تلنگر35
جايي بوديم كه دور تا دور همه پزشكان متخصص و فوق تخصص نشسته بودند؛ شايد بهترين پزشكان ايران. مراسم عروسي دختر يكي از همين پزشكان بود. گفتم به نظرتان در قرآن چند هزار رسالهي دكتري پزشكي هست؟ ما همينطور صاف ميخوانيم «و التّين و الزّيتون و طور سينين.» قسم به انجير و قسم به زيتون. رابطهي بين انجير و زيتون چيست؟ چرا از بين اين همه، قرآن اينها را كنار هم گذاشته است؟ چرا نگفته والتّين والعنب يا والنّخل؟ چرا تنها اسم 9 درخت ميوه در قرآن هست؟ امتياز اينها بر بقيه چيست؟ چرا زيتون و خرما بيش از بقيهي ميوهها اسمشان برده شده است؟ اسم موز هم برده شده؛ «و طلحٍ منضودٍ.» طلح يعني موز. چرا ميگويد با آب سرد آبتني كن؟ «هذا مغتسلٌ بارد و شراب.» نميگويد شراب بارد، ميگويد مغتسل بارد. آبتني با آب سرد چه نقشي دارد؟ شايد صد سال بعد در يك گوشهاي از دنيا گروهي از دانشمندان به اين برسند كه بله، رابطهي بين انجير و زيتون چنين و چنان است.
بزرگترين آيهي قرآن آيهي حقوقي است كه يك صفحهي كامل را در برميگيرد؛ راجع به پيمان و نوشتن قراردادهاست. قرآن فقط مال نماز و روزه نيست. همانطور كه بزرگترين نامههاي حضرت امير در نهجالبلاغه، نامههاي سياسي به استانداران و … است.
در قرآن كلماتي داريم كه هر كدامشان يك دانشكده راه مياندازد. الآن دانشكدهي روانشناسي رنگها در دنيا راه افتاده است. در قرآن داريم: «لَوْنُها تَسُرّ النّاظِرينَ» رنگش دل را شاد ميكند. اين يك جرقه است كه بايد تبديل به يك تحقيق و بعد جريان بشود. قرآن ما را راه مياندازد.
قرآن مثل درياست. دريا را نگاهش كنيد، لذت ميبريد؛ شنا كنيد، لذت دارد؛ اگر كشتيراني و غواصي كنيد هم لذت ميبريد. قرآن هم همين طور است و هر كس ملاّتر است، بهرهي بيشتري از آن ميبرد. بين غواصها آن كه غواصتر است، از دريا سرمايهاي استخراج ميكند كه ديگران نميتوانند.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب