پاي درس استاد22
حيا» منشأ راستي در گفتار است
عقل عملي ميگويد دروغ زشت است، قبيح است حيا كن. نتيجهاش چه ميشود؟ آدم از هر چيزي كه بدش ميآيد به ضدش رو ميكند. معمولياش اين است كه به ضدش رو ميكند. قُبح دروغ من را به راستگويي ميكشاند، وقتي درك كردم كه دروغ زشت است، حيا ميكنم و دروغ نميگويم. “صِدقُ الحَديثَ وَ صِدْقُ الْيأْسِ “
چون هر كدام از اينها بحث دارد، من مجبورم اشارهاي رد شوم و بروم. يعني آدم در زندگياش كه مدعي است، متشرع است ميگويد: همه امور دست خدا است، مسبب الاسباب او است، از اين حرفها ميزند بعد ته دلش را كه ميبيني پول و رياست را مسبب الاسباب ميداند. تمام اميدش به پولها و رياست است، از اينها دل نبريده است. اينها لفظي است. “يأس ” يعني انقطاع الي الله. بايد تو تمام اميدت خدا باشد.
در روايت بلافاصله بعد دروغ، يأس را ميگويد. صدق حديث از مكارم اخلاق است، يأس هم از مكارم است يعني انقطاع الي الله. اول اميد به پول و رياست نبند و بعد مدعي به ديانت شو! كسي كه مدعي به ديانت است اميد به پول و رياست نميبندد.
آقا مجتبي تهراني
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب