قال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) : . . . وما اخذ الله علی العلماء الا یقاروا علی کظه ظالم ولاسغب مظلوم لالقیت حبلهاعلی غاربها
و اگر نبود عهد و مسؤولیتی که خداوند از علما و دانشمندان هر جامعه گرفته که در برابر سیری و شکم خوارگی ستمکاران و گرسنگی ستمدیدگان سکوت نکنند ، من مهار شتر خلافت را رها کرده بر کوهان آن می انداختم و از آن صرف نظر می کردم .
عبارت فوق در خطبه شقشقیه است . امام علی (علیه السلام) در انتهای خطبه می فرمایند :
آگاه باشید ! به خدا سوگند ، خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید ، اگر نه این بود که جمعیت بسیاری گرداگردم را گرفته و به یاری ام قیام کرده اند و از این جهت حجت تمام شده است ، و اگر نبود عهد و مسؤولیتی که خداوند از دانشمندان گرفته که در برابر سیری ستمکاران و گرسنگی محرومان و ستمدیدگان سکوت نکنند ، مهار شتر خلافت را رها کرده بر کوهانش می انداختم و از آن صرف نظر می کردم و آخر آن را با جام آغازش سیراب می کردم; آن گاه خوب می فهمیدید که دنیای شما در نظر من بی ارزش است
یکی از مهم ترین مسؤولیت های علما و دانشمندان جامعه ، مبارزه با بی عدالتی و تلاش برای برقراری عدالت اجتماعی می باشد .
کظه ظالم و سغب مظلوم کنایه است از شدت ظلم ستمگران و مظلومیت ستمدیدگان . عدالت اجتماعی محدود به بعد اقتصادی آن نمی شود ، گرچه یکی از مظاهر آن در بعد اقتصادی است .
از تعالیم دین اسلام ، ارزش دادن به تقوا و از بین بردن تمام ملاک های باطل ارزش گذاری است . علاوه بر این قوانین و مقررات ، جامعه اسلامی در مسیر تعدیل جامعه و کم کردن فاصله هایی است که بین افراد جامعه به ناحق به وجود آمده است .
بررسی و بحث پیرامون عدالت اجتماعی از دیدگاه اسلام ، باید در رساله مستقلی انجام گیرد; لکن در این جا برای شرح این قسمت از خطبه شقشقیه به توضیح مختصری بسنده می گردد :
قرآن کریم یکی از اهداف پیامبران را برقراری قسط و عدل می شمارد :
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط وانزلنا الحدیدفیه باس شدید ومنافع للناس ولیعلم الله من ینصره ورسله بالغیب ان الله قوی عزیز
همانا پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و بر ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند و آهن را که در آن ، هم سختی کارزار و هم منافع بسیار برای مردم است نیز برای حفظ عدالت آفریدیم ، تا معلوم شود چه کسی خدا و رسولانش را با ایمان قلبی یاری خواهدکرد ، که خدا بسیار قوی و مقتدر و از یاری خلق بی نیاز است .
در راستای این رسالت بزرگ انبیا ، پس از آن که مردم با امیرالمؤمنین،امام علی (علیه السلام) درمدینه بیعت کردند ، امام علی (علیه السلام) ضمن اعلام برنامه های حکومتی خود نوید به عدالت اجتماعی می دهند و می فرمایند :
والذی بعثه بالحق لتبلبلن بلبله ولتغربلن غربله ولتساطن سوط القدر حتی یعود اسفلکم اعلاکم واعلاکم اسفلکم ولیسبقن سابقون کانوا قصروا ولیقصرن سباقون کانوا سبقوا
سوگند به کسی که پیامبر را به حق مبعوث کرد ، به سختی مورد آزمایش قرار می گیرید و غربال می شوید و همانند محتویات دیگ هنگام جوشش زیرورو خواهید شد ، آن چنان که بالا پایین و پایین بالا قرار خواهد گرفت . آنان که به راستی در اسلام سبقت داشتند و کنار رفته بودند ، بار دیگرجلو خواهند آمد و کسانی که با حیله و تزویر ، خود را پیش انداخته بودند ، عقب زده خواهند شد .
در نامه ای خطاب به یکی از کارگزاران حکومت خود به نام عثمان بن حنیف می نویسند :
ای پسر حنیف ! به من گزارش داده شده که مردی از متمکنان اهل بصره تو را به خوان میهمانی اش دعوت کرده و تو به سرعت به سوی آن شتافته ای ، در حالی که طعام های رنگارنگ و ظرف های بزرگ غذا یکی بعد از دیگری پیش تو قرار داده می شد . من گمان نمی کردم تو دعوت جمعیتی را قبول کنی که نیازمندانشان ممنوع و ثروتمندانشان دعوت شوند .
در همین نامه پس از سفارش به ورع و یادآوری مرگ می فرمایند :
وانما هی نفسی اروضها بالتقوی لتاتی آمنه یوم الخوف الاکبر وتثبت علی جوانب المزلق ولو شئت لاهتدیت الطریق الی مصفی هذا العسل ولباب هذا القمح ونسائج هذا القز ولکن هیهات ان یغلبنی هوای ویقودنی جشعی الی تخیر الاطعمه ولعل بالحجاز او الیمامه من لاطمع له فی القرص ولاعهد له بالشبع . او ابیت مبطانا وحولی بطون غرثی واکباد حری او اکون کما قال القائل : وحسبک داء ان تبیت ببطنه وحولک اکباد تحن الی القد
من نفس سرکش را با تقوا تمرین می دهم و رام می سازم ، تا در آن روز بزرگ و خوفناک با ایمنی وارد صحنه قیامت شود ، در آن جا که همه می لغزند او ثابت و بی تزلزل بماند . اگر می خواستم می توانستم از عسل مصفا و مغز این گندم و بافته های این ابریشم برای خود خوراک و لباس تهیه کنم ، اما هیهات که هوا و هوس بر من غلبه کند و حرص و طمع مرا وادار کند تا طعامهای لذیذ را برگزینم ، در حالی که ممکن است در سرزمین حجاز و یمامه کسی باشد که حتی امید به دست آوردن یک قرص نان نداشته باشد و نه هرگز شکمی سیر خورده باشد .
آیا من با شکمی سیر بخوابم ، در حالی که در اطرافم شکم های گرسنه و کبدهای سوزانی باشد و آیا آن چنان باشم که شاعر گفته است : این درد تو را بس که شب با شکم سیر بخوابی ، در حالی که در اطراف تو شکمهای گرسنه و به پشت چسبیده باشد .
علمای راستین که پیرو پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) و امام علی (علیه السلام) هستند باید با ضعفا و مستمندان همنشین باشند ، تا دردها و مشکلات آنها را از نزدیک لمس نموده و در صدد بر طرف کردن آن باشند ، اما اگر دانشمندان و علمای مذهب تنها با طبقه خاص مرفهان و مترفان آمد و شد داشته باشند ، هرگز درک صحیحی از وضعیت مستمندان نخواهند داشت و چه بسا دانش خود را در توجیه بی عدالتی ها به کار گیرند .
امام صادق (علیه السلام) در باره چنین دانشمندانی می فرمایند :
وان من العلماء من یری ان یضع العلم عند ذوی الثروه والشرف ولایری له فی المساکین وضعا فذاک فی الدرک الثالث من النار
و یک دسته از دانشمندان کسانی هستند که دانش خود را تنها در اختیار ثروتمندان و توانگران قرار می دهند و مستمندان را محروم می دارند این گروه در مرحله سوم از آتش دوزخ هستند .
منبع:
تعلیم و تربیت در نهج البلاغه
عبدالمجید زهادت