پاي درس استاد15
آيت الله آقا مجتبي تهراني
حسن و قبح درجه دارد
حُسن و قُبح نسبت به بايدها و نبايدها است كه به آنها احكام يا اعمال ميگوييم. در اين شكي نيست كه زيبايي يك عمل با زيبايي عمل ديگر مساوي نيست. خود انسان درك ميكند كه يك عمل زيبا است، يك عمل ديگر را هم ميبيند كه زيبا است، امّا اين دو را با هم مقايسه ميكند، اين مراتب حسن و قبح است.
بعد قُبح اعمال هم همينطور است، يك عمل زشت است، يك عمل زشتتر است. سيلي زدن به صورت غير زشت است، قتل هم زشت است، امّا آيا اين دو مساوي هستند؟ نه. لذا ميگويند: حُسن و قُبح داراي مراتب است.
* تبعيت احكام از مراتب مصلحتها و مفسدهها
احكام ما كه بايد و نبايدها است چون بر محور حسن و قبح است، اگر مصلحت ملزمه باشد، حكم الزامي و جدّي است كه نبايد ترك كني. اگر از آن طرف مفسده زياد باشد، نبايد انجام دهي. اين مصلحت و مفسده مراتب دارد، آنهايي كه اهلش هستند ميفهمند، ما احكام واجب داريم و از آن طرف احكام مستحب داريم، مستحب آنجايي است كه انجام عمل رجحان دارد، يعني انجام دادن با انجام ندادنش فرق ميكند؛ در انجام دادن يك چيزي نصيب انسان ميشود، لذا ميگويند: اين كار رجحان دارد؛ امّا مصلحت، ملزمه نيست يعني به اندازهاي نيست كه لازم باشد، حتماً آن كار را انجام دهي. در باب مكروهات هم همينطور است. لذا تمام بايدها و نبايدها در شريعت اسلام بر محور “مصلحتها و مفسدهها ” و “حُسنها و قُبحها ” است، هميشه اينطور است.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب