پاي درس استاد13
آيت الله آقا مجتبي تهراني
جذب ائمّه به سوی رحمت و سعادت الهی
من این روایت را مطرح کرده و دستهبندی نمودم. در علّتها هم علّت تکراری نیاوردم، چنانچه هر کدام از آنها یک تعبیر و یک قالب جدا داشت. امّا تمام اینها در یک چیز مشترک هستند؛ حتّی آنهایی هم که نسبت به غیر باشد، همینطور است که همه با هم همسو هستند و آن این اصلی است که عرض میکنم؛ ائمّه میخواهند افراد را بهسوی سعادت بکِشند. آیا شما غیر از این را میفهمید؟ نه! واقعاً همین است که میخواهند بندگان را بهسوی سعادت و رحمت خدا بکِشند. این جذب است، جذب بهسوی سعادت و رحمت. نمیخواهند آنها رویگردان شوند. میخواهند جلوی رویگردانی اینها را بگیرند. توجّه کنید! آنها در یک چیز مشترکاند و آن اصل جذب بهسوی رحمت خدا و سعادت ابدی است. آنها دنبال این هستند. ائمّه هیچکس را نمیخواهند مأیوس و ردّ کنند. یک جا نمیبینیم که اینطور باشد.
این بحثهایی که میکنم، تقریباً بحثهای ریشهداری است و کمتر کسی هم به این سبک بحث کرده است. امّا توجّه داشته باشید که اینجا با جاییکه «تقاضای شهادت» میکنند، اشتباه نشود! بین این دو فرق بگذارید! کما اینکه در قبل، در بحث لعن و نفرین، گفتم که این بحث راجع نباید به مؤمن و مشرک و کافر خلط شود. مشرک و کافر را قرآن هم لعن کرده، آن ربطی به اینها ندارد، اینها را با هم خلط نکنید!
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب