1
دی

سنت الهی

از روايات استفاده ميشود كه برخي از اعمال نيك و زشتي را كه انسان انجام ميدهد بر آينده اش در همين دنيا نمود پيدا ميكند، مثلاً بي احترامي به پدر و مادر موجب ميشود فرزندان انسان به او بي احترامي كنند، عيوب مردم (مؤمنين) را پخش كردن و طعنه زدن موجب ميشود انسان به همين عيب مبتلا گردد، بي توجهي به گرفتاريهاي ديگران انسان را در همين دنيا مبتلا ميسازد، پرخاش به معلّم و مربّي نيز…

يكي از اموري كه برآيند دنيوي علاوه بر آثار اخروي دارد نگاه به نواميس ديگران است. كسي كه به ناموس مردم تجاوز كند (نگاه، لمس و…) روا دارد، بداند ناموس او را هم ديگران در جاي ديگر مورد تجاوز قرار خواهند داد، چنانكه امام صادق - عليه السلام - فرمود: كسي كه بدنبال زنان مردم نگاه كند ديگران نيز دنبال ناموس او نگاه خواهند كرد.و نيز فرمود: از تجاوز به زنان ديگران خود را پاك كنيد تا ناموستان پاك بماند.شاعر هم گويد: هر كس افتد نظر در پي ناموس كسان پي ناموس وي افتد نظر بلهوسان.

و اين است يك سنت الهي كه سنت الهي هم قابل تغيير نيست.آري برادر و خواهر بدان اگر شما دنبال زن و مرد، دختر و پسر ديگران هستي ديگران هم بنابر سنت الهي دنبال ناموس تو هستند.

اگر مردي دنبال دختر و زن مردم بيفتد و چشم چراني كند بداند در خيابان، كوچه، مجلس ديگري نيز، بلهوس ديگري مشغول بهره وري و تجاوز (اگر چه با نگاه، لمس، متلك و…) به دختر، خواهر، مادر و زن اوست.اگر زني نگاه به مرد و پسري دارد بداند شوهر او نيز در جاي ديگر همين خيانت را انجام ميدهد و نيز برادر و فرزندش هم در معرض خطر خواهند بود.

البته نگاه كردن در برخي موارد با شرائطي اشكال ندارد:

1. به زنان يا مرداني كه پير باشند. بگونه اي كه از نظر افتاده باشند (بدون قصد لذت)

2. نگاه به مادر، خواهر، عمه، خاله، دختر و فرزندان خواهر و برادر (بدون قصد لذت)

3. به دست (تا مچ) و صورت (گردي صورت) اگر نگاه اولين باشد. (بدون قصد لذت)

4. نگاه به پدر، عمو، دائي، برادر، پدر و فرزندان خواهر و برادر (پسر) (بدون قصد لذت) باشد.

5. اگر بخواهد با او ازدواجكند.

6. نگاه به زن و مردي كه صاحب دين و مذهب الهي نباشند (بدون قصد لذت)

7. نگاه براي درمان. از امام صادق - عليه السلام - پرسيدند: آيا وقتي زني ميرود مرد به پشت سر او نگاه كند اشكال دارد؟

حضرت فرمود: آيا شما خوشحال ميشويد كسي به همسر، خواهر، مادر، عمه، خاله و… شما نگاه كند؟ عرض كردند: خير يابن رسول الله.

حضرت فرمود: هرچه براي خود دوست نداري براي ديگران نيز دوست مدار.

شاعر هم گويد:هر چه بخود نمي پسندي با كس مپسند اي برادر .رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمود:… و هر كس چشمان خود را پركند از ديدن زني كه ديدنش بر او حرام است خداي عزوجل در روز قيامت دو ديده او را با ميخهاي آتشين پرنمايد و آنها را پر از آتش كند تا وقتي كه درباره مردم حكم نمايد، آنگاه امر صادر شود كه او را بدوزخ بريد.

و نيز فرمود: كسي كه چشمش را از حرام پركند (در نگاه كردن) روز قيامت خداوند او را در آتش مياندازد مگر اينكه توبه كرده باشد و از كردار خود پشيمان شده باشد.

آثاري كه در نگاه وجود دارد بيش از اين است كه بتوان در اين جزوه گنجاند.قانون متقابل،برخي گمان ميكنند فقط مردان نبايد به زنان نگاه كنند در صورتي كه قرآن كريم نگاه كردن زن به مرد و مرد به زن را مورد نظر قرار داده و از نگاه كردن هر دو گروه نهي كرده است. زن چشمپاك و مرد چشمپاك هر دو مورد توجه و اهميت قرار گرفته و براي هر دو ثواب و پاداش جالبي در نظر گرفته شده.

همانگونه كه نگاه مرد به زن پيآمدهاي ناشايستي را دربر دارد، نگاه زن به مرد هم نيز آثار شومي دارد، چه بسا اختلافات و نزاعهاي خانوادگي كه ريشه اش همين نظرچراني و نگاههاي تند خواهد بود. خيانت چشم زن و مرد هر دو مورد نكوهش اخلاقي، اجتماعي، عقلي ميباشد، با وجود اينكه اين روش را روانشناسان يك بيماري دانسته‌اند شامل زن و مردي كه چنين رفتاري را داشته باشند ميگردد.

همانگونه كه نگاه مرد محرك است، نگاه زن نيز محرك است، با اين تفاوت كه زن محدوديتهائي دارد ولي مرد نسبتاً آزادتر ميباشد، اگر اين خصوصيت در زني باشد بيشتر در معرض نابودي و خطر و بدبختي هست تا مرد. مرد زمينه هاي نجات برايش مهيّاتر است تا زن. لذا توصيه ميشود كه خواهران عزيز از اين صفت خود را بدور بدارند.

خواهري نوشته بود كه موهاي دست معلمان را هرگاه نگاه ميكنم تحريك ميشوم.

برادري گفت: نگاه به يك دختر عابر موجب شد تمام زندگيم را از دست بدهم.

مردي نوشته بود: نگاه به يك خانم مرا به جرائم و جنايات گوناگوني وادار كرد.

محصلي كه ادعا ميكرد تا سال چهارم دانشگاه تمام نمراتم كمتر از 18 نبوده با يك نگاه تمام نبوغ و استعدادهايم تباه شد.

منبع چشم، نگاه و چشمک/ نوشته محمدحسین حق جو

 

 

 


free b2evolution skin
1
دی

کم انگاری گناه

هر کاری که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب می شود. هرچقدر گناه کوچک باشد، اما از این نظر که نافرمانی خداست، بزرگ به حساب می آید. رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به ابوذر فرمودند: لا تَنظُر اِلی صِغَرِ الخَطیئَةِ وَ لکِن اُنظُر اِلی مَن عَصَیتَهُ؛ (کوچکی گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسی را نافرمانی می کنی.)

در قرآن، هفده واژه دربارۀ گناه آمده است: ذنب: 35مرتبه، معصیت: 33مرتبه؛، اِثم: 48مرتبه، سیّئة: 165مرتبه، جرم: 61مرتبه، حرام: 75مرتبه، خطیئة: 22مرتبه، فسق: 53مرتبه، فساد:50مرتبه، فجور: 6مرتبه، منکر: 16مرتبه، فاحشة: 24مرتبه، خَبث: 16مرتبه، شر: 15مرتبه، لَمَم: 1مرتبه، وِزر: 26مرتبه، ثِقل: 13مرتبه و حِنث: 2مرتبه.

همچنین خداوند در قرآن، هجده گروه را به سبب انجام دادن گناهان مختلف لعن کرده است: کافران، مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر به سبب فسادشان در زمین، منافقان چندچهره، آزاردهندگان رسول خدا صلی‌الله علیه وآله وسلم، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک دلان و دروغ گویان.

 

منبع گناه از توجیه تا مهار/ نویسنده سیدمصطفی علم خواه


free b2evolution skin
1
دی

روابط، از منظر دين و اخلاق

 اديان الهى هميشه با افراط و تفريط مبارزه كرده، راه ميانه و متعادل را در دستور كار خود قرار داده اند.غريزه ى جنسى كه قوى ترين و پر جاذبه ترين نياز مادّى انسان به حساب مى آيد، از اين افراط و تفريط ها به دور نيست و در منظر بعضى زشت و ناپسند و مذموم و در مسلك ديگر، تنها هدف زندگى ارضاى هر چه بيش تر آن است.

روشن است كه كسانى مزه و طعم شيرين زندگى را مى چشند كه نسبت به خود و نيازهاى فطرى و طبيعى خويش، شناخت كامل داشته، براى برآورده ساختن اين نيازها، راه درست و معقولى انتخاب كنند. بى توجّهى بسيارى از جوانان نسبت به مسائل دينى و ضوابط اخلاقى، از آن جا ناشى مى شود كه مذهب را مساوى با محروميّت از خواسته هاى طبيعى خود مى دانند و براى رسيدن به اميال و آرزوهاى خويش از ضوابط دينى گريزانند و اگر بدانند دين اسلام در عين تأكيد فراوان بر عفّت و سلامت نفس، به نيازهاى طبيعىِ بشر پاسخ گفته است و محروميّت جنسى را پيشنهاد نمى كند، ديوارهاى بى اعتمادى و بدبينى فرو ريخته، با آغوش باز پذيراى تعاليم حيات بخش اسلام خواهند بود. 

