6
تیر

وقایع آغاز حرکت امام حسین (ع) از مکه به طرف کربلا

 وقتی که ابا عبدالله الحسین بن علی (علیه السلام) از مکه خارج شدند عده ای از فرشتگان و اجنه نزد ایشان آمدند و اجازه خواستند تا امام را در این راه یاری کنند. امام پاسخ داد: «الْمَوْعِدُ حُفْرَتِی وَ بُقْعَتِیَ الَّتِی أُسْتَشْهَدُ فِیهَا وَ هِیَ کَرْبَلَاءُ» وعده گاه من با شما گودال من و بقعه من است که در آن بقعه به شهادت می‎رسم و که آن کربلا است …

 

 

 

حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) در تاریخ هشتم ذی الحجه سال شصت هجری قمری از مکه به سمت عراق حرکت می‎کنند که ایشان مسیری را انتخاب می‌کنند که جدشان ابراهیم خلیل الله (علیه السلام) آن را انتخاب کرد.

این‎گونه به ما رسیده است که حضرت ابراهیم خلیل بعد از آنکه خانه خدا را تاسیس کرد به نقطه‎ای رسید که به آن مسجد تنعیم می‎گویند. ایشان در این نقطه رو به کعبه ایستاد و گفت:  «رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ» (ابراهیم/ 14) پرودگارا، من بعض از ذریه ‎ام را نزد خانه محرمت گذاشته ‎ام «لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ» برای اینکه نماز را به پا دارند. حضرت سید شهدا (علیه السلام) هم از همین مسیر حرکت می‎کنند و اولین منزلی که به آن می‎رسند منزل تنعیم است.

 

 

اذن فرشتگان و اجنه برای یاری امام حسین (علیه السلام)

مرحوم سید بن طاووس در کتاب لهوف آورده ‎اند که شیخ مفید در کتاب مولد النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) ذکر کرده است : به اسنادش به ابی عبدالله جعفر بن محمد بن صادق (علیه السلام) که وقتی که ابا عبدالله الحسین بن علی (علیه السلام) از مکه خارج شد تا داخل مدینه شود افواجی از ملائکه با امام (علیه السلام) ملاقات کردند، ملائکه‎ای که در جنگ بدر در سپاه رسول الله (صلی الله عیه وآله وسلم) بودند.

 در این روایت اینکه مراد از “مدینه” شهر کوفه است یا شهر مدینه نکته قابل توجهی است. قولی از مرحوم ابی مخرب وجود دارد که می‎گوید امام (علیه السلام) ابتدا از مکه به سمت مدینه حرکت می‎کنند و بعد به طرف کوفه می‎روند. در هر حال چه قائل باشیم که امام (علیه السلام) به طرف مدینه رفته اند یا نه، تفاوتی نمی‎کند و این ماجرا مشخص است که بعد از خروج امام حسین (علیه السلام) از مکه اتفاق افتاده است.

 

 

خبر امام حسین (علیه السلام) از شهادتشان

در ادامه روایت آمده است «فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ» پس بر امام سلام کردند و گفتند: «یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَ جَدِّهِ وَ أَبِیهِ وَ أَخِیهِ» ای حجت خدا بر خلق خدا بعد از جد و پدر و برادرش «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَدَّ جَدَّکَ رَسُولَ اللَّهِ ص بِنَا فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ» خدای عزوجل جدت رسول الله را به وسیله ما در مواطن زیادی کمک کرده «وَ إِنَّ اللَّهَ أَمَدَّکَ بِنَا» و خداوند به ما تو را یاری کرده است. حضرت پاسخ دادند: «الْمَوْعِدُ حُفْرَتِی وَ بُقْعَتِیَ الَّتِی أُسْتَشْهَدُ فِیهَا وَ هِیَ کَرْبَلَاءُ» وعده گاه من با شما گودال من و بقعه من است که در آن بقعه به شهادت می‎رسم و که آن کربلا است. «فَإِذَا وَرَدْتُهَا فَأْتُونِی» پس وقتی من بر آن وارد شدم به نزد من بیایید.

 فرشتگان به حضرت گفتند: «یَا حُجَّةَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنَا أَنْ نَسْمَعَ لَکَ وَ نُطِیعَ» ای حجت خدا، همانا الله به ما دستور داده که شنوای تو باشیم و تو را اطاعت کنیم. «فَهَلْ تَخْشَى مِنْ عَدُوٍّ یَلْقَاکَ فَنَکُونَ مَعَکَ» آیا از دشمنی خشیت و ترس داری که با تو روبرو بشود و ما با آن رویرو شویم؟ حضرت فرمود: «لَا سَبِیلَ لَهُمْ عَلَیَّ» هیچ راهی برای دشمنانم بر من نیست، حضرت باید در کربلا شهید شود. «وَ لَا یَلْقَوْنِی بِکَرِیهَةٍ أَوْ أَصِلَ إِلَى بُقْعَتِی» او در اینجا به معنای الی است. هیچ امر کریه و مکروهی به من از آن‎ها نمی‎رسد تا من به آن بقعه خودم و تکه مخصوص زمین از خودم برسم. پس امام (علیه السلام) در این نقطه نیز خبر از شهادتشان در کربلا را داده‎ اند.

 

 

حضور اجنه برای حمایت از امام (علیه السلام)

بعد از آن افواجی از مومنین اجنه آمدند و گفتند: ای مولای ما «يَا مَوْلَانَا نَحْنُ شِيعَتُكَ وَ أَنْصَارُك‏ فَمُرْنَا بِمَا تَشَا» ما از شیعیان و یاران تو هستیم پس به ما دستور بده آنچه می‎خواهی. «فَلَوْ أَمَرْتَنَا بِقَتْلِ كُلِّ عَدُوٍّ لَكَ وَ أَنْتَ بِمَكَانِكَ لَكَفَيْنَاكَ ذَلِك‏»  اگر شما دستور بدهید  که هر دشمنی که با شما دشمن است را بکشیم و در حالی که شما اینجا هستید ما این کار را می‌کنیم و شر دشمنان را از سر شما دفع می‌کنیم. «فَجَزَاهُمْ خَيْرا» حضرت برایشان دعای خیر کرد و فرمود: «أَ مَا قَرَأْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ الْمُنْزَلَ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ» ای گروه جن مگر شما کتاب منزل که بر جدم رسول خدا (صلی الله عیه وآله وسلم) نازل شده است را نخوانده اید که می‎گوید: «فِي قَوْلِهِ قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِم‏» شما اگر در خانه هایتان  باشید، کسانی که برای آن‎ها شهادت واجب شده آشکارا به سوب آن حرکت می‎کنند.

 حرکت امام (علیه السلام) هم یک حرکت علنی بوده است. سپس فرمود: اگر من سرجای خودم بمانم پس به چه چیزی این خلق آزمایش شوند؟ «فَبِمَا يُمْتَحَنُ هَذَا الْخَلْقُ الْمَتْعُوسُ وَ بِمَا ذَا يُخْتَبَرُون‏ وَ مَنْ ذَا يَكُونُ سَاكِنَ حُفْرَتِي‏» و اگر من بمانم چه کسی در بقعه من ساکن می‎شود؟

 «وَ قَدِ اخْتَارَهَا اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ دَحَى الْأَرْض‏» جمله خیلی عجیبی است. الله تعالی این بقعه را برای من انتخاب کرده در روزی که زمین را گسترانیده که در سوره نازعات فرمود: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها»(نازعات/30) خداوند مبارک زمین را گسترانید و در همان زمان این تکه از زمین یعنی کربلای معلی را محل قتل و دفن سید الشهدا قرار داده است.

فرمود:  «وَ قَدِ اخْتَارَهَا اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ دَحَى الْأَرْض‏» خدا این  زمین را برای من اختیار کرده است. «وَ جَعَلَهَا مَعْقِلًا لِشِيعَتِنَا وَ مُحِبِّينَا» و خدا این بقعه را دژی برای شیعیان و دوستان ما قرار داده است. «تُقْبَلُ أَعْمَالُهُمْ وَ صَلَوَاتُهُمْ وَ يُجَابُ دُعَاؤُهُم‏» و در این بقعه مقدس اعمال و نمازهایشان پذیرفته می‌شود «وَ تَسْكُنُ شِيعَتُنَا» و شیعیان ما در این بقعه آرامش پیدا می‎کنند. « فَتَكُونُ لَهُمْ أَمَاناً فِي الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَة» پس سکونت در این زمینه برای آن‎‌ها امانی در دنیا و آخرت است.

 

 

خبر دادن امام حسین (علیه السلام) از وقایع روز عاشورا و بعد از آن

حالا حضرت به اجنه می‎فرمایند: «وَ لَكِنْ تحْضُرُونَ يَوْمَ السَّبْتِ» لکن روز شنبه آماده شوید «وَ هُوَ يَوْمُ عَاشُورَاء» که روز عاشورا است. روز شهادت امام حسین در روز شنبه است. امام باقر (علیه السلام) می‎فرمایند: حضرت قائم (عجل الله تعالی) در روز شنبه و در روز عاشورا قیام و‌خروج می‌کند.

«الذِي فِي آخِرِهِ أُقْتَل‏» که من در روز آخر کشته می‌شوم. «وَ لَا يَبْقَى بَعْدِي مَطْلُوبٌ مِنْ أَهْلِي وَ نَسَبِي وَ إِخْوَانِي وَ أَهْلِ بَيْتِي‏» و بعد از من مطلوب از اهلم، نسبم و برادرانم باقی نمی‎ماند یعنی همه کسانم کشته می‎شوند. «وَ يُسَارُ رَأْسِي إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُمَا اللَّه‏» و سر من سیر داده می‎شود به سمت یزد ین معاویه که خدا او را لعنت کند.

 

 

 رفع یک شبهه

 شاید سوال شود که امام چگونه از شهادت خود و وقایع بعد از آن مطلع بوده اند که به این سوال به دو صورت می‎توان پاسخ داد که اولا ماجرای جنگ و شهادت ایشان با توجه به شرایط،  مساله روشنی بوده است که سید بن طاووس می‎نویسد : یزید لشکر‌ عمر سعد را به طرف مکه فرستاده بود. یعنی اگر امام از مکه خارج نمی‎شد می‎بایست در مکه با عمر سعد می‎جنگید.

 ثانیا  طبق سوره مبارکه قدر در شب های قدر ماه مبارک رمضان تقدیر انسان مشخص می‎گردد. امام حسین (علیه السلام) در شب قدر ماه مبارک رمضان در مکه بوده است و تقدیرات آن سال به ایشان ابلاغ می‌شود، که شما در عصر عاشورا به شهادت می‎رسید.

 سوم اینکه در سوره توبه آیه صدو پنج آمده است: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ» بگو عمل کنید که یقینا عمل شما را خدا و رسولش و مومنین می‎بینند. امام نقشه‎های یزید را می‎دید و از نقشه‎های حاکمان مطلع بوده است و علم به آینده و حال داشته است.

امام حسین (علیه السلام) بعد از پایان صحبتشان با فرشتگان و اجنه به طرف کوفه حرکت می‎کنند که اولین منزل به تنعیم می‎رسند.

منبع: حوزه نت


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...