27
مرداد

پاي درس استاد23

حيا منشأ «بخشيدن» و «جبران كردن» است

“وَ إِعْطَا السَّائِلِ “كسي به تو مراجعه كرده است تمكن داري، مي‎تواني كمكش كني، امّا كمك نكني و ردش كني، خود وجدان تو مي‎گويد اين عمل تو قبيح است. باز همان حيا پشتوانه مي‎شود كه به او كمك كني. “وَ الْمُكَافَاةُ بِالصَّنَائِعِ ” كه من در بحثم اين را مثال زدم. محبت كرده است، جواب محبت محبت است، جواب احسان احسان است.
حيا منشا “امانت داري “، “صله رحم ” و …
“وَ أَدَا الْأَمَانَةِ ” خيانت در امانت زشت است، قبيح است. باز همين‎جا است كه عقل عملي انسان مي‎گويد قبيح است، حيا كن. حضرت همين‎جوري مي‎آيد يكي پس از ديگري بيان مي‎كند. “وَ صِلَةُ الرَّحِمِ ” از خويشاوند نبُر. بريدن از خويشاوند زشت است. “وَ التَّوَدُّدُ إِلَى الْجَارِ وَ الصَّاحِبِ ” نيكي كردن به همسايه. واقعاً وجدان مي‎گويد اذيت كردن همسايه كار خوبي نيست. “وَ قِرَى الضَّيْفِ ” وجدان آدم از بي اعتنايي كردن به مهمان و از او پذيرايي نكردن، ناراحت مي‎شود.

آقا مجتبي تهراني


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...