منبع جوانان و روابط ابوالقاسم مقیمی حاجی


free b2evolution skin
30
آذر

حسرت

 اگر طور ديگرى رفتار كرده بودم.. .! اگر اين اتفاق نيفتاده بود.. .! اى كاش اين اتفاق نمى افتاد.. .! تقريبا همه ما از خاطرات گذشته ، حادثه اى را به ياد داريم كه ترجيح مى دهيم يا وجود نداشت و يا مى توانستيم آن را تغيير بدهيم ؛ امّا مى پذيريم كه اين كار ، غير ممكن است.

داستان ملخ و مورچه ، از جمله داستان هاى مشهورى است كه اغلب مادر و پدرها آن را براى كودكانشان نقل مى كنند. مورچه ، در تابستان به فعاليت مى پردازد و غذاى زمستانش را فراهم مى آورد و در اين كار ، لحظه اى از كوشش باز نمى ايستد ؛ ولى ملخ ، جز جيرجير كردن، كارى انجام نمى دهد و به فكر زمستانش نيست . به محض اين كه باد پاييزى مى وزد و هوا سرد مى شود، تازه به فكر زمستان مى افتد كه آن وقت ، ديگر بسيار دير شده است. رفتار بسيارى از آدم ها نيز به همين ملخ داستان شباهت دارد. آنها وقت خود را تلف مى كنند و هرگز مجالى براى جبران آن نمى يابند. گاهى اوقات ممكن است از برخى افراد ، چنين جملاتى را بشنويم : من هرگز حسرت چيزى را نمى خورم و اگر دوباره مى توانستم زندگى خود را از نو شروع كنم ، همان گونه زندگى مى كردم كه قبلاً كرده بودم و هيچ تغييرى در رفتار و كردار خود نمى دادم . هر چند چنين اظهارات و جملاتى ، صادقانه هم ابراز شوند ، باز به سختى مى توان آنها را پذيرفت. در حقيقت، زندگىِ خالى از خطا و اشتباه و عارى از هر گونه تجربه حسرت ، نادر است . اغلب وقتى به ياد گذشته مى افتيم، تأسّف مى خوريم. به ياد كارهايى مى افتيم كه مى توانستيم انجام بدهيم ، ولى نكرديم. اغلب ما در زندگى ، كارهايى را انجام داده ايم كه نبايد انجام مى داديم و نيز كارهايى را انجام نداده ايم كه بايد به انجام مى رسانديم. همچنين اين تصوّر به ذهن ما خطور كرده است كه به دست آوردن بسيارى از منافع و دورى از برخى پيامدهاى نامطلوب و بد، ممكن بوده است. ما باعث و بانی بسيارى از مشكلات خود هستيم ؛ امّا احتمالاً به ندرت آن را مى پذيريم. وقتى كه انتخاب مى كنيم تا در جاى بخصوصى قرار گيريم، ابتدا خود را در معرض ناراحتى و گرفتارى بالقوه اى قرار مى دهيم و وقتى رنج و زحمت نصيب ما مى شود، به حال خود تأسّف مى خوريم ؛ چون اگر تصميم ديگرى مى گرفتيم، چه بسا كه دچار اين ناراحتى نمى شديم. وقتى روزگار ما به سر مى رسد، درمى يابيم كه مى توانستيم موفّقيتى به مراتب بيشتر از آنچه داريم، به دست آوريم . وقتى به اين نتيجه مى رسيد كه در سطح امكانات و استعدادهاى بالقوه خود ظاهر نشده ايد، در اين حال ، آيا هرگز احساس مبهم نارضايتى را تجربه كرده ايد؟ با دقّت در اعماق وجودى خود ، بيشتر ما بدين نكته اعتراف مى كنيم كه مى توانستيم تلاشى بيش از آنچه تاكنون انجام داده ايم، از خود نشان دهيم.

بنا بر اين بايد نتيجه بهترى را به نمايش مى گذاشتيم. بسيارى از مردم از زندگى خود راضى نيستند و در شرايط افسردگى به سر مى برند. آنها به حال خود تأسّف مى خورند و به انتظار اتفاقى مى نشينند كه آنها را از افسردگى و ملالت بيرون بياورد. وقتى به اين مرحله مى رسند، از توانايى شان به مقدار زيادى كاسته مى شود و از آن جايى كه طبيعت ما به گونه اى است كه در برابر آنچه انجام مى دهيم ، پاداش مى گيريم، موقعيت به گونه اى فزاينده ، خراب تر مى شود. استعدادهاى ما نيز اگر به كار گرفته نشوند، مى خشكند و از بين مى روند. اين نتيجه، يك قانون است. اخيرا به طور جدّى ، تحقيقات زيادى روى موضوع هيجانات و نقش آنها در انتخاب ها و تصميمات افراد ، صورت گرفته است. حسرت ، هيجانى است كه توجّه زيادى را به خود اختصاص داده است. نظريه حسرت ، بر دو فرض عمده استوار است : اوّلين فرض ، اين است كه افراد، تمايل دارند كه نتايج تصميماتى كه مى گيرند را با پيامدهاى تصميماتى فرضى و در عين حال متفاوت ، مقايسه كنند. دومين فرض ، اين است كه افراد ، تمايل دارند از احساس حسرت قبل از اخذ تصميم، پيشگيرى كنند؛ در حقيقت ، فرد با تغيير تصميم خود از حسرت بالقوه ، دورى مى كند. طبق نظريه انتظار نيز تصميم گيرندگان ، نه تنها در پى به دست آوردن بيشترين فايده براى خود هستند ، بلكه تمايل به اجتناب از حسرت و كسب هيجانات مثبت تر هستند .

بنا بر اين ، پيش بينى حسرت ، مى تواند بر تصميم گيرى هاى روزمره ما تأثيرگذار باشد ؛ چون در هر تصميمى كه مى گيريم، نتايج بالقوه آن را مى سنجيم و مفيدترين نتيجه ها را انتخاب مى كنيم ؛ يعنى گزينه اى كه موجب مى شود ما كمترين حسرت را تجربه كنيم و پاسخ هيجانىِ مثبت ترى داشته باشيم . البته ظاهرا بين اين دو نظريه ، تفاوت چندانى نيست و هر دو ، به اين حقيقت اشاره مى كنند كه هنگام تصميم گيرى، افراد ، چشم اندازى از تغيير بالقوه را مد نظر مى گيرند كه آيا آن ، در چارچوب مثبت است يا منفى؟ و اين كه آيا تأثيرى در سطح حسرت در آينده دارد يا نه؟ به عبارت ديگر ، تصميم هاى افراد ، توسّط پيش بينى آنها از حسرت هدايت مى شود. اين پيش بينى ، ما را به تغيير اميال و سليقه هايمان بر اساس بازخوردِ مورد انتظار براى گزينه اى كه كمترين حسرت را به دنبال دارد ، هدايت مى كند . اين بازخورد ، مى تواند از همكاران، ناظران، همسالان، خانواده و حتى قرآن و احاديث گرفته شده باشد . بى دليل نيست كه در جاى جاى قرآن كريم و نيز بسيارى از احاديث ، نسبت به سرانجام برخى تصميمات ، هشدار داده شده است تا از آنها اجتناب شود و نيز نسبت به برخى ديگر ، ترغيب شده است و گفته شده ، كه در صورت تَرك و عمل نكردن به آن ، در آينده ، دچار حسرت خواهيد شد.

منبع آه سرد محمد علی سروش


free b2evolution skin
29
آذر

آثار تخريبي دوستي هاي دختران و پسران

1. ايجاد بدبيني؛

🌼

2. تنوع طلبي (با چند دختر و پسر دوست شدن)؛

 

3. اُفت تحصيلي؛

🌼

4. ترويج فرهنگ غربي؛

🌼

5. دلسردي براي تشكيل خانواده؛

🌼

6. تأخير در ازدواج؛

🌼

7. تحقير و ذلّت؛

🌼

8. از دست رفتن سرمايه زندگي؛

🌼

9. نابودي غيرت و مردانگي؛

🌼

10. منشأ بيماري ايدز؛

🌼

11. لذت همراه با اضطراب؛

🌼

12. عذاب وجدان؛

🌼

13. اضطراب روحي بعد از ازدواج؛

🌼

14. الگوي نامناسب آينده؛

🌼

15. خود باختگي ملّي و تقليد از غرب؛

🌼

16. احتمال زياد براي ارتباط حرام بعد از ازدواج؛

🌼

17. باعث حوادثي هولناك (دعوا، جنايت و..)؛

🌼

18. سبب بي مهري خانواده داماد؛

🌼

19. سوء استفاده هاي مالي؛

🌼

20. گرفتاري در باندهاي فساد؛

🌼

21. باعث كوتاهي عمر؛

🌼

22. آينده تاريك؛

🌼

23. مكافات عمل (اين بلا بر سر ناموس خودش مي آيد)؛

🌼

24. تجاوز به حقوق ديگران.

🌼

منبع سلسله مباحث راهکارهای دوری از گناه: اعتیادهای مدرن و خطرناک/عزیزالله حیدری.


free b2evolution skin