25
خرداد

خان جون، همه‌ زندگی حاج آقا بود

 عبدالباقي مي‌گفت او، نورالدين و نجمه مي‌توانند نوبتي بنشينند و مراقب خان جون باشند. همين کار را کردند، اما حاج آقا با هر سه آن‌ها مي‌نشست. همه چيز را گذاشته بود کنار. کتاب و کاغذها توي اتاق جلويي پهن بودند، اما دو هفته بود دست‌ نخورده بود به آنها.… بیشتر »

free b2evolution skin
2
آذر

دنيا و آخرت مى‏ خواهى نماز شب بخوان.

دنيا و آخرت مى‏ خواهى نماز شب بخوان علّامه طباطبايى (ره) مى‏ فرمود: روزى در نجف كنار در مدرسه اى ايستاده بودم كه مرحوم «آية اللّه سيد على قاضى (ره)» از آنجا عبور مى‏ كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه ‏ام گذاشته و گفتند: دنيا مى‏ خواهى نماز شب… بیشتر »

free b2evolution skin