13
شهریور

سفر هفتاد ساله به سوى جهنم

سفر هفتاد ساله به سوى جهنم

شيخ عارف محيى الدين عربى در باب شصتم فتوحات ، و صدر المتاءلهين در اسفار روايت نقل كرده اند كه : روزى رسول خدا (ص ) با يارانى در مسجد نشسته بودند كه آواز سهمگين فرو افتادن چيزى را شنيدند پس ترسيدند. رسول خدا (ص ) گفت : مى دانيد آواز چيست ؟ گفتند: خدا و رسولش دانايند. رسول خدا (ص ) گفت : سنگى از بالاى جهنم هفتاد سال است كه افتاده و اينك به قعر جهنم رسيده است و اين آواز هولناك از سقوط آن سنگ برخاست . پس هنوز رسول خدا (ص ) از كلام خود فارغ نشده بود كه از خانه منافقى صداى گريه اهل و عيالش بلند شد كه آن منافق در آن وقت بمرد و هفتاد سال عمر او بود و رسول الله گفت : الله اكبر! سپس شيخ گويد كه : علماى صحابه از اين گفتار رسول خدا (ص ) دريافتند كه اين حجر آن منافق است و وى از آن روزى كه آفريده شد به سوى جهنم مى رفت تا آن كه عمرش به هفتاد رسيد و چون بمرد در قعر جهنم قرار گرفت . خداوند فرمود: ان المنافقين فى الدرك الاءسفل من النار پس آن صدا را شنيدند تا عبرت بگيرند.

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى


free b2evolution skin
13
شهریور

خداوند همه جا است !

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى

خداوند همه جا است !

روزى على عليه السلام وارد بازار شد. مردى را ديد كه مى گويد: نه ! سوگند به كسى كه هفت حجاب دارد؛ حضرت پرسيد: منظورت كيست ؟ گفت : خدا! اى امير مؤ منان ! حضرت فرمود: اشتباه مى كنى ، مادر به عزايت بنشيند! ميان خدا و خلقش هيچ حجابى نيست و هر جا كه باشند خداوند با آن هاست . مرد پرسيد: اى امير مؤ منان ! كفاره آن چه كه گفتم چيست ؟ فرمود: اين كه بدانى هر جا باشى خدا با توست . مرد گفت : آيا به مساكين طعام دهم ؟ حضرت فرمود: نه ! چون به غير خدايت سوگندى خوردى !


free b2evolution skin
13
شهریور

پند قرآنى

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى

پند قرآنى

خداوند سبحان مى فرمايد: فاقراءوا ما تيسر من القرآن ؛ با اين همه ، تا حدى كه ميسرتان است قرآن بخوانيد.


free b2evolution skin
13
شهریور

كشيدن تير در حال نماز

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى

كشيدن تير در حال نماز

واقعه امير المؤ منين عليه السلام و پيكان در جنگ احد را مرحوم ملا فتح الله كاشانى در تفسير منهج الصادقين در ضمن آيه الذين هم فى صلوتهم خاشعون در اول سوره مباركه مؤ منون قرآن كريم نقل كرده است كه : در اخبار صحيحه آمده كه در روز احد پيكان مخالفين در بدن مبارك امير المؤ منين عليه السلام نشست و از غايت وجع نتوانستند كه آن را بيرون آورند؛ صورت حال را به حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم عرض ‍ كردند، فرمود كه : وقتى كه وى در نماز باشد، پيكان را از بدن اطهر او بيرون آوردند و خون بسيار بر سجاده آن حضرت ريخته شد، و چون از نماز فارغ شد و آن خون را مشاهده نمود، پرسيد كه : اين خون چيست ؟ گفتند كه : در حينى كه پيكان از بدن شما بيرون آورديم اين خون از آن جراحت بيرون آمد، فرمود: به خدايى كه جان على در قبضه قدرت اوست كه در نيافتيم و واقف نشدم كه شما در چه وقت بدن مرا شكافتيد و پيكان را بيرون آورديد.


free b2evolution skin
13
شهریور

نفتى و خداشناسى

پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى

نفتى و خداشناسى

شخصى بود كه در قديم ، ظروفى پر از نفت را با اسب و قاطر به دهات و روستاها مى برد، روزى شخصى از او پرسيد كه : تو خدايت را چگونه شناخته اى ؟ نفتى جواب داد: خوب گوش كن ، من هر گاه كه از مبداء راه مى افتم ، پس از پر كردن اين ظرف ها از نفت ، درب آن ها را با پارچه يا نايلونى محكم مى بندم و بعد هم با نخ ، محكم به دور آن مى پيچم ، با همه اين ها، هميشه از در اين ظروف ، نفت ها چكه چكه مى ريزد، ولى خداوند ما را طورى آفريده كه اگر در شديدترين حالات فشار قوى دافعه بدن قرار گيريم ، تا خودمان نخواهيم عمل دفع صورت نمى گيرد و غايط و بول بدون اراده نفس ، خارج نمى شود و در عين حال هيچ گاه به نخ و نايلون هم نيازى نيست ! من از اين راه به وجود و عظمت خدا پى برده ام !


free b2evolution skin