30
آذر

حسرت

 اگر طور ديگرى رفتار كرده بودم.. .! اگر اين اتفاق نيفتاده بود.. .! اى كاش اين اتفاق نمى افتاد.. .! تقريبا همه ما از خاطرات گذشته ، حادثه اى را به ياد داريم كه ترجيح مى دهيم يا وجود نداشت و يا مى توانستيم آن را تغيير بدهيم ؛ امّا مى پذيريم كه اين كار ، غير ممكن است.

داستان ملخ و مورچه ، از جمله داستان هاى مشهورى است كه اغلب مادر و پدرها آن را براى كودكانشان نقل مى كنند. مورچه ، در تابستان به فعاليت مى پردازد و غذاى زمستانش را فراهم مى آورد و در اين كار ، لحظه اى از كوشش باز نمى ايستد ؛ ولى ملخ ، جز جيرجير كردن، كارى انجام نمى دهد و به فكر زمستانش نيست . به محض اين كه باد پاييزى مى وزد و هوا سرد مى شود، تازه به فكر زمستان مى افتد كه آن وقت ، ديگر بسيار دير شده است. رفتار بسيارى از آدم ها نيز به همين ملخ داستان شباهت دارد. آنها وقت خود را تلف مى كنند و هرگز مجالى براى جبران آن نمى يابند. گاهى اوقات ممكن است از برخى افراد ، چنين جملاتى را بشنويم : من هرگز حسرت چيزى را نمى خورم و اگر دوباره مى توانستم زندگى خود را از نو شروع كنم ، همان گونه زندگى مى كردم كه قبلاً كرده بودم و هيچ تغييرى در رفتار و كردار خود نمى دادم . هر چند چنين اظهارات و جملاتى ، صادقانه هم ابراز شوند ، باز به سختى مى توان آنها را پذيرفت. در حقيقت، زندگىِ خالى از خطا و اشتباه و عارى از هر گونه تجربه حسرت ، نادر است . اغلب وقتى به ياد گذشته مى افتيم، تأسّف مى خوريم. به ياد كارهايى مى افتيم كه مى توانستيم انجام بدهيم ، ولى نكرديم. اغلب ما در زندگى ، كارهايى را انجام داده ايم كه نبايد انجام مى داديم و نيز كارهايى را انجام نداده ايم كه بايد به انجام مى رسانديم. همچنين اين تصوّر به ذهن ما خطور كرده است كه به دست آوردن بسيارى از منافع و دورى از برخى پيامدهاى نامطلوب و بد، ممكن بوده است. ما باعث و بانی بسيارى از مشكلات خود هستيم ؛ امّا احتمالاً به ندرت آن را مى پذيريم. وقتى كه انتخاب مى كنيم تا در جاى بخصوصى قرار گيريم، ابتدا خود را در معرض ناراحتى و گرفتارى بالقوه اى قرار مى دهيم و وقتى رنج و زحمت نصيب ما مى شود، به حال خود تأسّف مى خوريم ؛ چون اگر تصميم ديگرى مى گرفتيم، چه بسا كه دچار اين ناراحتى نمى شديم. وقتى روزگار ما به سر مى رسد، درمى يابيم كه مى توانستيم موفّقيتى به مراتب بيشتر از آنچه داريم، به دست آوريم . وقتى به اين نتيجه مى رسيد كه در سطح امكانات و استعدادهاى بالقوه خود ظاهر نشده ايد، در اين حال ، آيا هرگز احساس مبهم نارضايتى را تجربه كرده ايد؟ با دقّت در اعماق وجودى خود ، بيشتر ما بدين نكته اعتراف مى كنيم كه مى توانستيم تلاشى بيش از آنچه تاكنون انجام داده ايم، از خود نشان دهيم.

بنا بر اين بايد نتيجه بهترى را به نمايش مى گذاشتيم. بسيارى از مردم از زندگى خود راضى نيستند و در شرايط افسردگى به سر مى برند. آنها به حال خود تأسّف مى خورند و به انتظار اتفاقى مى نشينند كه آنها را از افسردگى و ملالت بيرون بياورد. وقتى به اين مرحله مى رسند، از توانايى شان به مقدار زيادى كاسته مى شود و از آن جايى كه طبيعت ما به گونه اى است كه در برابر آنچه انجام مى دهيم ، پاداش مى گيريم، موقعيت به گونه اى فزاينده ، خراب تر مى شود. استعدادهاى ما نيز اگر به كار گرفته نشوند، مى خشكند و از بين مى روند. اين نتيجه، يك قانون است. اخيرا به طور جدّى ، تحقيقات زيادى روى موضوع هيجانات و نقش آنها در انتخاب ها و تصميمات افراد ، صورت گرفته است. حسرت ، هيجانى است كه توجّه زيادى را به خود اختصاص داده است. نظريه حسرت ، بر دو فرض عمده استوار است : اوّلين فرض ، اين است كه افراد، تمايل دارند كه نتايج تصميماتى كه مى گيرند را با پيامدهاى تصميماتى فرضى و در عين حال متفاوت ، مقايسه كنند. دومين فرض ، اين است كه افراد ، تمايل دارند از احساس حسرت قبل از اخذ تصميم، پيشگيرى كنند؛ در حقيقت ، فرد با تغيير تصميم خود از حسرت بالقوه ، دورى مى كند. طبق نظريه انتظار نيز تصميم گيرندگان ، نه تنها در پى به دست آوردن بيشترين فايده براى خود هستند ، بلكه تمايل به اجتناب از حسرت و كسب هيجانات مثبت تر هستند .

بنا بر اين ، پيش بينى حسرت ، مى تواند بر تصميم گيرى هاى روزمره ما تأثيرگذار باشد ؛ چون در هر تصميمى كه مى گيريم، نتايج بالقوه آن را مى سنجيم و مفيدترين نتيجه ها را انتخاب مى كنيم ؛ يعنى گزينه اى كه موجب مى شود ما كمترين حسرت را تجربه كنيم و پاسخ هيجانىِ مثبت ترى داشته باشيم . البته ظاهرا بين اين دو نظريه ، تفاوت چندانى نيست و هر دو ، به اين حقيقت اشاره مى كنند كه هنگام تصميم گيرى، افراد ، چشم اندازى از تغيير بالقوه را مد نظر مى گيرند كه آيا آن ، در چارچوب مثبت است يا منفى؟ و اين كه آيا تأثيرى در سطح حسرت در آينده دارد يا نه؟ به عبارت ديگر ، تصميم هاى افراد ، توسّط پيش بينى آنها از حسرت هدايت مى شود. اين پيش بينى ، ما را به تغيير اميال و سليقه هايمان بر اساس بازخوردِ مورد انتظار براى گزينه اى كه كمترين حسرت را به دنبال دارد ، هدايت مى كند . اين بازخورد ، مى تواند از همكاران، ناظران، همسالان، خانواده و حتى قرآن و احاديث گرفته شده باشد . بى دليل نيست كه در جاى جاى قرآن كريم و نيز بسيارى از احاديث ، نسبت به سرانجام برخى تصميمات ، هشدار داده شده است تا از آنها اجتناب شود و نيز نسبت به برخى ديگر ، ترغيب شده است و گفته شده ، كه در صورت تَرك و عمل نكردن به آن ، در آينده ، دچار حسرت خواهيد شد.

منبع آه سرد محمد علی سروش


free b2evolution skin
29
آذر

آثار تخريبي دوستي هاي دختران و پسران

1. ايجاد بدبيني؛

🌼

2. تنوع طلبي (با چند دختر و پسر دوست شدن)؛

 

3. اُفت تحصيلي؛

🌼

4. ترويج فرهنگ غربي؛

🌼

5. دلسردي براي تشكيل خانواده؛

🌼

6. تأخير در ازدواج؛

🌼

7. تحقير و ذلّت؛

🌼

8. از دست رفتن سرمايه زندگي؛

🌼

9. نابودي غيرت و مردانگي؛

🌼

10. منشأ بيماري ايدز؛

🌼

11. لذت همراه با اضطراب؛

🌼

12. عذاب وجدان؛

🌼

13. اضطراب روحي بعد از ازدواج؛

🌼

14. الگوي نامناسب آينده؛

🌼

15. خود باختگي ملّي و تقليد از غرب؛

🌼

16. احتمال زياد براي ارتباط حرام بعد از ازدواج؛

🌼

17. باعث حوادثي هولناك (دعوا، جنايت و..)؛

🌼

18. سبب بي مهري خانواده داماد؛

🌼

19. سوء استفاده هاي مالي؛

🌼

20. گرفتاري در باندهاي فساد؛

🌼

21. باعث كوتاهي عمر؛

🌼

22. آينده تاريك؛

🌼

23. مكافات عمل (اين بلا بر سر ناموس خودش مي آيد)؛

🌼

24. تجاوز به حقوق ديگران.

🌼

منبع سلسله مباحث راهکارهای دوری از گناه: اعتیادهای مدرن و خطرناک/عزیزالله حیدری.


free b2evolution skin
29
آذر

راه نجات از عشق بحراني

اگر كسي دچار عشق بحراني شده باشد، چند پيشنهاد او را نجات مي دهد:

1. جايگزيني معشوق واقعي به جاي عشق بحراني؛

2. ايجاد اشتغالات فكري؛

3. چهل شب نماز شب بخواند؛ لازم نيست كامل باشد، حتي دو ركعت هم خوب است.

4. تفكر در عاقبت؛

5. شناخت بي وفايي ها.

سؤال: اگر دوستي فقط در حدّ حرف زدن، پيامك موبايلي يا تلفن باشد، چه طور است؟

جواب: انسان حريص و زياده طلب است، اين كلام و پيام به نگاه و نگاه به قرار و قرار به … مي انجامد.

سلسله مباحث راهکارهای دوری از گناه: اعتیادهای مدرن و خطرناک/عزیزالله حیدری.


free b2evolution skin
28
آذر

راه نجات

۱. درك ارزش انسان و هدف هاي بزرگ خلقت چشم,انسان داراي عظمتي در وجود خودش مي باشد كه اگر آن را بشناسد، هرگز راضي نمي شود، خودش را با چند نگاه دزدانه معامله كند.انسان مورد سجده فرشتگان است و راهي بلند به سوي ابديت و بي نهايت در پيش روي دارد و بايد با اين چشم ها، عظمت و شكوه عالم را بشناسد و به ستايش آفريننده بپردازد.

2. ازدواج,در صورت امكان بايد ازدواج كرد؛ زيرا علت چشم چراني عمدتاً نياز جنسي است كه ازدواج اين نياز را برطرف نموده و ريشه اصلي خشكانده مي شود، زيرا مرد با نگاه مشروع به همسرش چشم خود را سير مي نمايد.

3. خواندن احاديث هشدار دهنده چشم چراني,كسي كه چشمانش را از نگاه حرام پر نمايد، خداوند در روز قيامت چشمانش را از آتش پر مي كند، مگر آن كه توبه كند و از اين كار باز گردد.در حديث ديگر آمده است: دو چشم او را با ميخ هاي آتشين پر مي كنند.

4. توجه به بي فايده بودن و ضررهاي نگاه حرام,پيامبر صلي الله عليه وآله مي فرمايد: نگاه به زنان نامحرم، تيري مسموم از تيرهاي شيطان است. در حديثي ديگر مي فرمايد:چه نگاه هايي كه حسرت هاي طولاني در پي خواهد داشت.علي عليه السلام مي فرمايد:نظر اول، مال تو و نظر دوم، هلاك توست.

5. توجه به آثار خوب و تشويق كننده، خودداري از نگاه حرام،به فرد ايمان مي دهد،چرا كه هر كس نگاهش را از نامحرم بردارد، خداوند شيريني ايمان را به او مي چشاند.هر كس چشم از حرام ببندد، قلب خويش را راحت نموده است.كسي كه عفت چشم داشته باشد، اوصافش نيكو مي شود.پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد:چشمانتان را از حرام حفظ كنيد، تا شگفتي ها را ببينيد.

6. توجه به سنت الهي عكس العمل نگاه حرام
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:كسي كه به دنبال زنان مردم نگاه كند، ديگران نيز دنبال ناموس او نگاه خواهند كرد.در حديث ديگر مي خوانيم:نسبت به زنان ديگران عفت بورزيد تا ديگران به زنان شما عفت بورزند.هر كس افتد نظرش در پي ناموس كسان پي ناموس وي افتد نظر بول هوسان.

7. دعا و توسل،امام علي عليه السلام مي فرمايد: «هرگاه نگاه يكي از شما به زني افتاد كه او را به شگفتي واداشت، نزد همسرش برود و راه شيطان را به قلب خويش ببندد و اگر همسري ندارد دو ركعت نماز بخواند و خدا را زياد ستايش كند و سپس از فضل و لطف خدا درخواست كند، آنگاه خدا به او آنچه را كه بي نيازش كند، مي بخشد.در دعاي امام زمان عليه السلام آمده است:و اغضض ابصارنا عن الفجور و الخيانه خدايا! چشمانم را از گناه و خيانت باز دار!چه خوب است كه اين فراز دعا را در قنوت نماز خود قرار دهيم.از امام علي عليه السلام سؤال شد، با چه چيزي مي توان بر چشم مسلط شد؟فرمود: اين آتش با توجه به اين نكته كه تحت نظر پادشاهي آگاه بر رازها هستيم، خاموش مي شود.

8. ياد قيامت،امام علي عليه السلام مي فرمايد:ياد بازگشت به سوي خدا، آنان را از گناه چشم باز داشته.

9. توجه به آگاهي خدا يعلم خائنة الاعين خداوند از خيانت چشم ها آگاه است.

10. توجه به آيات ويژه الم يعلم بانّ اللَّه يري آيا انسان نمي داند كه خدا مي بيند؟

11. توجه به پاداش بهشتي قرآن مي فرمايد:

در بهشت آنچه اشتها كنند و چشم ها لذت ببرند، برايشان آماده است.

منبع سلسله مباحث راهکارهای دوری از گناه: اعتیادهای مدرن و خطرناک/عزیزالله حیدری.


free b2evolution skin
28
آذر

صحبت و مشورت كردن زن و مرد

در نتيجه ی تبديل خانواده از كانون تربيت جسم و جان آدمى به يك خوابگاه و محل استراحت افرادى كه از كار روزانه خسته و كوفته اند، از اشتباهات جامعه ى امروزى است.

چرا بر منع صحبت خواهران با برادران اصرار مى شود؟ آيا حرف زدن دختر و پسر و مشورت با هم حرام است؟ در پاسخ پرسش پيشين گفته شد: اسلام صحبت نمودن زن و مرد و برخوردهايى را كه لازمه ى رسيدگى به كارهاى روز مرّه است حرام ننموده، دختر و پسر نيز مى توانند به صورت عادى و عارى از هر گونه شائبه ى جنسى، با هم سخن بگويند؛ هم چنان كه با جنس موافق خود صحبت مى نمايند. البتّه اگر حساسيّتى در اين باره وجود داشته باشد، به روحيّات و سن و شرايط ويژه ى آن دو بستگى دارد. همان طور كه در بخش اول بيان شد، دختر و پسر با رسيدن بلوغ، سرشار از غرايز و عواطف بوده، از هم تأثيرپذيرى بسيارى دارند.

در اين سن، حكومت و سلطه ى غرايز جنسى فراگير مى شود و بر اعمال و رفتار و انديشه ى جوان سايه مى افكند. احساس نيازى كه در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد، باعث مى شود كه آنان هر لحظه به دنبال پاسخى براى ارضاى آن و جبران كمبود روحى - روانى باشند. در بسيارى از برخوردها، دختر و پسر، هر چند به بهانه هاى گوناگون با هم آشنا مى شوند، اما اندك اندك براساس تسلّط طبيعى غرايز، نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بويى ديگر گرفته، معناى خاصّى پيدا مى كند.

و چه بسا بعد از مدتى به يكباره متوجه مى شوند، عواطف و احساسات آنان بازيچه ى هوس شده است. با توجه به مطالب فوق و آن چه در بخش دوم گذشت، حسّاسيّت جامعه و خانواده ها معنا پيدا مى كند. از آن جا كه اسلام روابط آزاد را توصيه نمى كند، براى جلوگيرى از روابط نامشروع چه راه حلّى پيشنهاد مى نمايد؟برخى مى گويند: بى اعتنايى به همه ى ارزش ها چاره ى رفع تعارضات يك جامعه ى تكثرگراى فرهنگى است؛ هم چنان كه امروزه در خارج از كشور، روابط بيرون از محدوده ى زناشويى، و هم جنس بازى، امرى روا شمرده مى شود.

منبع جوانان و روابط ابوالقاسم مقیمی حاجی


free b2evolution skin