همدلی و پایداری فاطمه علیها السلام
آری، زندگی کوتاه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خردسالی تا به هنگام شهادت، آمیخته به انواع آلام و ناراحتیها بود. شاید مصلحت چنین اقتضا میکرد که وجود گل درخشنده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دچار مصایب و تلخکامیها شود تا بتواند شریک غمها و ناراحتیهای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گردد، چه بلا، ویژه اهل ولا میباشد و هر کسی که در این بزم مقربتر باشد، جام بلا افزونترش میدهند. اگر فاطمه علیهاالسلام- که تربیت یافتهی مکتب رسالت است- دچار رنج و ناراحتی بیوفا مردم حجاز نشود و همگام با پدرش مواجه با انواع و اقسام ناملایمات نگردد، پس چه کسی شایستگی چنین امتحان الهی را دارد؟
او به چشم خود میدید که دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چه بلاها و گرفتاریهایی بر سر آن حضرت آوردند. او میبیند که پدر بزرگوارش در حجر اسماعیل نشسته و مشغول تلاوت قرآن است و مشرکین و بتپرستان او را به باد ناسزا میگیرند و آزارش میدهند.[1]
«روزی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حال سجده بود که ناگهان، مشرکان شکمبه شتری را بر پشت آن حضرت انداختند. فاطمه علیهاالسلام که این منظره توهینآمیز و ناراحت کننده را تماشا میکرد، طاقت نیاورد و به پاک کردن و زدودن آن پرداخت و شروع کرد به شماتت مشرکان، ولی آن دیوسیرتان در مقابل عصبانیت فاطمه علیهاالسلام به خنده میافتادند و قهقهه میزدند.
اینگونه ناراحتیها بر دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تأثیر میگذاشت و او را افسرده و اندوهگین میساخت.» [2] .
فاطمه علیهاالسلام را هر چه بیشتر ناراحت میکردند. صبر و بردباری و مقاومتش در برابر ناملایمات بیشتر و محکمتر میشد. سه سال بدان منوال گذشت، اکنون، فاطمه علیهاالسلام هشت ساله شده بود و با گذشت زمان، دلبستگی و علاقهاش به پدر افزونتر میشد. پدر نیز چنین بود، او هم به دخترش علاقهای شدید داشت و این شدت علاقه سبب میشد که فاطمه علیهاالسلام غم و اندوهش را از یاد ببرد.
منبع:
[1] محمد صلی الله علیه و آله و سلم خاتم پیامبران، ج 1، ص 183.
[2] فاطمه الزهراء علیهاالسلام من المهد الی اللحد، ص 143.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب