18
شهریور
نمره بیست
نمره بیست
بسمه تعالی
مسوول ثبت نام به قدو بالاش نگاه کردگفت:دانش آموزی؟ جواب داد:بله. گفت میخوایی از درس خوندن فرار کنی؟ ناراحت شد، ساکش را گذاشت رو میز و باز کرد، کتاب هاش رو ریخت روی میز و گفت:((نخیر اونجا درسم رو می خونم.)) بعد کارنامش را نشون داد، همه نمرهاش بیست بود.
منبع:حیات طیبه شماره109

فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب