10
مرداد
تلنگر16
پایان روز بود. در “روضه “، میان قبر و منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم
و درباره شرافت و فضیلتهای خدادادی و برتری جایگاه رفیعش كه همه امت نسبت به آنها آگاه نبودند، میاندیشیدم.
در این حال بودم كه ناگاه “ابن ابی العوجأ” وارد شد و در جایی نشست كه میتوانستم سخنش را بشنوم.
آنگاه یكی از یارانش نزد او رسید و نشست. ابن ابی العوجأ لب به سخن گشود و گفت:
“بی شك، صاحب این قبر در تمام حالاتش به منتها درجه كمال، شرافت و عظمت رسیده بود”
دوستش گفت: “او فیلسوفی بود كه ادعای مرتبهای بس عظیم و منزلتی بس بزرگ داشت
و بر این ادعای خود معجزاتی آورد كه عقلها را مغلوب و فهمها را ناتوان و سرگشته نمود.
خرد پیشگان برای درك حقیقت آنها در دریای خروشان اندیشه فرو رفتند و سرگشته و ناكام و تهیدست باز آمدند.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب