23
تیر

مهارت برقراری ارتباط در خانواده

زندگی اجتماعی بدون برقراری ارتباط ممکن نیست. اگر ارتباطات اجتماعی درست نباشد، امکان بروز انواع و اقسام مشکلات فردی و اجتماعی پیش می آید. شناخت خود، شناخت دیگران و شناخت پدیده ها و واقعیت های اجتماعی، لازمه تعامل درست و سازنده با دیگر افراد اجتماع است. شناخت در هر یک از این سه زمینه، نیازمند یادگیری و آموزش درست و ممارست در تمرین آموخته ها است. شناخت واقع بینانه از مسئولیت ها، وظایف و حقوق خود، شناخت حقوق و مسئولیت های دیگران، شناخت شرایط، امکانات و پیش زمینه ها و پس زمینه های بروز اتفاقات و پدیده ها، لازمه برقراری ارتباط درستو مناسب است.

 

 

 

 

برخی از مهارت ها که در ایجاد ارتباط و تقویت روابط اجتماعی کودکان مؤثر است عبارتند از:

1. سلام و احوالپرسی کردن
سلام کردن از آداب اجتماعی است که اسلام نسبت به آن سفارش بسیاری کرده است. از امام علی علیه السلام است که:

«السَّلَامُ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعَةٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِی وَ وَاحِدَةٌ لِلرَّادِّ» «سلام هفتاد ثواب دارد که شصت و نه تای آن برای سلام کننده است و یکی برای جواب دهنده».

در حدیث دیگری از نبی اکرم صلی الله علیه وآله، شیوه سلام کردن گروه های مختلف بیان شده است:

«یُسَلِّمُ الصَّغیرُ عَلَی الکَبیرِ، و یُسَلِّمُ الواحِدُ عَلَی الاِثنَینِ، وَ یُسَلِّمُ القَلیلُ عَلَی الکَثیرِ، وَ یُسَلِّمُ الرّاکِبُ عَلَی الماشی، و یُسَلِّمُ المارُّ عَلَی القائِمِ، وَ یُسَلِّمُ القائِمُ عَلَی القاعِدِ» «کوچک به بزرگ سلام کند و یکنفر به دو نفر و عده کمتر به عده بیشتر و سواره به پیاده و رهگذر به ایستاده و ایستاده به نشسته».(1)لقمان حکیم به فرزند خود می گفت: «یَا بُنَیَّ ابْدَأِ النَّاسَ بِالسَّلَامِ وَ الْمُصَافَحَةِ قَبْلَ الْکَلَام» «فرزندم، قبل از آن که با مردم سخن آغاز کنی، در سلام کردن و مصافحه کردن پیش قدم شو».

از آنجا که نخستین گام برقراری یک ارتباط صحیح و سالم سلام و احوالپرسی کردن است ضرورت آموزش این مهارت به کودکان واضح و روشن می­شود. کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، ممکن است به افراد آشنای خود هم سلام نکنند. آن ها ممکن است درست کنار دوستشان راه بروند، ولی حتی یک نگاه هم به او نکنند یا موقع حرف زدن، نتوانند تماس چشمی برقرار کنند. این کودکان در مواردی هم که سلام می­کنند تُن صدایشان چندان دوستانه و صمیمی نیست.

هنگام سلام کردن مهم نیست، که کودک از چه عبارت و جمله ای استفاده می کند یا با چه لحن و حالتی جمله اش را بیان می کند، مهم آن است که طوری به دوستش سلام کند که او از دیدنش احساس شادی و خوشحالی کند و به این ترتیب روابط اجتماعی خود را گسترش دهد.

 


2. پیش قدم شدن در گفت وگو
بعد از سلام و احوال پرسی، معمولاً گفت وگو شروع می شود. برای ورود به بحث، کودک باید بتواند مکالمه ای را آغاز کند، ادامه دهد و به پایان برساند. این مهارت مستلزم خوب گوش دادن و توجه کردن است؛ برای مثال، او باید اصل «رعایت نوبت» را بداند. گاهی کودکانموضوعی برای صحبت کردن با یکدیگر ندارند، در این گونه موارد می توانند پرسشی را مطرح کنند؛ مثل کارتون موش و گربه را دیده ای؟ یا می دانی در مدرسه چه اتفاقی افتاده است؟ و امثال آن. موضوع بحث باید برای هر دو طرف جالب و جذاب باشد تا هر دو را به نوعی درگیر صحبت کند. مکالمه یک طرفه موجب خستگی و کسالت دو طرف می شود و ممکن است موجب قطع همین ارتباط ساده هم شود؛ حتی ممکن است تأثیری منفی در ذهن آن دو بگذارد چنانکه در آینده نیز تمایلی برای صحبت کردن با هم نداشته باشند. بنابراین گوش کردن مثل صحبت کردن مهم است. اگر کودک علاقه ای به آن چه دوستش می گوید، از خود نشان ندهد، ممکن است از صحبت کردن با او منصرف شود. کودکان کم توجه و پرتحرک، اغلب زمان صحبت کردن و گوش کردن را درست تشخیص نمی دهند.

3. درک احساس شنونده
زمانی که یک گفت وگو آغاز می شود، برای حفظ و ادامه آن لازم است، گوینده به عواطف و احساسات شنونده توجه داشته باشد.

کودکانی که مشکل ارتباطی دارند، اغلب در درک احساسات شنونده ناتوان هستند، درحالی که کودک اجتماعی، سریع و راحت می تواند احساسات شنونده اش را بشناسد و طبقه بندی کند، آن گاه سخنانش را ارزیابی کند و براساس پاسخ هایی که از شنونده دریافت می دارد، کلماتش را انتخاب کند و گفت وگو را ادامه دهد.بخش دیگری از مهارت گفتگوی افراد مربوط به تشخیص درست اختلاف ها و مسائل بین آن ها است. گاهی ممکن است شنونده با گفته های گوینده موافق نباشد و از شنیدن سخنان او خشمگین شود و شروع به پرخاشگری و تندی کند، در این گونه موارد چگونگی پاسخ دهی گوینده به حالات عاطفی شنونده، تأثیر زیادی بر روند گفت وگو دارد. کودکانی که توانایی درک اختلاف ضمن گفت وگو را ندارند، معمولاً دچار ضعف ارتباطی هستند. آن ها خیلی زود عصبانی می شوند و ممکن است تا مدت ها از صحبت کردن با شنونده صرف نظر کنند.

این گونه کودکان می خواهند همیشه برنده باشند و اصلاً برایشان مهم نیست که باید چه بهایی برای این برنده شدن بپردازند؛ گاهی این بها به قیمت از دست دادن دوست است. این گروه مدام در اجتماع لطمه می خورند و برای خودشان دشمن می تراشند. برای یک تعامل و گفت وگوی دوطرفه و حفظ روابط دوستی نیاز به برنده شدن یک طرفه نیست، بلکه باید هر دوطرف احساس برنده شدن کنند.

4. همدلی کردن
همدلی عبارت است از «تمایل پاسخ دهی به حالت عاطفی دیگران با حالتی عاطفی و مشابه».(1)همدلی کردن از مهارت های بسیار مهم و اساسی در زندگی هر فرد است و در روایات، بسیار مورد تأکید قرار گرفته است؛ برای نمونه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله واکنش های عاطفی انسان را به واکنش های اعضای یک پیکر در هنگام آسیب تشبیه می کنند و می فرمایند:

«مَثَلُ الْمُؤْمِنِ فِی تَوَادِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ کَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَکَی بَعْضُهُ تَدَاعَی سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّی» «حکایت مؤمنان در دوستی، مهربانی و دلسوزی نسبت به یکدیگر، حکایت پیکر (آدمی) است، که هرگاه عضوی از آن به درد آید، سایر اعضای بدن با بیداری و تب و سوز آن همدردی می کنند».

سعدی شیرازی نیز با بهره مندی از همین سخن دلنشین می سراید که:

بنی آدم اعضای یک پیکرند * که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار * دگرعضوها را نماند قرار روزگار


رسول خدا صلی الله علیه وآله در تشبیهی دیگر همدلی و چگونگی ارتباط دو مؤمن نسبت به همدیگر را همچون آینه ای معرفی می کنند از ایشان است که: «الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ» «مؤمن آینه مؤمن است».همدلی دارای آثار مثبت فراوانی همچون ایجاد احساس خوشایندی در طرفین، پیش گیری از رفتارهای ناخوشایند نسبت به یکدیگر، نجات از تنهایی و غربت، تحکیم روابط اجتماعی و خانوادگی، ایجاد تمایل برای مشارکت و همکاری با یکدیگر، کمک در تصمیم گیری صحیح، ایجاد امید و نشاط در زندگی وجلب رضایت خداوند است.

همدلی کردن این امکان را به فرد می دهد که بتواند ارتباطی واقعی با دوستانش برقرار کند. برای مثال، اگر دانش آموزی در درس ریاضی نمره 20 گرفته ولی دوستش نمره پایینی کسب کرده است، بتواند شادی خود را کنترل کند و با دوستش به ابراز همدردی بپردازد. او می تواند با گفتن جمله ای نظیر «اشکال ندارد، سعی کن در امتحان بعدی بیشتر درس بخوانی تا نمره بهتری بگیری»، او را دلداری دهد. کسب مهارت همدلی به واسطه رعایت نکاتی همچون توجه به عواطف و احساسات دیگران، اظهار رضایت از احساسات مثبت طرف مقابل، انتخاب واژه های مثبت و عاطفی، تقویت صفت بردباری در خود، دادن فرصت به دیگران برای بیان احساسات است.
5. یافتن نقاط مشترک
برای حفظ یک مکالمه دوستانه، توجه به نقاط مشترک هر دو طرف اهمیتی خاص دارد. این امر به کودکان کمک می کند تا تمایل بیشتری برای ادامه دوستی و دیدارهای بعدی داشته باشند.

6. عذرخواهی کردن
هر فردی ممکن است گاهی دچار سوءتفاهم و اشتباه در روابط اجتماعی خود با دیگران شود. فردی که از مهارت های اجتماعی قوی برخورد است، با اعتمادبه نفس کافی پا پیش می گذارد و بابت اشتباهش عذرخواهی می کند. با این شیوه پسندیده، او سریع و آسان می تواند رفتارش را تصحیح کند. کودکانی که در مهارت های اجتماعی ضعیف هستند، هنگام بیان عذرخواهی دچار دردسر می شوند و دست و پای خود را گم می کنند. آن ها می ترسند که دیگران آن ها را احمق بدانند، درحالی که مردم معمولاً برای کسی که بابت اشتباه خود عذرخواهی می کند، احترام و ارزش بیشتری قائل هستند.

7. مهارت دوستی
دوستی یک فرایند اجتماعی در زندگی همة انسان هاست. برخی از افراد خواهش یا پیشنهاد دوست را بر خواهش یا پیشنهاد دیگر نزدیکان ترجیح می دهند و تأثیری را که از دوست خود می پذیرند، از هیچ معلم و مربّی ای پذیرا نیستند؛ بنابراین وقتی که دوست تا این درجه می تواند در زندگی فرزندان ما تأثیر داشته باشد، ضروری است که والدین فرزندان خویش را نسبت به آداب دوست یابی آموزش دهند.

8. مهارت مشارکت اجتماعی
از دیگر مهارت هایی که زمینه را برای رشد و بالندگی کودکان مهیّا می سازد، مهارت مشارکت اجتماعی است. کودکانی که در گروه­هایاجتماعی و بازی های گروهی عضو مفید و موفقی هستند معمولاً در زندگی اجتماعی از رضایت بیشتری برخوردارند.

شناخت قوانین گروه و اطاعت از اعضای آن، تشخیص سلسله مراتب اجتماعی در گروه، هماهنگ کردن دیدگاه خود با دیگران، شناخت فراز و نشیب های اجتماعی و کنترل خود به هنگام بروز بحران و مشکل و توجه به نیازهای اعضای گروه، از شرط های لازم برای داشتن مشارکت اجتماعی موفق است.

9. مهارت تعامل اجتماعی
همان گونه که افراد از لحاظ اقتصادی به دیگران احتیاج دارند و در یک جریان تعاملی مستمر، نیازهای خود را از منابع مختلف همچون نانوایی، قصابی و خیاطی تأمین می کنند، در زمینة روابط اجتماعی نیز به چنین داد و ستدهایی نیاز دارند؛ برای مثال، نیاز به محبت در جریان تعامل اجتماعی با خانواده، نیاز به دانش اندوزی و کسب مهارت های فنی و علمی از طریق آموزشگاه ها و مراکز مربوطه و نیازهای بهداشتی و درمانی در مراکز بهداشتی و بیمارستان ها تأمین می شوند.

کودکان باید یاد بگیرند که نهادها و واحدهای مختلف اجتماعی، نیازهای گوناگون آنان را بر طرف می کنند و به همین دلیل نباید از هر واحد اجتماعی انتظارات نامناسب داشته باشند، مثلاً درست نیست که فرزندان برای تأمین نیاز به محبت در کوچه و خیابان و در میان مردم به جست وجو بپردازند، محبت را باید در کانون خانواده پیدا کرد. پسحضور و شرکت در مجامع مختلف اجتماعی احتیاج به شناخت و کسب مهارت لازم دارد که باید آن را به فرزندان خود آموخت.

منبع:

 تربیت، خانواده و سبک زندگی اسلامی / مهدی دانشمند


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...