4
آذر

چاره انديشى‏

در اتاق نشسته بودم كه از سوراخ شيشه شكسته‏ اى زنبورى به درون آمد و سپس پروازهاى اكتشافى را شروع كرد و بعد هم براى بازگشت آماده شد، اما به هر طرف كه مى‏رفت با شكست روبه ‏رو مى‏ گرديد. به شيشه مى‏ خورد و به زمين مى ‏افتاد تا اين كه ضربه‏ كفشى راحتش كرد.
اين درس من بود كه هنگام گرفتارى خود را به هر طرف نكوبم، بلكه به راه بازگشت فكر كنم و آن را بيابم و خود را خلاص كنم.

منبع : صفایی حائری علی، مسؤوليت و سازندگى، ص 109


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...