18
مهر
چشم به راهم تا تو آيي
چشم به راهم تا تو آيي
در پشت نگین واره ی اشک های جانسوز، انعکاسی از انتظار آمدنت موج می زند آنجاست که دل در سینه ام چونان گنجشکی مانده در بند بالا و پایین می شود. به یاد آن روزم که دست های سردم را با شعله های عشق تو گرم خواهم نمود.
آنروز می دانم همین… بیشتر »