29
مرداد

سلمان2

نمونه ديگر:


زهير بن قين (كه در راه كربلا به كاروان امام حسين (ع ) ملحق شد) مى گويد: ما، همزمان با بيرون آمدن امام حسين (ع ) از مكه به طرف كوفه مى آمديم و نمى خواستيم كه با كاروان امام ، در يك منزلگاه توقف كنيم . هر وقت امام حركت مى كرد ما مى ايستاديم و هر جا كه او منزل مى كرد، ما به راه ادامه مى داديم . در يكى از منزلگاهها بين حجاز و عراق مشغول صرف غذا بوديم كه ناگهان فرستاده امام حسين ، وارد شد و سلام كرد و رو به زهير گفت : امام تو را طلبيده است .
زهير، اندكى تاءمل كرد. زنش به وى گفت : سبحان الله ، اى زهير، در مقابل دعوت فرزند پيامبر، درنگ مى كنى ؟
زهير برخاست و رفت و پس از مدتى شاد و خندان برگشت و گفت : در صف ياران حسين (ع ) قرار گرفتم !…
- در توضيح اين موضع گيرى جديد، گفت :
به جنگ با روميان كه رفته بوديم ، غنائم بسيارى بدستمان رسيد. سلمان كه با من بود پرسيد: آيا از اين غنيمت ها خشنودى ؟
گفتم چطور؟ گفت : پس چقدر خوشحال خواهى شد آنگاه كه سيد جوانان آل محمد - امام حسين - (ع ) را درك كنى و در ركابش جهاد كنى ؟ نبرد در ركاب او، سعادت دنيا و آخرت است !
آنگاه ، زهير از اطرافيان و خانواده اش جدا شد و بسوى امام حسين (ع ) براى جنگ در ركابش شتافت . (22)
سلمان ، با بصيرت و آگاهى خود، آينده را مى ديد كه اين پيشگوئى را كرد كه سعادت جهاد در راه خدا و دفاع از اسلام ، آنهم در ركاب سالار شهيدان ، حسين بن على (ع ) نصيب زهير خواهد شد و زهير، در صف شهداى والامقام كربلا قرار خواهد گرفت .
نمونه اى هم از دعاى مستجاب سلمان :
روزى سلمان بر جماعتى از يهود مى گذشت كه او را گرفتند و با شلاق بجانش افتادند و بسيار او را زدند. در مقابل اصرار آنان كه مى گفتند: از خدايت بخواه تا تو را از دست ما نجات دهد، فقط از خداوند اين را مى خواست كه : خدايا، بر بلا صابرم گردان .
گفتند: پس دعا كن كه خدا بر ما عذاب نازل كند. سلمان دعا نكرد و گفت : شايد در ميان شما كسى باشد كه بعدا مسلمان شود. گفتند پس دعا كن عذاب بر كسانى نازل شود كه قابل هدايت نيستند.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· · 10·


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم