عَنْ ابْنِ عَبّاس قالَ: جاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فَقالَ: هَلْ یَنْفَعُنِی حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطالِبٍ (علیهما السلام)؟
فَقالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) : «حَثّی أَسْأَلَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: حَتّی أَسْأَلَ إِسْرافِیلَ فَارْتَفَعَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: أُناجِی رَبَّ الْعِزَّهِ فَأَوْحَی اللّهُ إِلی إِسْرافِیلَ: قُلْ لِجَبْرَئِیلَ: یَقْرَأ عَلی مُحَمَّدٍ السَّلامُ وَ یَقُولُ لَهُ: أَنْتَ مِنِّی حَیْثُ شِئْتُ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْکَ حَیْثُ أَنْتَ مِنِّی وَ مُحِبُّوا عَلِیٍّ مِنْهُ حَیْثُ عَلِیٌّ مِنْکَ.»
از ابن عبّاس نقل شده که گفت: مردی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: آیا محبّت علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) برای من منفعتی دارد؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
«از جبرئیل سؤال میکنم و جوابت را میدهم.» در همان هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن سؤال را از جبرئیل پرسید. جبرئیل گفت: باید از اسرافیل سؤال کنم. پس جبرئیل به آسمان رفت و آن سؤال را از اسرافیل پرسید. اسرافیل گفت: باید با پروردگار عزیز، مناجات کنم. آنگاه خداوند متعال به او وحی فرمود: “بگو به جبرئیل که بر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام برساند و بگوید: خداوند میفرماید: تو نسبت به من آنگونه هستی که من میخواهم و من و علی نسبت به تو آنگونه ایم که تو نسبت به من هستی و مقام محبّین علی نسبت به او همانند مقام علی نسبت به تو است".»
منبع:کتاب یک حرف از هزاران