13
مرداد
تلنگر35
اي كاش خود رهبر معظم انقلاب فراغتي پيدا ميكردند و فشار كاريشان كه خيلي زياد و سنگين است، كم ميشد؛ خود ايشان در مدت رهبريشان يك دوره تفسير ميگفتند؛ بعد از چند سال، ايشان صاحب يك دوره تفسير ميشدند. كتابهاي ديگر ميپَرد! رسالهي آيتالله خويي پريد؛ چون وقتي مرجع از دنيا ميرود، مردم رسالهاش را كنار ميگذارند اما «البيان» ايشان هميشه هست؛ «المراجعات»، «الغدير» و «الميزان» هستند.
اگر در ميانهي كارهاي سنگين ديگر، رهبري بتوانند يك دوره تفسير بگويند يا بنويسند، خيلي خوب است. اگر اين حركت قرآني از بيت رهبري شروع بشود، فراگير ميشود. اگر آقا در خانهشان سبزي بكارند، همهي مردم سبزي ميكارند و ديگر نسل چمن ور ميافتد! «النّاسُ عَلي دينِ مُلُوكِهِم.»
در پروازي كه با آقاي رئيسي همسفر بوديم، ايشان ميگفت آيتالله شاهرودي ميگويند الآن غصه ميخورم كه چرا نسبت به قرآن كاري نكرديم. آيتالله شاهرودي از آيتالله شهيد صدر نقل ميكردند كه ايشان گفته بود: «براي حل مشكلاتمان بايد برويم سراغ قرآن.» ملاصدرا در اواخر عمرش نالهاي دارد- اين را من حدود صدهزارتا ازش دادم چاپ كردند- ميگويد من در چند رشته تخصص يافتم، اما افسوس كه آخر عمر به فكر قرآن افتادم.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب