26
مرداد

پاي درس استاد16

آيت الله آقا مجتبي تهراني

* شكر منعم امري فطري است

چون من سراغ احكام شرعيه آمدم، مي‎خواهم حيا را در اين فضا بحث كنم. ما در باب شكر مُنعِم بحثي داريم كه يك امر فطري است. از همان فطريات انسان است، يعني اگر كسي به آدم محبتي كرد، احساني كرد، انسانيت اقتضا مي‎كند كه از آن تشكر كنيم. اين مطلب، چيزي نيست كه قابل انكار باشد، مگر اين‎كه شخصي مسخ شده باشد. شكر انواعي دارد، شكرِ قلبي داريم، زباني داريم، عملي داريم. حتي در روايات اين تعبير آمده است كه “الانسان عبيد الاحسان “. انسان بنده احسان است.
ما الآن داريم در منطقه شريعت بحث مي‎كنيم، چون وارد احكام شرعيه شديم. كساني كه خودشان را متدين مي‎دانند، مسلمان مي‎دانند، مؤمن مي‎دانند و مي‎گويند ما معتقد به مبدأ و معاد هستيم، اينهايي كه مدعي هستند كه تمام نعمت‎هايي كه در اختيار ما است چه متصل و چه منفصل خدا به ما داده است، بحث درباره احكام شرعيه، مربوط به اينها است. عقل عملي جز غرايز و فطريات است، اين عقل اقتضا مي‎كند كه انسان از كسي كه به او نيكي كرده است، به نحوي تشكر نمايد.

عقل عملي، تشكر را لازم مي‎داند

مثلاً اگر كسي كادويي به من داد و محبتي كرد، من در صدد اين هستم كه يك وقت آن را جبران كنم، يك شرايطي پيش بيايد كه بتوانم جواب محبت او را بدهم، زمينه‎اي فراهم شود تا بتوانم جبران كنم كه از آن به “مكافات ” تعبير مي‎كنيم، اين لزوم جبران را چه كسي به من مي‎گويد؟ از درون من است، هيچ احتياجي نيست كه ديگري به من تذكر دهد. خودم فطرتاً اين‎طور هستم. اينها همه عقل عملي است، تمام اينها دروني من است، خود درون من مي‎گويد كه جواب نيكي، نيكي است.
امّا اگر كسي بخواهد بر عكس عمل كند، يعني جواب نيكي را با بدي دهد، اينجا عقل تقبيح مي‎كند، خجالت مي‎كشد، حيا مي‎كند، لازم نيست كسي به من بگويد، خودم به خودم مي‎گويم: خجالت نمي‎كشي كه فلاني اين همه به تو محبت كرده است، حال تو اين‎طوري با او رفتار مي‎كني و اين‎طوري سزا مي‎دهي؟!
دين‎داري يعني “انجام خواسته‎هاي كسي كه همه چيز به ما داده است! “
در باب عمل به احكام شرعيه، اعم از الزامي و غير الزامي، يعني واجب، مستحب، حرام و مكروه همه اينها، وجدان انسان مي‎گويد: آن مُنعِمي كه به تو اين همه نعمت داده است، اين همه محبت كرده است حالا از تو عملي را خواسته است، پس جواب احسان او را بده! بايد تشكرت اين باشد كه به امر و نهي او جواب مثبت دهي. حالا مي‎خواهد درخواستش يك درخواست مثبت يا منفي باشد، اين هيچ فرقي نمي‎كند. مثلاً مولا مي‎گويد: من اين كار را از تو مي‎خواهم، اين كار را براي من بكن! من گره از كارت باز كردم، اين گره را هم تو از كار من باز كن! حال اگر تو آن كار را نكني درونت تو را نكوهش مي‎كند. آيا منفعل نمي‎شوي؟ منزجر نمي‎شوي؟ خودت از خودت متنفر نمي‎شوي؟ درونت به تو مي‎گويد: اين چه برخوردي است؟ حيا نمي‎كني؟

 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...