13
شهریور
نفتى و خداشناسى
پندهاى آموزنده و حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملى
نفتى و خداشناسى
شخصى بود كه در قديم ، ظروفى پر از نفت را با اسب و قاطر به دهات و روستاها مى برد، روزى شخصى از او پرسيد كه : تو خدايت را چگونه شناخته اى ؟ نفتى جواب داد: خوب گوش كن ، من هر گاه كه از مبداء راه مى افتم ، پس از پر كردن اين ظرف ها از نفت ، درب آن ها را با پارچه يا نايلونى محكم مى بندم و بعد هم با نخ ، محكم به دور آن مى پيچم ، با همه اين ها، هميشه از در اين ظروف ، نفت ها چكه چكه مى ريزد، ولى خداوند ما را طورى آفريده كه اگر در شديدترين حالات فشار قوى دافعه بدن قرار گيريم ، تا خودمان نخواهيم عمل دفع صورت نمى گيرد و غايط و بول بدون اراده نفس ، خارج نمى شود و در عين حال هيچ گاه به نخ و نايلون هم نيازى نيست ! من از اين راه به وجود و عظمت خدا پى برده ام !
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب