پاي درس استاد5
اگرصلاح بود و حق به جانب بودی اظهار نکن
شیخ بهایی با مقدس اردبیلی در زمان شاه عباس به نجف مشرف می شوند.شیخ بهایی شیخ الاسلام ایران بوده که قبرش در مشهد است سر قبر ایشان بروید و فاتحه بخوانید .سه عالم مهم در مشهد است که خیلی ها متوجه نیستند بلکه چهارتا. ما هر وقت که می رویم مقیدیم یکی شیخ بهایی که داخل خود حرم است دیگر شیخ حر عاملی، شیخ طبرسی و حاج حسنعلی نخودکی را زیارت کنیم.
بین شیخ بهایی و مقدس اردبیلی سر موضوعی مباحثهای شد. شاه آنجا در مجلس نشسته بود و نگاه می کرد. با اینکه حق به جانب مقدس بود، مقدس حق را به جانب شیخ بهایی می دهد و جلوی شاه عباس عرض اندام نمی کند بین آن دو مباحثه می شود و مجلس به نفع شیخ بهایی تمام می شود. فردا در کوچه مقدس به شیخ بهایی بر میخورد و شاه نبود. به او می گوید که آن مطلب که دیشب فرمودید به این دلایل آن نبوده و این است که من می گویم. شیخ بهایی می گوید چرا دیشب نفرمودید؟ دیشب می توانستم بگویم اما چون تو شیخ الاسلام ایران بودی و نزد شاه محترم بودی، اگر من می خواستم جلوی شاه شما را کوچک کنم ، این به ضرر اسلام بود و لذا حاضر شده بود که خودش را خرد کند که شیخ بهایی کوچک نشود. این ها درس اخلاق است و برای طلبه ها این ها خیلی چیزهای خوبی است. عیب کار این است که نفس وقتی که استاد اخلاق نبیند، تربیت نمی شود، به این چیزها اهمیت نمی دهد. مقدس اردبیلی مهم بوده، قبرش در نجف داخل حرم دست چپ و دست راست علامه حلی است.
اخلاق خوب این بود که ولو حق به جانب من است اگر صلاح نیست اظهار نکنم یک وقت دیگر اظهار کنم که صلاح است. آدم درس بخواند اما به این چیزها عمل نکند به درد نمی خورد لذا طلبه های سابق استاد اخلاق داشتند.
پی نوشت:
آيت الله مجتهدي تهراني ره
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب