21
مرداد

زندگينامه12

پس از آن حوادث به تهران عزيمت نمود. مصمم بود كه به نجف برود ولى بالاخره در تهران باستخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تبريز رفت و در دبيرستان نظام آنجا بتدريس پرداخت. در سال 1320 با ورود روسها بآذربايجان، او به تهران بازگشت و در كتابخانه ملى تهران با سمت رئيس قسمت مخطوطات بخدمت خود ادامه داد.


در اين هنگام بود كه با مجالس روزهاى جمعه سيد نصرالله تقوى كه مجالس علم بود رابطه يافت و با آن مرحوم آشنا شد كه تصحيح و طبع ديوان حاج ميرزا ابى الفضل طهرانى نتيجه آن دوستى است. توسط مرحوم تقوى با محمد قزوينى و پس از آن با عباس اقبال دوستى يافت. دوستى با سه دانشمند مذكور چنان مستحكم و خالصانه بود كه مرحوم پدرم تا آخر عمر از آن ياد مى‏كرد.
در سال 1322 ش ازدواج نمود. در سال 1335 ش بدعوت مكرر دانشكده معقول و منقول بان دانشكده رفت و تا سال 1347 كه بازنشسته شد در آنجا بتدريس اشتغال داشت. وگرچه حقوق بسيارى از او را پايمال كردند ولى خود درباره آنها نمى‏انديشيد.
او كلاسهاى دبيرستان و دانشگاه را هم گذرانده بود و در اكثر آنها رتبه اول را حائز بود. و در سال 1342 در رشته علوم منقول از دانشكده الهيات تهران دكترى گرفت.
تا آخر عمر به تأليف و تصحيح كتاب سرگرم بود. آخرين روز عمرش (يعنى روز جمعه 4 آبان 1358) صبح مرا خواست كه فلان كتاب را از كتابخانه پيدا كن و بياور. برايش بردم و تا شب مشغول كار بود. نزديك ساعت 2 بامداد شنبه 5 آبان 1358 ش = 5 ذيحجه 1399 ق بعلت سكته قلبى جهان را بدرود گفت و در جوار آرامگاه ابو الفتوح رازى آرام يافت.
او در زندگى شخصى با افراد اندكى آمد و رفت داشت، و آنان همه كسانى بودند كه با علم نسبتى داشتند. از اين جمله بجز دانشمندان مذكور در فوق، از رفتگان سيد هادى سينا و عبدالحميد بديع الزمانى كردستانى، و از زندگان جمال الدين اخوى و جعفر سلطان القرائى را بخاطر مى‏آورم.
او در دوستى مخلص بود و همه وقت نام دوست را به نيكى و با احترام مى‏برد. بسيار كم سفر بود. يك بار بسفر حج رفت. هر دو سه سال يك بار در تابستان به مشهد مى‏رفت. موقعى براى گرفتن عكس از نسخه خطى ايضاح فضل بن شاذان به قزوين سفر كرد كه تا مدتى از صدمه آن سفر رنجور بود.

صفحات: 1· · 3·


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم