29
مرداد

شيخ مفيد

(وفات 413 ق )نورانيت علم و دانش و اخلاص در وجود شيخ به درجاتى او را فرا گرفته كه وقتى فتوايى را به طور غير عمد و به اشتباه جواب داد حضرت ولى عصر (عجل الله تعالی علیه ) خود با پيغامى آن را اصلاح فرمود پس از مدتى كه مرحوم شيخ مفيد آگاه شد و در پى آن از دادن فتوا منصرف گرديد، آن حضرت طى نامه اى خطاب به مرحوم مفيد فرمود:
بر شماست كه فتوا بدهيد و بر ماست كه شما را استوار كرده و نگذاريم در خطا بيفتيد.



نقل كرده اند كه : مساءله اى فقهى بين استاد و شاگردش سيد مرتضى بحث گرديد كه استاد نظرى و شاگرد نظرى ديگرى داشت . با بحث و ارائه دليل مشكل حل نشد، هر دو راضى به قضاوت امام مؤ منان عليه السلام شدند،
مساءله را بر كاغذى نوشته و بالاى ضريح مقدس حضرت گذاردند. صبح روز بعد كه كاغذ را برداشتند دست خطى مزين به چنين نوشته اى ديدند كه :
اءنت شيخى و معتمدى و الحق مع ولدى علم الهدى 
(اى شيخ مفيد) تو مورد اطمينان من هستى و حق با فرزندم سيد مرتضى ،علم الهدى است .
برخى بر اين باورند كه در طول 30 سال ، 30 توقيع و نامه شريف از ناحيه مقدس حضرت ولى عصر (عجل الله تعالی علیه ) براى شيخ مفيد صادر شده كه در عنوان بسيارى اين جمله نورانى ديده مى شود: برادر گرامى و استوار؛ شيخ مفيد.
در اواخر ماه صفر 416 هجرى بود كه نامه اى از ناحيه مقدسه به شيخ مفيد فرستاده شد.
للاخ السديد و الولى الرشيد الشيخ المفيد…برادر گرامى ، استوار و دوست راه يافته شيخ مفيد…
در نامه اى ديگر در 23 ذى حجه از طرف امام عصر (عجل الله تعالی علیه ) به شيخ مفيد رسيد كه چنين آمده است :
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليك ايها الناصر للحق الداعى اليه بكلمة الصدق 
بنام خداوند بخشنده بخشايشگر، سلام خدا بر تو اى يارى كننده حق و دعوت كننده و به سوى او كسى كه با صدق و راستى به سوى خدا دعوت مى كنى …
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

بندگي19

سيد رضى (وفات 406 ق )


سيد رضى روزى نزد الطايع بالله نشسته بود و بى اعتنا به جاه و جبروت ، خليفه محاسن خود را به دست گرفت ، به طرف بينى بالا مى برد. خليفه خواست كه بر سيد طعنه بزند و قدرت پرزرق و برقش را به رخ او بكشد، رو به سيد كرد گفت :
گمان مى كنم بوى خلافت را استشمام مى كنى ؟
سيد رضى با همان متانت و شجاعت هميشگى پاسخ داد: بلكه بوى نبوت را استشمام مى نمايم . (33)
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

بندگي18

حجاج بن عمرو بن غذيه انصارى


او از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و از خواص ياران امير المؤ منين عليه السلام و از كسانى است كه در تمام حالات با كمال جديت از آن حضرت پشتيبانى كرده است حجاج بن عمرو مردى با شهامت و دلير بود، وقتى از جانب امير المؤ منين عليه السلام ماءمور شد تا نامه اى براى معاويه ببرد، پس از آن كه نامه را به معاويه رسانيد، گويا در مسجد بوده است ، زمينه را براى سخنرانى آماده ديد، جلو روى معاويه سر پا ايستاد، به مردم شام چنين خطاب كرد: اى مردم ، سه چيز را با سه چيز مقايسه كنيد سپس خود قضاوت نمائيد: شام هرگز از نظر موقعيت دينى به مدينه نمى رسد و معاويه با على هم طراز نيست ، شما مردم شام نيز با مهاجرين و انصار برابر نيستند.(32)
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

بندگي17

جنيد و كشتن فارس قزوينى


جنيد گويد: كسى از طرف امام هادى عليه السلام برايم خبر آورد كه امام ترا دستور داده تا فارس را بكشى ، گفتم : تا وقتى از زبان امام نشنوم اقدام نمى كنم ، پس از آن كه پاسخ من به امام هادى عليه السلام رسيد مرا احضار كرد و فرمود: بايد فارس را بكشى و مبلغى به من داد و فرمود: با اين پول سلاحى تهيه كن و به من نشان ده ، رفتم شمشيرى خريدارى نمودم ، خدمت امام ارائه دادم ، فرمود: اين خوب نيست آن را برگردان و سلاح ديگرى بخر، بار دوم ساطور خريدم امام آن را پسنديد و فرمود: خوب است ، به قصد كشتن فارس خارج شدم ، بين نماز مغرب و عشا از مسجد خارج شدم ، با ساطور ضربتى بر سرش زدم كه فريادش بلند شد، با ضربه ام كارش تمام شد، ساطور را از دست انداختم .
در اثر صداى او جمعيت اجتماعى كردند، چون جز من كسى آنجا نبود مرا گرفتند و چون سلاحى نداشتم رهايم كردند و به بركت توجه امام ، ساطور مفقود شد مردم به جستجو پرداختند، حتى كوچه و خانه هاى نزديكى را جستجو كردند ليكن اثرى نيافتند.(31)
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
29
مرداد

بندگي16

ذكوان غلام امام حسين عليه السلام


ذكوان شاعرى توانا و زباندار و حاضر جواب ، شجاع و قويدل و مدافع اهل بيت عليهم السلام بود.
روزى امام حسين عليه السلام بر معاويه وارد شد، ذكوان نيز در ركاب حضرت بود معاويه از امام حسين عليه السلام احترام كرد و او را بر جاى خود نشانيد و براى اينكه كينه ديرينه كه از جنگ جمل ميان على عليه السلام و زبير حاصل شده بود ميان امام حين عليه السلام و عبدالله بن زبير بر انگيزد به امام حسين عليه السلام گفت : اين مرد را كه (نشسته اشاره به عبدالله بن زبير) مى بينى ؟ امام سكوت كرد، عبدالله بن زبير به معاويه گفت : ما منكر فضيلت حسين و قرابت و نزديكى او به رسول خدا صلى الله عليه و آله نيستم ، اگر مى خواهى فضيلت زبير را بر ابوسفيان بيان كنم ؟
ذكوان غلام امام حسين عليه السلام به سخن آمد و گفت : بلكه اگر سخن بگويد با منطق سخن خواهد گفت و اگر سكوت مى كند از حلم و بردبارى است و قضاوت را به مردم وامى گذارد، و من اينك سخن مى گويم ، سپس ‍ اشعارى سرود كه خلاصه اش چنين است : چرا از گذشته سخن مى گوييد كه در سخن از گذشته قضاوتها درست نيايد، زيرا بعضى اظهار حقايق كوتاهى مى كنند و برخى از درك قاطرند. آخر چه كسى مى تواند خود را با نور درخشان و ماه تابنده ، فرزند بهترين مردمان مقايسه كند؟
معاويه گفت : ذكوان : راست گفتى ، خدا امثال ترا در ميان موالى زياد گرداند.
اين زبير گفت : اگر حسين عليه السلام سخن مى گفت جوابش را مى داديم يا احتراما سكوت مى كرديم ، ليكن سخن غلام ، جواب ندارد.
ذكوان گفت : اين غلام بهتر از تو است كه من غلام رسول خدايم كه پيامبر فرمود:
مولى القوم منهم ، غلام هر جمعيتى از ايشان است .(26)
نام كتاب : طعم خوب بندگى

نكته هايى از بزرگان علم و دين

مؤ لف :غلامحسن اسدى ملا محله اى


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم