هشدارهای قرآنی درباره شرک قسمت اول
إِنَّ اللّهَ لاَیَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ. (نساء: 48)به یقین، خدا این را که به او شرک ورزیده شود، نمی بخشاید و غیر از آن را برای هر که بخواهد، می بخشاید.
شرک، از مفاهیمی است که درباره آن، بیشترین هشدارها در قرآن داده شده و باورهای شرکآمیز در آیه های قرآن محکوم شده است؛ به گونه ای که خداوند، بخشایش هر گناهی را از سوی خود ممکن دانسته است، به جز شرک که در آیه بالا آشکارا به این مطلب اشاره میکند.به جز این آیه، هشدارهای آشکار دیگری نیز درباره شرک به بیان های گوناگون در قرآن آمده است. خداوند به پیامبر خویش چنین می فرماید:
لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.(زمر: 65)اگر شرک بورزی، حتماً کردارت تباه شده و به یقین، از زیانکاران خواهی شد.نیز در جای دیگر درباره پیامبران الهی می فرماید:وَ لَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ. (انعام: 88)اگر آنان شرک ورزیده بودند، به یقین آنچه انجام می دادند، از دستشان می رفت.
در آیههایی دیگر، شرک، گناه عظیم،(نساء: 48) ضلالت بعید(نساء: 116) و ظلم عظیم(لقمان: 13) دانسته و آشکارا هشداداده شده است که هر کس شرک ورزد بهشت بر او حرام و جایگاهش آتش است.(مائده: 72)
با جستوجو در قرآن کریم درمییابیم که شرک، مفهومی گسترده دارد. قرآن تنها مشرکان زمان پیامبر را که بت ها را میپرستیدند، مشرک معرفی نمیکند، بلکه بیشتر مردمان پیشین را مشرک میداند.(1) حال، این شرک گاه به سبب پرستش خورشید(2) و ماه(3) است و گاه پرستش و بالاتر از حد دانستن افراد بشر همچون حضرت عیسی و حضرت عزیر(ع).(4)
جالب توجه است که مشرکان، موارد نامبرده بالا را خالق یا رازق نمی دانستند، چنان که در قرآن نیز درباره آنان چنین آمده است:- «قُلْ سِیرُوا فِی الارْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ؛ بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند، چگونه بوده است». (روم: 42)
2- چنانکه در سوره نحل ضمن نقل داستان حضرت سلیمان(ع) و دوران حکومت او، هدهد برای او خبر می آورد که با گروهی برخورد کرده که بر خورشید سجده می کردند و از زبان او اینگونه آمده است: «وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللّهِ؛ او(ملکه سبأ) و قومش را چنان یافتم که به جای خدا بر خورشید سجده می کنند». (نمل: 24)
3- از داستان حضرت ابراهیم(ع) که در سوره انعام ذکر شده است و اینکه او نخست ستاره، سپس ماه و بعد خورشید را پروردگار خویش خواند، آنگاه با افول آنها از همهشان بیزاری جست، مشخص می شود که در آن زمان، مردمان این اجرام آسمانی را میپرستیدند و شریک خدا می دانستند. (انعام: 76-79)
4- «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَی الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ مَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَ_هًا وَاحِدًا لاَّ إِلَ_هَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ و یهود گفتند: عزیر، پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح، پسر خداست. اینان، دانشمندان و راهبان خود و مسیح، پسر مریم را به جای خدا به الوهیت گرفتند. با اینکه مأمور نبودند، جز اینکه خدای یگانه را بپرستند که هیچ معبودی جز او نیست. منزه است او از آنچه [با وی] شریک می گردانند». (توبه: 30 و31)
منبع هشدارها و تحذیرهای قرآنی/ حمیدرضا حبیب اللهی
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب