30
آبان

مشارکت در تألیف کتاب های تعلیمات دینی

شهید بهشتی با توجه به شرایط اجتماعی آن روز چندین امکان برایش فراهم بود. ابتدا می توانست به قم باز گردد و به فعالیت های علمی و فرهنگی خود ادامه دهد و شاید رساله عملیه ای نیز بنویسد و کرسی مرجعیتی را به خود اختصاص دهد.

  راه دیگر پیشنهاد مطهری و مفتح بود که به تدریس در دانشگاه مشغول شود. اما اندیشه تیز بین و ژرف اندیش او همواره در برنامه هایش به اولویت هایی معتقد بود و هرگز دچار روزمرگی نمی شد، لذا آغاز حضور دوباره در میهن سرفصل جدیدی از فعالیت های مشخص و مدون ایشان بود با این محور که بین نسل جدید یعنی جوانان و تعالیم دینی ارتباطی برقرار نماید و نسل جوان جامعه را در آن شرایط اجتماعی با دین آشنا سازد. لذا با انگیزه وارد کردن فکر دینی در کتاب های درسی مجددا در آموزش و پرورش به عنوان کارشناس ارشد کتاب های علوم دینی در سازمان تألیف کتاب های درسی مشغول به کار شد و به همراه آقایان باهنر، غفوری و جمعی دیگر مصمم شدند تا محورهای ایمان، عمل، مبارزه، جهاد، عبادت و فضیلت را در سطح جوانان و حتی دانش آموزان سالهای دوم ابتدایی وارد کتاب های آنان نمایند.  شاید رژیم با حضور شهید بهشتی در آموزش و پرورش قصد نظارت بیشتر نسبت به ایشان را داشت اما درایت شهید بهشتی فراتر از آن بود که رژیم بتواند مدرکی علیه خود را از جانب ایشان دریافت کند . شهید بهشتی کتاب های نوشته شده را برای ارزیابی نزد افرادی می فرستادند که سابقه تدریس این کتابها را داشتند تا نظر خود را بگویند.ارزش این کار برای نویسندگان کتاب های درسی معلوم بود، آنها می دانستند این اقدام برخاسته از انگیزه شخصیتی است که به تجربیات و دانش معلمان ارج می نهد و آنان را سهامداران عرصه تعلیم و تربیت می داند. شهید بهشتی با تنظیم محتوای کتاب های درسی، یکی از پایه های فکری جوانان مؤثر در شکل گیری و پیروزی انقلاب را بنیان نهاد.

2- یکی از تهمت هایی که به ایشان نسبت می دادند همکاری با رژیم در تأليف کتاب های درسی بوده که شهید بهشتی آن را رد کرده و این اقدام را نوعی مخفی کاری و پنهان کاری علیه رژیم دانسته که دوازده سال با موفقیت به طول انجامیده و دشمن با تأسیس اداره ملی و میهنی به جنگ این کار آمده بوده است، زمان شناسی و دین محوری در هر گوشه ای از سیره عملی شهید بهشتی ملاحظه می شود. نکته سنجی های بجا و مناسبی که وی در تأليف کتاب های درسی داشته است بیانی استوار و قاطع از زمان شناسی و درک حقیقت دین و ارائه شیوه های مناسب برای حفظ ارزش ها و حفظ و هدایت جامعه آن روز می باشد. اتکا به اندیشه و رأى خود و نپرداختن و اهمیت ندادن به نظرات و آرای دیگران مانع بزرگی است که دیندارانه زیستن در هر عصری را با مانع روبه رو می کند.

شهید بهشتی که همواره به دنبال گسترده تر ساختن مفاهیم ثابت دینی بوده است، بنیان این امر را در آموزش کتاب های درسی با توجه به تجربیات و بهره مندی از آرای معلمان و صاحب نظران قرار می دهد تا شیوه ای کامل و جامع را در این مورد ارائه دهد.حضور ایشان در محیط آموزش و پرورش آن زمان و محورهایی که برای فعالیت هایشان برگزیده بود، نسبت به انتخاب موقعیت های ظاهرا بالاتر در حوزه و دانشگاه حکایت دیگری از اندیشه ایشان در تشخیص زمان و مبنا قرار دادن ضرورت های اندیشه اسلامی است؛ اگرچه بهای سختی برای این کار باید می پرداخت و مشکلات زیادی پیش رو داشت و حاضر نبود به بهانه یک حضور علمی دینی در محیط طاغوتی از ارزش ها بکاهد به طوری که هرگز نپذیرفت نامش همراه با عکس شاه در آن کتاب ها به چاپ برسد.

وی با شجاعت و تدبیر و با انگیزه ای الهی برای آموزش و بیداری آینده سازان جامعه در آن مکان حضور یافت تا جوانان را با معرفتهای بنیادین دینداری و شجاعت و استبداد ستیزی آشنا نماید تا گامی دیگر در مسیر اعتلای اندیشه های الهی بر اساس ضرورت ها بردارد. 

منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.


free b2evolution skin
29
آبان

سه گونه اسلام

از آنچه شهید بهشتی در سخنرانی خود تحت عنوان «سه گونه اسلام» بیان داشته است چنین بر می آید که این سخنرانی پاسخ به سؤال مقدری است که بر اساس عملکرد مختلف مسلمانان طرح شده است. به راستی اگر اسلام یک حقیقت بیش نیست دليل مواجهه با رفتارها و عملکردهای مختلف تحت عنوان مسلمانی چیست؟ از طرف دیگر وظیفه رهبران دینی به عنوان شخصیت های مؤثر در جامعه مسلمانان در این خصوص چیست؟

توصیفی که در این مقاله از وضعیت جامعه مسلمانان شده بر مبنای گرایش و انگیزه های گوناگون آنها در رو آوردن به اسلام است:

1. گروهی جستجوگر حقیقت که به دنبال ایده ای انسانی و الهی هستند.

2. گروهی مردم ناراضی که به سبب عدم رضایت از وضع موجود، هر وضعیتی را که احتمال دهند شرایط بهتری را برای آنها ایجاد می کند، می پذیرند.

3. افرادی فرصت طلب که در محیط کنونی خود فرصتی برای رشد و ترقی و رسیدن به مقام دلخواه پیدا نکرده اند با ایجاد شرایط جدید به دنبال یافتن موقعیت های جدید برای خود هستند و برای رسیدن به این هدف تن به خطر هم میدهند.

4. گروهی که فرصت طلبان حقیقی هستند و در کمین نشسته اند تا با ایجاد شرایط جدید از آنچه با رنج دیگران به دست آمده، بهره ببرند.

5. گروهی که در اکثریت به سر می برند مردم معمولی هستند که براساس تجربیات زندگی شخصی آموخته اند که در پناه قدرتی زندگی کنند؛ زندگی زده و طالب زندگی روزمره هستند.هریک از افراد فوق به عنوان عضوی از جامعه به شمار می آیند و نباید به حذف آنان بدون تلاش و کوشش اقدام نمود، بلکه با عمل و تأثیرات مثبت باید گروه های چهارم به بعد را به گروه اول رسانید. نقش الگوهای دینی در این میان عاملی مهم و اساسی به شمار می آید. همان گونه که پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله و سلم) در جامعه خود با این گروه ها مواجه بودند و در اقدامات خود سعی بر هدایت افراد داشتند نه حذف آنان.

وجود یک برنامه مستمر خودسازی اسلامی انسان در اجتماع، می تواند بر اصلاح جامعه اثر بگذارد و مسلمانان اقلیمی و تابعیتی و سیاسی را به سوی رسیدن به اسلام واقعی سوق دهد».وی در ادامه می گوید: «موفقیت کوچک در انسان سازی موفقیتی است بس بزرگ». یعنی نباید ناامید بود و از حداقل تأثیرات اجتماعی نیز نباید غافل شد و با پشتکار و استمرار به فعالیت های جدید اقدام نمود.

مطلب دیگری که در همین راستا مطرح می شود ضرورت شناخت اجتهادی به جای تقلید است که شهید بهشتی آن را برای جوانان ضروری می داند. نباید به دلیل مسلمانی والدین، بچه ها کورکورانه اسلام را قبول کنند. بلکه باید با شناختی عمیق، اسلام را بپذیرند و تحت تأثیر انگیزه های دیگران در پذیرش اعتقادات خود واقع نشوند. تعبیر زیبای «شناخت اجتهادی» بزرگترین گام در جهت ارتقاء بخشیدن به وضعیت افراد در یک جامعه است. زیرا رونق حقیقی دیندارانه زیستن و به کمال رسیدن فرد و جامعه در مسیر واقعی اسلام، با چنین شناختی میسر می شود.نکات مهم و اساسی دیگری در این سخنرانی وجود دارد از جمله توجه عمیق به نماز، امر به معروف و نهی از منکر، حجاب و غیره. آنچه بسیار قابل اهمیت است نگاه جامعه شناختی است که در پذیرش اسلام از سوی افراد گوناگون مورد توجه قرار می گیرد و چالش ها و راهکارهای خاص خود را به همراه دارد به نحوی که شخصیت ها، نه از آن نظر که اصالت به فرد داده شود بلکه به جهت الگو بودن خویش، اثرات مهمی را می توانند در چنین جامعه ای از خود بر جای بگذارند.

در یک نگاه کلی می توان نقش الگوها را در دنیای جدید و به دلیل ثابت بودن موازین آنان از ضروریات اساسی جامعه دانست و با توجه به تنوع انگیزه ها در روی آوردن افراد به اسلام این الگوها نقش آفرینی بیشتری خواهند داشت. به بیان شهید بهشتی این پنج گرایش در پذیرش اسلام در تمامی مقاطع تاریخی مطرح بوده اند:

«این تقسیم بندی در ادوار تاریخ و در نظام های مختلف اجتماعی همچنان به قوت خودش باقی مانده یعنی بنده تا این لحظه هیچ جامعه ای را با هیچ نظامی سراغ ندارم که در آن جامعه این پنج گروه خودنمایی نکرده باشند، چه قبل از نهضت و چه بعد از نهضت».

با توجه به تاثیر عمیق الگوها، آنها همواره از نقش ثابتی برخوردار هستند و موضوعات اجتماعی نیز با توجه به آنچه شهید بهشتی گفته است به شکل یک نیاز اجتماعی از جایگاه ثابت و ویژه ای برخوردار خواهند بود. بنابر این عوامل متغیری که در جوامع، در اعصار گوناگون، وجود دارند باید شناسایی شوند. این دیدگاه همچنین بر یک فلسفه تاریخ مشخصی دلالت می نماید که از سنت های قرآنی در طول تاریخ حکایت دارند و پرداختن به آن در توانایی و تخصص نگارنده نمی باشد.

علاوه بر مطالب ذکر شده، پرهیز از پذیرش تقلیدی در اعتقادات اسلامی و رو آوردن به فهم عمیق در حوزه شناخت و اعتقادات و تثبيت چنین تفکری در حوزه کلان زندگی اجتماعی در این متن مشاهده می شود که پاسخ روشن و قاطعی است به اندیشه هایی که در طول تاریخ به جهالت بشر در رو آوردن به اسلام اصرار داشته اند و حتی ساختار و محتوای این دین را مبتنی بر خرافات و موهومات و اموری جاهلانه می دانسته اند. نکته دیگر که از این متن قابل ارائه است اینکه، اسلام یک حقیقت واحد بیشتر نیست و آنان که به شناخت اسلام براساس رفتار صرف مسلمانان اکتفا می کنند باید قبل از هر اقدامی به این تفکیک تاریخی بپردازند و اقدام به جداسازی اسلام از مسلمانان نمایند. ضمنا به طور مشخص از نقش معصومین (عليهم السلام) در شناخت حقیقت دین آگاه شوند. به این ترتیب مسلمانان حقیقی را از چهار گروه بعدی جدا نمایند و به حقیقت تأثير الگوهای ثابت دینی واقف شوند. نباید به نگاهی ظاهری بسنده نمایند بلکه به ساز و کار اسلام و الگوهای دینی به عنوان امری ثابت در تعامل با جامعه به عنوان موضوعی متغیر در رفتار و عملکرد بپردازند. این اقدام، نیازمند شناختی اجتهادی است هم برای آنهایی که اسلام را به عنوان یک اعتقاد پذیرفته اند به عنوان یک معرفت درونی، هم کسانی که از بیرون به اسلام می نگرند، به عنوان یک ضرورت حتمی و تاریخی به شمار می آید.

منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی. 


free b2evolution skin
28
آبان

یک قشر جدید در جامعه ما

تهیه و تنظیم مقاله یک قشر جدید در جامعه ما گامی دیگر در شناخت گروه و طبقه ای مؤثر در روند فکری جامعه ای پویاست که تغییرات اجتماعی جامعه را عهده دار هستند. در این مقاله، جامعه مانند وجود انسانی زنده و صاحب حیات است و اسلام آیینی برای جامعه زنده ها معرفی شده است که نباید انحطاط و رکود در آن ایجاد شود. زیرا اسلام از اساس با شکل گیری چنین جامعه ای مخالف است. از آنجا که پویایی و پیشرفت لازمه یک جامعه دینی است و اسلام بر تحرک پذیری جامعه در طول تاریخ اصرار داشته است یکی از عوامل مؤثر در روند و پیگیری این جریان پویای اجتماعی، شخصیت ها و گروههایی هستند که شهید بهشتی در این مقاله تحت عنوان روشنفکران با ایمان از ایشان نام می برد و آنها را منشأ عمران و آبادی دین و دنیای جامعه معرفی می کند و به بیان راهکارهایی برای اثربخشی بیشتر این قشر در جامعه به تعامل و همکاری آنها با حوزه های دینی می پردازد تا در فضایی صمیمانه و در عین حال سرشار از ایمان و عمل، امکان تأثیرگذاری این قشر فرهیخته بیشتر فراهم شود و برای استمرار این نزدیکی و از بین رفتن فاصله که خود چالشی بزرگ در جامعه اسلامی است به راه حل هایی زیر اشاره می کند:

 

شناسایی افراد مؤثر در جامعه، برقراری گفت و گوی آرام، فراهم ساختن محیطی آرام برای تعامل بیشتر و پرهیز از هرگونه تعصب.  در صورت فراهم شدن چنین فضایی، حوزه و دانشگاه خواهند توانست از رکود و انحطاط جامعه جلوگیری نمایند و بر رونق و پویایی آن بیفزایند و با انجام اقدامات سودمند فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مطابق موازین اسلامی به فعالیت های اثباتی اقدام نمایند. ایشان بزرگترین آفت جامعه در مسیر اصلاحات اجتماعی را آفتی به نام کسالت شتابزدگی میداند که در طول تاریخ آسیب های زیادی را به جامعه وارد کرده است. وی این قشر جدید را که همواره بر تعدادش افزوده می شود از این تهدید اجتماعی بر حذر می دارد و آنان را به طرح ها و نقشه های دراز مدت دعوت می نماید و پشتوانه این حرکت های سودمند و سازنده را اعتقاد به خداوند متعال می داند. سنت و سیره امامان معصوم (عليهم السلام) نیز از چنین ویژگی مهمی برخوردار بوده است. از منظر شهید بهشتی، شیعه همواره در اقلیت بوده اما ثمرة جهاد و کوشش آنها در قرن های بعد آشکار شده است. آنها هرگز به آمار و ارقام دل نبستند و ناامید نشدند و با نشاط و امید به مسئولیت خود عمل نمودند. مصداق معلوم و آشکار این بینش حماسه امام حسین (عليه السلام) است که ایشان قشر روشنفکر با ایمان را متوجه آن می سازد. همراه ساختن متفکران و روشنفکران دلسوز با سیره اهل بیت (علیهم السلام) در مقطع کنونی و فراهم نمودن بستر وحدت بین حوزه و دانشگاه به عنوان راهکاری اساسی در جهت هدایت این نیروهای کارا و صاحب فكر در جامعه، حاکی از افق والای تفکر وی است که در شناسایی زمان خود و هدایت آن به واسطه برداشت های عمیق دینی و پویا، عرصه حضور روشنفکری دینی را در حیات اجتماعی مسلمانان فراهم می نماید و هر گونه یأس و ناامیدی را که مانع پویایی این قشر روشنفکر می باشد با توکل و دلبستگی به خدا محو می کند. در مقابل این قشر متعهد، گروهی دیگر از روشنفکران هستند که شهید بهشتی در سخنرانی خود در سال 1368 تحت عنوان نقش ایمان در زندگی این گروه را به گونه ای معرفی می کند که امکان هر گونه اقدام اثباتی را ندارند:

 

« طبقه روشنفکر جامعه ما باید خود را با این حقیقت بیشتر آشنا کند. روشنفکرهای از تعهد فرار کن و مخالف با قید، در یک کوشش پیگیر اجتماعی که جای خود دارد، در یک کار اثباتی عادی هم نمی توانند نقش مهمی را داشته باشند». 

بررسی موشکافانه بحث روشنفکری در آن مقطع زمانی از نگرش متمایز وی نسبت به دیگر متفکران، خاصه اندیشمندان حوزوی، حکایت می کند و توجه و تسلط او را نسبت به مسایل اجتماعی نشان می دهد و چگونگی ایجاد فرآیند تغییر و انجام و یا عدم موفقیت در گام های اثباتی توسط جریان روشنفکری را ترسیم می نماید.

منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر محمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.


free b2evolution skin
28
آبان

نماز: مبارزه با طاغوت، خودسازی

از دیگر مطالبی که در آن سال ها؛ یعنی حد فاصل سالهای 1337 تا 1341 می تواند به عنوان مأخذ سیره عملی شهید بهشتی در پیوند بین سنت و تجدد مورد بررسی قرار گیرد تهیه و تنظیم کتاب ”نماز چیست؟“ میباشد.

 

این کتاب در ابتدا به زبان آلمانی بوده و کلمه به کلمه اش آلمانی نوشته شده است و جزو مواردی است که ساواک آن را کتاب سیاسی دانسته است. 

ایشان در این کتاب دو دسته مطالب را مورد توجه قرار داده است:

1. مطالبی که در مورد انسان شناسی و مقام و منزلت او در برابر عبودیت خداوند است.

2. راه های سازندگی شخصیت در پیوند با ایمان و تقرب به خدا.

موارد فوق همه نیازهای انسان معاصر و بیانی معرفت شناسانه از فلسفه توجه به متغيرات بشری است. انسان نمازگزار، سرگردان، متملق و مغرور نیست و بت های مدرن به هر شکل فردی و اجتماعی امکان رسوخ در او را ندارند.

 

نماز اساسی ترین راه مقاومت و سازندگی انسان است و جامعه نماز گزار جامعه ای منطقی، انتقاد پذیر و مبرا از هرگونه غرور و خودخواهی است. دنیای جدید بی سامان و اخلاق گریز است ولی نماز علاج و نسخه جاودانه اوست و این الهامی است از سنت و تجدد که شهید بهشتی به آن اصرار ورزیده است. او نماز را پشتوانه و پایگاهی در پیوند بین انسان و خدا دانسته است.

منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.


free b2evolution skin
27
آبان

بانکداری و قوانین مالی اسلام، تحریم ربا

بیشترین آثاری که از ایشان تا حدود خرداد 1341 منتشر شد، عموما به مسایل کلان و عمیقی مرتبط است که دنیای جدید را با راه حل های کلی و اجتماعی روبه رو می سازد. از جمله این آثار می توان به مقاله بانکداری و قوانین مالی اسلام اشاره کرد. بهشتی در این مقاله که در سال 1339 نوشته شده، راه حلی جهانی برای حذف ربا و سودهای کاذب سرمایه داران ارائه می دهد که به عنوان نمونه می توان به تشکیل شرکت های سهامی، تعاونی تولید، تعاونی مصرف، تعاونی تولید و مصرف و… اشاره کرد. مسایل مورد نظر وی در این کتاب تبیینی است از سیستم اقتصاد اسلامی که هریک از آنها پیش شرط تحقق عدالت اجتماعی است.

 

 

در آرا و اندیشه های اقتصادی ایشان رویکردی کاملا الهی بر مدار اخلاق و حق محوری وجود دارد به نحوی که نیاز انسان معاصر را در بهره مندی از یک اقتصاد مبتنی بر اخلاق و ارزش های الهی و انسانی پاسخ می دهد. آنچه از لابه لای این عناوین به مشام اندیشه می نشیند، کرامت انسان و مقام والای عبودیت و بندگی است؛ چنان که رابطه مالیات دهنده و مالیات گیرنده را رابطه ای مهرآمیز نه قهرآمیز دانسته و بنا به توصیه آموزه های دینی برای مأموران مالیاتی، چنین رابطه ای را عاملی مهم در یک نظام اقتصادی عادلانه و مبتنی بر ارزش های الهی می داند.

از منظر شهید بهشتی اصول و برنامه های اقتصادی اگر براساس تعالیم قرآن باشد تمامی حقوق افراد در عصر کنونی و در آینده تأمین خواهد شد. ربا و رباخواری در هر شرایطی حرام است و هیچ توجیهی بر انجام آن در جامعه وجود ندارد و جامعه رباخوار فاقد عدالت است.یکی از نقدهای ایشان بر دموکراسی، حاکمیت سرمایه داران و قدرت های اقلیت، عدم تحقق عدالت و آزادی است که وی سر منشأ آن را قدرت های اقتصادی حاکم بر جوامع غربی می داند. در مباحثی که در کتاب در اسلام و اقتصاد اسلامی گردآوری شده، مناسب ترین شناخت از دنیای جدید را در بهترین حالت برای یک فقیه مشخص می نماید. لذا داشتن فتوای شایسته و در خور نیاز برای چنین جامعه ای جز از طریق آرای این چنین اندیشمندانی میسر نمی باشد. وی معتقد بود :

«برای ایجاد سرمایه های بزرگ راه های گوناگون دیگری هست که مدتهاست مورد توجه کارشناسان اقتصاد دنیا قرار گرفته است. با تشکیل شرکت های بزرگ سهامی، تعاونی تولید، تعاونی مصرف، تعاونی تولید و مصرف و… می توان سرمایه هایی بزرگ متعلق به سرمایه دارهای کوچک به وجود آورد که در راه ترقی و توسعه فعالیت های اقتصادی به کار انداخت، بی آنکه پای سرمایه داران و رباخواران به میان آید».

سرمایه های بزرگ متعلق به سرمایه دارهای کوچک باید ایجاد گردد و با ربا باید مبارزهای جهانی در پیش گرفت چنان که در پاسخ کسانی که ربا را «سود تضمین شده» می دانند می گوید:ربا به هر شکل که باشد حرام است و ربا مثل سگ است که هر چه آب بکشی پاک نمی شود. 

 

 

اجتهاد شهید بهشتی و شناخت عمیق ایشان از مسایل اقتصادی سبب شد که در ارائه راهکارهای اقتصادی اسلام برای حل مشکلات، به عنوان صاحب نظری به نام مطرح گردد که حتی در بستری فراتر از جغرافیای مسلمانان به ارائه راه حل بپردازد و دامنه فتوایش همه انسانها را شامل شود. عوامل این توجه عبارت اند از: اولا خطاب ایشان جهانی است زیرا این فتوا تنها شامل کشورهای مسلمان نمی شود، ثانية راه حل تخصصی و تعریف شده ای در آن ارائه شده است که کاملا توأم با بهره مندی از علم اقتصاد زمان بوده است و دلالت بر تبحر و قدرت کارشناسی ایشان در این زمینه دارد. 

بر این اساس، به آسانی می توان دنیای جدید را در پیوند با مبانی سنت و قرآن اداره نمود و سنت و تجدد را دو جانب متضاد ندانست. این بینش شهید بهشتی در زمانی مطرح می شود که کمتر کسی در حوزه ها متوجه این نوع قوانین اقتصادی اسلام برای رفع تبعیض و تحقق عدالت اجتماعی بوده است و به سبب این تسلط و آگاهی کارشناسانه در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی، ریاست کمیسیون اقتصادی آن را عهده دار گردید. آنچنان که در مورد نقش ایشان در تصویب قوانین مربوط به بیمه گفته می شود که وی سی سال پیش به مطالعه قواعد بیمه پرداخته است. 

منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم