17
شهریور

اهمیت روز غدیر

روز غدیر در تاریخ اسلام از روزهای فراموش‌نشدنی است، آیات قرآن مجید، اخبار متواتره، جوامع حدیث از سنن و مسانید، کتاب‌های تفسیر، کلام، تاریخ، سیره، رجال و حتّی لغت و ادب، همه اسناد این واقعه بزرگ و اعلام رسمی ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است که در کتاب‌هایی، تا ده‌ها جلد، اسناد و روایات غدیر، جمع‌آوری و ضبط شده است.
البته برای اولین مرتبه نبود که رسول اعظم اسلام صلّی‌الله علیه و آله و سلّم، علی علیه‌السّلام را به خلافت و امامت نصب فرمود، بلکه در مواقف متعدد دیگر نیز این اعلام و انتصاب الهی انجام شده بود که از جمله در اوایل بعثت و هنگام نزول آیه «وَ انْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ» برنامه خاص این نصب اعلام شد، ولی در غدیر خم، در آن مجمع عام که نفرات آن را تا بیش از نود و صد هزار هم گفته‌اند، به همگان این موضوع بسیار حساس و مهم اعلام شد .

 

 

 

پیام غدیر
پیام غدیر، پیام ولایت و پیام کمال دین و اعلام نظام جاودانی و جهانی اسلام و بیان بقا و استمرار نظام عصر رسالت است. محتوای این پیام، وجود حکومت جهانی و واحد اسلامی است که بدون انقطاع و کمترین فترت در همه ادوار و اعصار برقرار بوده است و بر هر مسلمانی در هر کجا باشد اگرچه به ظاهر در تابعیت نظام‌های غیر شرعی محسوب شود واجب است از این نظام امامت تبعیت نماید و خود را ملزم به تابعیت آن بداند.

 

 


مسلمانان راستین در طول متجاوز از چهارده قرن در عصر امثال سلاطین بنی امیه و بنی عباس و دیگران، تابعیت این نظام را داشته و دارند و اگرچه این تابعیت با قوّه قهریه و نیروی انتظامی بر آنها تحمیل نشده خودبه خود به تعهّدی که در برابر این نظام دارند و بیعتی که از امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف در هر زمان به گردن دارند وفا دارند و از آن تبعیت می‌نمایند و در این عصر که شمس آسمان ولایت حضرت بقیة الله ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء در پرده غیبت قرار گرفته است از علمای عامل و فقهای عادل که نوّاب عام آن خلیفه یزدان و رهبر دوران هستند و به ظاهر عهده‌دار شئون نظام امامت، نگهبان ثغور دین و دفع بدع مبدعان و شبهات ملحدان می‌باشند پیروی و تبعیت می‌نمایند.
وَ آخِرُ دَعْوانَا أنِ الحَمْدُللهِ رَبِّ العَالمینَ جَعَلَنا اللهُ تَعالی مِنَ المتَمَسِّکینَ بِولایَةِ أمِیرالمؤمِنینَ وَ الائِمَّةِ الطَّاهِرینَ مِنْ وُلْدِه سیَّما مَولانا وَ سَیِّدنا صَاحِب الزَّمانِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.

 

 

 

غدیر رمز پایداری و استقامت
حقیقت این است که شیعه برای غدیر و غدیر همه چیز شیعه است. شیعه با غدیر معنا پیدا می‌کند و با غدیر هویّت خود را می‌یابد و هویّت شیعه غدیری است.
غدیر رمز پایداری و استقامت آزادمردان جهان در مقابل حکومت‌های طاغوتی و مستکبرین است.
برکه جوشان غدیر است که تشنه‌گان حقیقت و عدالت را در طول تاریخ سیراب می‌کند و درخت تنومند خداپرستی، توحید، نبوّت و معاد را آبیاری می‌نماید.
آن‌که از چشمه زلال غدیر نوش‌جان گرفت حیات جاودانی یافت و زندگی برایش معنا پیدا کرد و آن‌که قطره‌ای از غدیر و برکه با برکت او نوشید به حوض کوثر نبوی اتّصال پیدا کرد که لاظمأَ بَعْدَه أبدا. غدیریان که کاسه زلال این برکه را سرکشیدند مست ولای جام علوی گشتند و هر آنچه داشتند در این راه فدا نمودند.

