند و اباعبدالله از روی اسب به روی زمین می­افتد و در همان حال می­فرماید: «رضا بقضائک و تسلیماً لامرک، لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین».

امام صادق(ع) فرمود: سوره و الفجر را در نوافل و فرایض خودتان بخوانید که سوره جدم حسین بن علی(ع) است عرض کردند به چه مناسبتی سوره جد شماست: فرمود: آن ایات آخر سوره والفجر مصداقش حسین است، آنجا که می­فرماید«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی»[2] شما ببینید شب عاشورای حسینی به چه حالی می­گذرد این شب را اباعبدالله چقدر برای خودش نگه داشت، برای استغفار، برای دعا، برای مناجات، برای راز و نیاز با پروردگار خودش نماز روز عاشورا را ببینید که در جنبه های توحیدی و عبودیت و ربوبیت و جنبه های عرفانی، مطلب چقدر اوج می­گیرد.

مکرر عرض کرده ایم که برخی از اصحاب و همه اهل بیت و خود اباعبدالله بعد از ظهر عاشورا شهید شدند مردی به نام ابوالصائدی می­اید خدمت امام حسین(ع) عرض می­کند یابن رسول الله وقت نماز است ما آرزو داریم آخرین نمازمان را با شما به جماعت بخوانیم ببینید چه نمازی بود، نماز، آن نماز بود که تیر مثل باران می­آمد ولی حسین و اصحابش غرق در حالت خودشان بودند «الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین….» یک فرنگی می­گوید؛ چه نماز شکوفایی خواند حسین بن علی نمازی که دنیا نظیر آن را سراغ ندارد صورت مقدسش را روی خاک داغ می­گذارد و می­گوید «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله»[3] از این بُعد که نگاه می­کنیم می­بینیم نهضت حسینی نهضتی است عرفانی(خالص لله) فقط و فقط حسین است و خدای خودش گویی چیز دیگری در کار نیست.
پی نوشت ها:

* مجموعه آثار شهید مطهری جلد17 ص4-383.

[1] . بحار الانوار، ج44، ص367.

[2] . فجر، 30-27.

[3] . بحارالانوار، ج45،53.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم