پاي درس استاد23
حيا منشأ «بخشيدن» و «جبران كردن» است
“وَ إِعْطَا السَّائِلِ “كسي به تو مراجعه كرده است تمكن داري، ميتواني كمكش كني، امّا كمك نكني و ردش كني، خود وجدان تو ميگويد اين عمل تو قبيح است. باز همان حيا پشتوانه ميشود كه به او كمك كني. “وَ الْمُكَافَاةُ بِالصَّنَائِعِ ” كه من در بحثم اين را مثال زدم. محبت كرده است، جواب محبت محبت است، جواب احسان احسان است.
حيا منشا “امانت داري “، “صله رحم ” و …
“وَ أَدَا الْأَمَانَةِ ” خيانت در امانت زشت است، قبيح است. باز همينجا است كه عقل عملي انسان ميگويد قبيح است، حيا كن. حضرت همينجوري ميآيد يكي پس از ديگري بيان ميكند. “وَ صِلَةُ الرَّحِمِ ” از خويشاوند نبُر. بريدن از خويشاوند زشت است. “وَ التَّوَدُّدُ إِلَى الْجَارِ وَ الصَّاحِبِ ” نيكي كردن به همسايه. واقعاً وجدان ميگويد اذيت كردن همسايه كار خوبي نيست. “وَ قِرَى الضَّيْفِ ” وجدان آدم از بي اعتنايي كردن به مهمان و از او پذيرايي نكردن، ناراحت ميشود.
آقا مجتبي تهراني
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب