آخرین نماز امام حسين عليه السلام
آخرین نماز امام حسين عليه السلام
برای نشان دادن جنبه توحیدی و عرفانی، جنبه پاکباختگی در راه خدا و ماسوای خدا را هیچ انگاشتن، شاید همان دو جمله اباعبدالله(ع) در اولین خطبه هایی که انشاء فرمود(یعنی خطبه ای که در مکه ایراد کرد) کافی باشد. سخنش این بود(رضی الله و الله رضانا اهل بیت»[1]ما اهل بیت از خودمان پسند نداریم ما آنچه را میپسندیم که خدا برای ما پسندیده باشد. هر راهی را که خدا برای ما معین کرده است، ما همان راه را میپسندیم امام باقر(ع) به عیادت جابر میرود، احوال او را میپرسد. امام باقر جوان است و جابر از اصحاب پیغمبر و پیرمرد است. جابر عرض میکند یابن رسول الله در حالی هستم که فقر را بر غنا، بیماری را بر سلامت و مردن را بر زنده ماندن ترجیح میدهم امام(ع) فرمود: ما اهل بیت این طور نیستیم ما از خودمان پسندی نداریم، هر طوری که خدا مصلحت بداند همان برایمان خوب است. در آخرین جمله های اباعبدالله باز میبینیم انعکاس همین مفاهیم هست. به تعبیر مرحوم ایتی ـ استنتاج خیلی لطیفی است ـ این جنگ با یک تیر آغاز شد و با یک تیر پایان پذیرفت. در روز عاشورا اولین تیر را عمر سعد پرتاب کرد و بعد گفت: به امیر خبر دهید که اولین تیر انداز که به طرف حسین تیر پرتاب کرد من بودم. بعد از آن بود که جنگ شروع شد(امام حسین اصحابش را از اینکه آغازگر جنگ باشند نهی فرموده بود) با یک تیر هم جنگ خاتمه پیدا کرد. اباعبدالله سوار اسب بود و خیلی خسته و جراحات زیاد برداشته بود و تقریباً تواناییهایش رو به پایان بود. تیری میاید و بر سینه حضرت مینشیند و اباعبدالله از روی اسب به روی زمین میافتد و در همان حال میفرماید: «رضا بقضائک و تسلیماً لامرک، لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین».
امام صادق(ع) فرمود: سوره و الفجر را در نوافل و فرایض خودتان بخوانید که سوره جدم حسین بن علی(ع) است عرض کردند به چه مناسبتی سوره جد شماست: فرمود: آن ایات آخر سوره والفجر مصداقش حسین است، آنجا که میفرماید«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی»[2] شما ببینید شب عاشورای حسینی به چه حالی میگذرد این شب را اباعبدالله چقدر برای خودش نگه داشت، برای استغفار، برای دعا، برای مناجات، برای راز و نیاز با پروردگار خودش نماز روز عاشورا را ببینید که در جنبه های توحیدی و عبودیت و ربوبیت و جنبه های عرفانی، مطلب چقدر اوج میگیرد.
مکرر عرض کرده ایم که برخی از اصحاب و همه اهل بیت و خود اباعبدالله بعد از ظهر عاشورا شهید شدند مردی به نام ابوالصائدی میاید خدمت امام حسین(ع) عرض میکند یابن رسول الله وقت نماز است ما آرزو داریم آخرین نمازمان را با شما به جماعت بخوانیم ببینید چه نمازی بود، نماز، آن نماز بود که تیر مثل باران میآمد ولی حسین و اصحابش غرق در حالت خودشان بودند «الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین….» یک فرنگی میگوید؛ چه نماز شکوفایی خواند حسین بن علی نمازی که دنیا نظیر آن را سراغ ندارد صورت مقدسش را روی خاک داغ میگذارد و میگوید «بسم الله و بالله و علی مله رسول الله»[3] از این بُعد که نگاه میکنیم میبینیم نهضت حسینی نهضتی است عرفانی(خالص لله) فقط و فقط حسین است و خدای خودش گویی چیز دیگری در کار نیست.
پی نوشت ها:
* مجموعه آثار شهید مطهری جلد17 ص4-383.
[1] . بحار الانوار، ج44، ص367.
[2] . فجر، 30-27.
[3] . بحارالانوار، ج45،53.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب