فضيلت23
«دیوار اسلام را بالا بردی»
گوشه های رهبانیت را تحریم کردی؛ بساط غالیان برچیده شد.
ایمان را به بازارهای شهر آوردی؛ تجارت عشق رونق گرفت.
پنجه درافکندی با دروغهای بافته شده به نام احادیث جعلی؛ به میان مدرسههای «اصحاب کلام» رفتی تا پرده از کلام پیامبر برداری؛ خرمن خرافات را سوزاندی و در برابر بدعتها ایستادی تا آینه دین الهی زنگار نگیرد و شفاف بماند؛ به رنگ فطرت آدمی، دیوارهای اسلام را بالا بردی و ساختمانی مستحکم برافراشتی تا از هجوم تفسیرهای ناروا گزندی نبیند.
سؤالهای عطشان، جوابهای تو را طالبند
در جهان پر گله امروز، نگاههای تو دریچهای است به سوی گشایش و آبی بر جگر سوخته دردمندان بلا. پیش گفتارها، امضای تو را میطلبند و صفحهها، شیرازه پشتیبانیات را.
نفسهای مسیحیاییات، کافی است تا بالهای دربند را رهایی ببخشند. سؤالهای عطشان امروز، جوابهای بسنده تو را میطلبند و عقلهای فراری، دل به دستهای گرم تو بستهاند.
تاریکیهای بیروزن امروز، به جستوجوی تو، دل به درهای بسته میکوبند. عشق به پنجرههای تن و سر، در سودای خیال توست. به گفتوگوی تو، کاروانهای حیرت بار میبندند و جادههای تردید منتظر مینشینند.
کجاست سلامت که گرهگشاست و کلامت که پردهگشاست و جذبه نامت که هوش از سر اهالی دانش میرباید؟
مکتب جعفری
در روزگار فقر تفکر، بر کرسیهای معرفت نشستی تا پیام شیعه را به گوش جویندگان برسانی. دانش را به خانه دین بردی و به اهالی دین یاد دادی که بیندیشند.
جوانان شیعه را به کلاس اندیشه بردی و چراغ انتقاد را در ذهن و ضمیرشان برافروختی.
دانش از کف دستهای تو روییده است و هنوز میروید. شاگردان مکتب تو، شعاع پرفروغ آموزههای تو را تکثیر کردند و هنوز این شعاع پرفروغ تکثیر میشود.