28
مرداد
پاي درس استاد84
آخرين هذيان هاى حيات !
مردى در حال مرگ بود و چيزى نمانده بود كه جان به جان آفرين تسليم كند. او را گفتند: بگو لا اله الا الله . گفت : اندوه من بر زمان است و در چه زمانى روزگار ناگوار اصابت كرد؛ در حينى كهزمستان پشت كرد و تابستان روى آورد و شراب و ريحان خوشمزه ، و پاك و پاكيزه است.
نام كتاب : پندهاى حكيمانه علامه حسن زاده آملى
نويسنده : عباس عزيزى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب