زندگينامه12
پس از اتمام تحصيلات مقدماتى و فرا گرفتن ادبيات فارسى11 بتكميل معلومات خود پرداخت. ادبيات عربى (صرف و نحو و معانى و بيان و عروض و…) و علوم اسلامى (فقه و اصول و منطق و فلسفه و حديث و رجال و…) را سالهاى سال در محضر اساتيد دانشور آن شهر چون شيخ على ولديانى و ديگران فرا گرفت، و با آنكه بعلت ضعف بنيه گاهى بيمار مىشد و پزشكان او را از خواندن درس زياد باز مىداشتند ولى او با عشق مىخواند، تا آنكه در آن شهر بين دانشمندان مشهور و مشار بالبنان شد، و آية الله فقيد سيد حسين عرب باغى او را - با آنكه در كسوت روحانيت نبود - بلقب محدث ملقب ساخت.
از آن پس براى بهرهگيرى از حوزه علمى اسلامى مشهد مقدس كه در آن هنگام خصوصا غنى و سرشار بود رخت سفر بان شهر بست. در بين راه به شبستر وارد شد و با آنكه علماى آن شهر اصرار زياد نمودند و همه گونه وسائل زندگى براى او مهيا كردند كه حوزه علمى آن شهر را سرپرستى كند، ولى او نپذيرفت و به مشهد رفت.
چهار سال از آن حوزه پر فيض بهره برد، تا آنكه قضيه انقلاب مشهد پيش آمد كه توسط حكومت فاسد رضاخان بشدت سركوب شد، حرم حضرت رضا (عليه السلام) را گلوله باران كردند و مردم را در صحن قتل عام نمودند، و حوزه علمى را تقريبا از هم پاشيدند. گروه زيادى از طلاب و مردم را گرفتند، و او كه در آن موقع در يكى از حجرههاى مدرسه ميرزا جعفر بتحصيل مشغول بود و در آن حادثه يكى دو شب را در زندان گذراند از كشتن و مصدوم كردن بى رحمانه طلاب توسط دژخيمان حكومت وقت ياد مىكرد.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب