داستانك2
دزد باورها
گویند روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
صفحات: 1· 2
خداوند متعال میفرماید: «وَمِنْ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا»؛ ای رسول ما در پارهای از شب به نماز برخیز تا خدایت تو را به مقام محمود نایل گرداند و بگو خدایا مرا (همیشه به هر جا روم به مکه یا مدینه یا عالم قبر یا قیامت) به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و به من از جانب خود بصیرت و حجت روشنی که دائم یار و مددکار باشد عنایت بفرما.
خداوند میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛ آن روز متقیان همه در بهشت و بر لب چشمههای آب آرمیدهاند همان نعمتها که خدا به آنها عطا کرده است چرا که در دنیا مردمی نیکوکار بودند و در شب اندکی میآرمیدند و در سحرگاهان از درگاه خدا طب آمرزش و استغفار میکردند.
و خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِیلًا إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»؛ ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفتهای، شب را به نماز و طاعت خدای برخیز، مگر کمی از آن را که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت بپرداز) یا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش ما به وحی خود کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن را) بر تو القاء میکنیم، البته نماز شب و دعا و ناله سحر بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است تو را روز روشن (در طلب روزی) وقت، کافی و فرصت وسیع است و دائم در شب و روز نام خدای را یاد کن و به کلی از غیر او ببر و به او بپرداز (که بیانقطاع از خلق اتصال به حق میسر نشود).
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:«وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلًا وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلًا طَوِیلًا إِنَّ هَؤُلَاء یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا»؛ این رسول ما، نام پروردگارت را هر صبح و شام به عظمت یاد کن و شب را به سجده و تسبیح الهی سپری کن و بدین گونه شبهای طولانی را بگذران، این مردم غافل همه دنیای نقد و عاجل را دوست دارند و روز سخت و سنگین قیامت را به کلی از یاد بردهاند.
اتحاد مسلمین و صفای دل آنان، شرط اصلی اعلای کلمه ی اسلام است.
اتحاد مسلمین، به معنای انصراف مسلمین و فِرَق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست؛
بلکه اتحاد مسلمین به دو معنای دیگر است که هر دوی آن باید تأمین بشود:
اول این که فِرَق گوناگون اسلامی )فِرَق سنی و فِرَق شیعه( … حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام،
همدلی و همدستی و همکاری و همفکری کنند. دوم این که فِرَق گوناگون مسلمین سعی کنند
خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند و تفاهم ایجاد نمایند و مذاهب فقهی را باهم مقایسه و منطبق کنند.
در عین این که دولتها و قدرتها و اداره کنندگان جهان، برای مصالح دولتها و مسایل سیاسی خود،
به سمت وحدت پیش می روند، تمام تلاشهای استکبار در جهت تضعیف ملتها و بخصوص ملت اسلام
و ایجاد اختلاف بین اینها به کار می رود.
مأموریت سلاطین فاسد، ممانعت از اتحاد مسلمانان است.
متن عربی
2. وَ قَالَ (عليه السلام) :أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ .
«1089»
وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ ضُرَّهُ وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ .
متن فارسی
ص1089
2- امام عليه السّلام (در نكوهش طمع و آز و اظهار گرفتارى و تنگدستى و بى انديشه سخن گفتن) فرموده است
1- كوچك گردانيد خود را كسيكه طمع و آز (بآنچه در دست مردم است) را روش خويش قرار داد (زيرا لازمه طمع نيازمندى و فروتنى است، و لازمه نيازمندى و فروتنى پستى و كوچكى).
2- و بذلّت و خوارى تن داده كسيكه گرفتارى و پريشانى خود را (نزد ديگرى) آشكار نمايد (زيرا لازمه اظهار گرفتارى و پريشانى حقارت و زير دستى است)
3- و نزد خويش خوار است كسيكه زبانش را حكمران خود گرداند (بى تأمّل و انديشه هر چه به زبانش آيد بگويد كه بسا موجب هلاك و تباهى او گردد، و چنين كس مقام و منزلتى براى خود در نظر نگرفته است).
منبع نهج البلاغه ترجمه سید علی نقی فیض الاسلام حکمت شماره 2