مشارکت در تألیف کتاب های تعلیمات دینی
شهید بهشتی با توجه به شرایط اجتماعی آن روز چندین امکان برایش فراهم بود. ابتدا می توانست به قم باز گردد و به فعالیت های علمی و فرهنگی خود ادامه دهد و شاید رساله عملیه ای نیز بنویسد و کرسی مرجعیتی را به خود اختصاص دهد.
راه دیگر پیشنهاد مطهری و مفتح بود که به تدریس در دانشگاه مشغول شود. اما اندیشه تیز بین و ژرف اندیش او همواره در برنامه هایش به اولویت هایی معتقد بود و هرگز دچار روزمرگی نمی شد، لذا آغاز حضور دوباره در میهن سرفصل جدیدی از فعالیت های مشخص و مدون ایشان بود با این محور که بین نسل جدید یعنی جوانان و تعالیم دینی ارتباطی برقرار نماید و نسل جوان جامعه را در آن شرایط اجتماعی با دین آشنا سازد. لذا با انگیزه وارد کردن فکر دینی در کتاب های درسی مجددا در آموزش و پرورش به عنوان کارشناس ارشد کتاب های علوم دینی در سازمان تألیف کتاب های درسی مشغول به کار شد و به همراه آقایان باهنر، غفوری و جمعی دیگر مصمم شدند تا محورهای ایمان، عمل، مبارزه، جهاد، عبادت و فضیلت را در سطح جوانان و حتی دانش آموزان سالهای دوم ابتدایی وارد کتاب های آنان نمایند. شاید رژیم با حضور شهید بهشتی در آموزش و پرورش قصد نظارت بیشتر نسبت به ایشان را داشت اما درایت شهید بهشتی فراتر از آن بود که رژیم بتواند مدرکی علیه خود را از جانب ایشان دریافت کند . شهید بهشتی کتاب های نوشته شده را برای ارزیابی نزد افرادی می فرستادند که سابقه تدریس این کتابها را داشتند تا نظر خود را بگویند.ارزش این کار برای نویسندگان کتاب های درسی معلوم بود، آنها می دانستند این اقدام برخاسته از انگیزه شخصیتی است که به تجربیات و دانش معلمان ارج می نهد و آنان را سهامداران عرصه تعلیم و تربیت می داند. شهید بهشتی با تنظیم محتوای کتاب های درسی، یکی از پایه های فکری جوانان مؤثر در شکل گیری و پیروزی انقلاب را بنیان نهاد.
2- یکی از تهمت هایی که به ایشان نسبت می دادند همکاری با رژیم در تأليف کتاب های درسی بوده که شهید بهشتی آن را رد کرده و این اقدام را نوعی مخفی کاری و پنهان کاری علیه رژیم دانسته که دوازده سال با موفقیت به طول انجامیده و دشمن با تأسیس اداره ملی و میهنی به جنگ این کار آمده بوده است، زمان شناسی و دین محوری در هر گوشه ای از سیره عملی شهید بهشتی ملاحظه می شود. نکته سنجی های بجا و مناسبی که وی در تأليف کتاب های درسی داشته است بیانی استوار و قاطع از زمان شناسی و درک حقیقت دین و ارائه شیوه های مناسب برای حفظ ارزش ها و حفظ و هدایت جامعه آن روز می باشد. اتکا به اندیشه و رأى خود و نپرداختن و اهمیت ندادن به نظرات و آرای دیگران مانع بزرگی است که دیندارانه زیستن در هر عصری را با مانع روبه رو می کند.
شهید بهشتی که همواره به دنبال گسترده تر ساختن مفاهیم ثابت دینی بوده است، بنیان این امر را در آموزش کتاب های درسی با توجه به تجربیات و بهره مندی از آرای معلمان و صاحب نظران قرار می دهد تا شیوه ای کامل و جامع را در این مورد ارائه دهد.حضور ایشان در محیط آموزش و پرورش آن زمان و محورهایی که برای فعالیت هایشان برگزیده بود، نسبت به انتخاب موقعیت های ظاهرا بالاتر در حوزه و دانشگاه حکایت دیگری از اندیشه ایشان در تشخیص زمان و مبنا قرار دادن ضرورت های اندیشه اسلامی است؛ اگرچه بهای سختی برای این کار باید می پرداخت و مشکلات زیادی پیش رو داشت و حاضر نبود به بهانه یک حضور علمی دینی در محیط طاغوتی از ارزش ها بکاهد به طوری که هرگز نپذیرفت نامش همراه با عکس شاه در آن کتاب ها به چاپ برسد.
وی با شجاعت و تدبیر و با انگیزه ای الهی برای آموزش و بیداری آینده سازان جامعه در آن مکان حضور یافت تا جوانان را با معرفتهای بنیادین دینداری و شجاعت و استبداد ستیزی آشنا نماید تا گامی دیگر در مسیر اعتلای اندیشه های الهی بر اساس ضرورت ها بردارد.
منبع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی/ صدیقه قاسمی؛ باهمکاری بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید دکتر بهشتی.