 

 

 

چیستی غدیر
سخن از غدیر، یعنی سخن از سرّ خدا و ناموس خلقت، سخن از حقیقت هستی، سخن از روح واقعی ادیان الهی و در یک کلمه، سخن از ولایت امیرالمؤمنین علیه‌أفضل صلواة المصلّین.
آیا می‌توان غدیر را آن‌چنان که هست به مردم نشان داد؟ آیا می‌توان حادثه بزرگ تاریخ بشریّت را به نمایش درآورد؟
غدیر روز سرنوشت برای انسانیّت و زیباترین حماسه تاریخ ادیان است، روزی که خداوند می‌خواهد محبوب‌ترین آفریده خود را بعد از پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه و آله و سلّم به دنیا معرّفی کند. روزی که خداوند می‌خواهد دلبری خود را به محبوب خود نشان دهد و به دنیا اعلام کند که من علی را برگزیدم و او را بر جهانیان امیر قرار دادم. روزی که صراط مستقیم و حبل الله المتین را به مردم نشان داد.
آری! روزی که به فرموده امام صادق علیه‌السلام:
«هُوَ عِیدُ اللهِ الْأَکْبَرُ وَ مَا بَعَثَ اللهُ نَبِیّاً إِلَّا وَ تَعَیَّدَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ وَ اسْمُهُ فِی السَّمَاءِ یَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُود»
روزی که هشتمین پیشوای شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام می‌فرماید:
«إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ فِی السَّمَاءِ أَشْهَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْض»
روزی که خداوند به جبرئیل امین فرمان می‌دهد تختی را به عنوان تخت کرامت الهی در مقابل بیت المعمور نصب کند و بر آن بالا رود و ملائکه از آسمان‌ها بر گرد او جمع شوند و مدح و ثنای رسول اکرم را بگویند و بر شیعیان امیرالمؤمنین و دوستان ایشان طلب آمرزش نمایند؛ و همچنین در جای دیگر امام هشتم علیه‌السّلام درباره غدیر چنین می‌فرماید:
«هُوَ یَوْمُ التَّبَسُّمِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَان»
غدیر روز لبخند زدن در چهره مردم با ایمان است. غدیر روز جشن واقعی مسلمانان است. غدیر روز شادی و نشاط شیعیان است.

 

 

 

 

 

وظیفه مسلمانان نسبت به غدیر
وظیفه همه مسلمانان این است که به هر وسیله‌ای که می‌توانند این خاطره مهم را با شکوه تمام زنده نگه دارند و آن را به نسل‌های بعد از خود انتقال دهند که پیامبر اکرم صلّی‌الله علیه و آله و سلّم فرمودند:
«فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة»
باید حاضرین در روز غدیر، پیام غدیر را به غائبان و پدران به فرزندان خود تا روز قیامت برسانند.
آری! این بزرگترین وظیفه دوستداران امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌باشد.
نمی‌شود کسی اظهار دوستی و تشیّع کند، اما از غدیر و پیام آن خبر نداشته باشد و در رساندن این پیام احساس مسئولیت نکند.

 

 

 

 

 

ولایت، شرط قبولی اعمال
اگر کسی یک دنیا عمر داشته باشد و تمام اعمال صالحه را انجام دهد و به همه پیامبران هم عشق بورزد ولی از ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام محروم باشد در روز قیامت از هیچ‌یک از اعمال بهره‌ای نمی‌برد، چرا که شرط قبولی اعمال و عبادات، قبول ولایت امیرالمؤمنین و ائمه طاهرین علیهم‌السّلام است و سعادت دنیا و آخرت به واسطه اینهاست و اگر جامعه‌ای بخواهد سعادتمند باشد، راهش تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است.

 

 

 

اعتراف همگان به فضائل علی علیه‌السّلام
تمام شیعه و سنّی و دوست و دشمن به فضائل و مناقب، عدالت‌خواهی، عبادت، زهد، تقوا و پرهیزگاری حضرت علی علیه‌السّلام اعتراف دارند.
ما که رهبر و امامی هم‌چون امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام  باید انتصاب به چنین شخصیّتی را افتخار بدانیم و قدر این نعمت عظیم را بدانیم. باید شیعه واقعی باشیم و در عمل نشان بدهیم که پیرو امیرالمؤمنین علیه‌السّلام هستیم

 

منبع:

 پیام غدیر
صافی، لطف الله


free b2evolution skin
10
شهریور

عید قربان : بزرگ ترین روز حج

عید قربان بزرگ ترین روز حج محسوب می شود؛ چنان كه از امام صادق(علیه السلام) نقل است كه در جواب معاویه بن عمار كه از ایشان درباره «یَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكبَرِ» پرسیدند، فرموند: «آن، روز عیدِ قربان است.» از آن جهت می توان گفت عید قربان تجلی توحید بوده و نمادی از تجلی انسجام اسلامی در ایام حج است.

 


قربان؛ عید همه مسلمین

عید قربان یكی از اعیاد مهم مسلمین است كه برخلاف بسیاری از اعیاد، مورد اختلاف نیست؛ چراكه همه فرق مسلمین این روز را عید محسوب می كنند؛ لذا در دعای مخصوص قنوت نماز عید می خوانیم: «اللهم انی اسألك بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلی الله علیه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزیدا…؛ بارالها! به حق این روزی كه آن را برای مسلمانان عید و برای محمد(صلی الله علیه واله) ذخیره و شرافت و كرامت و فضیلت قراردادی…» و بدین گونه عید را فقط مخصوص مؤمنین ندانسته، همه مسلمین را در آن سهیم می دانیم و اعتقاد داریم این گردهمایی عظیم رهیافتی برای رسیدن به اعتصام به حبل الله است كه یكی از مهم ترین دستورات اجتماعی اسلام است.

بنا بر این با توجه به مباحث مطرح شده، مناسك حج كه در اوج عظمت آن عید قربان قرار دارد، علاوه بر رسیدن به توحید عاملی است مؤثر برای نیل به انسجام و همبستگی هر چه بیشتر مسلمانان. لذا بزرگان دینی ما به این مسأله بارها تأكید كرده اند كه بهترین عمل در این روز برائت از مشركین و شیاطین حقیقی عالم است و این مهم میسر نمی شود مگر با انسجام و همدلی تمامی مسلمین با هر فكر و عقیده و مسلكی كه باشند.

 

 

 

قربانی، نماد وارستگی و مساوات

حجاج در ادامه اعمال روز عید با كوله باری از عقیده و جهاد، رو به سنّت قربانی می آورند و آن را به پیشگاه پروردگار هدیه می كنند و به دستور الهی جامه عمل می پوشانند كه فرمود: «فـَمَنْ تَمَتَّعَ بِالعُمْرة اِلَی الحَجِّ فـََمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ.»

 آن كسی كه به قربانگاه می رود و گوسفندی را ذبح می كند، در حقیقت با حركتی نمادین عزم از میان بردن هوس ها و وابستگی هایش را می كند و آماده ایثار و فداكاری می شود. این عمل را از آن جهت كه عبادت و وسیله تقرّب به خداست، قربان گویند. چنان كه امام سجاد(علیه السلام) ضمن پرسشی از شبلی پرسیدند: «آیا به هنگام سربریدن قربانی، نیت كردی كه با تمسك به حقیقت تقوی و ورع حلقوم طمع را قطع كنی … »

 

 

بخشش و قربانی و تقسیم آن در میان مردم بویژه تنگ دستان به معنای دستگیری و تعاون است. وقتی حاجی در روز عید به شكرانه انجام مناسك حج، موظف می شود تا حیوانی سالم و كامل را بكشد و گوشت آن را به نیازمندان بدهد، این عمل خود عامل نزدیك شدن به خدا می گردد و انسان را مشمول عنایت الهی می سازد و هم بر حسب مصرف، عامل ایجاد محبّت بین انسان و افراد جامعه می شود. این گونه است كه بین مسلمانان رابطه ای صمیمی به وجود می آید كه خود یكی از عوامل و زمینه های انسجام است و بدین صورت تعاون و همبستگی اجتماعی در اعمال خیر و نیكوكاری در میان مردمان افزایش می یابد. از طرف دیگر، اگر تقسیم قربانی صحیح انجام گیرد، میلیون ها گرسنه سیر می شوند و بدینوسیله بین غنی و فقیر، ارتباط برقرار می گردد. این همان انسجام و همدلی مورد توجه شارع است.

 

 

 

از دیگر نمادهای قربانی «مساوات » است؛ به طوری كه تقسیم گوشت قربانی به سه قسمت و استفاده شخص حاجی از آن شاهد گویایی بر این مساوات است. و در این صورت یكی از مصادیق تفرقه (امتیازاتی كه انسان برای خود قائل شده است) از بین می رود و همه به این قول پیامبر اعظم(صلی الله علیه واله) رجوع می كنند كه درخطبه حجةالوداع فرمود: «مردم! پروردگار همه شما یكی است و پدر همه شما یكی است؛ همه از آدم هستید و آدم از خاك است؛ عرب را بر عجم فضیلتی نیست، مگر به تقوا.» این عمل در حجّ، عدالت اجتماعی اسلام را منعكس می كند و خود عاملی است بر انسجام و اتحاد بین همه مسلمین جهان.

______________

منبع:tebyan.net


free b2evolution skin
10
شهریور

اهمیت عید قربان در قرآن و روایات

واژه «قربان» در فرهنگ اسلامی به معنای هر چیزی است که سبب «قُرب» و نزدیکی انسان به خدا می‌شود تا جایی که یکی از روزهای مبارک مسلمانان به این نام اختصاص یافت.

 

 

 روز عید قربان در کنار عید فطر از اعیاد شریف مسلمانان است که در روایات به آن «یوم النحر» و «یوم الاضحی» گفته می‌شود. اهمیت این عید به قدری زیاد است که اهل‌بیت(علیهم السلام) نماز این روز را از واجبات معرفی کردند و فرمودند:«صَْلاةُ الْعِیْدِینِ فَریضَةٌ؛ نماز عید فطر و قربان واجب است.» (استبصار، ج1، ص443) اما فقها این نماز در عصر غیبت را به استناد روایت امام باقر(علیه السلام) که فرمود «لَا صَلَاةَ یَوْمَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَی إِلَّا مَعَ إِمَام؛ نماز دو عید باید همراه با امام باشد»، واجب نمی‌دانند.

 

 

 

ذبح حیوان یکی از اعمال عید قربان
اما در فرهنگ اسلامی به هر چیزی که سبب «قُرب» و نزدیکی انسان به خدا شود واژه «قربان» بر آن اطلاق می‌شود. به عنوان نمونه در روایت می‌خوانیم: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِی‏؛ نماز نزدیک کننده متقیان به خداوند متعال است.» (کافی3/265). از این رو یکی از اعمال مهم این روز که «ذبح حیوانات حلال‌گوشت» است، بهانه‌ای برای نزدیکی به خداوند متعال است.

خداوند نیز در آیات قرآن این عمل(ذبح) را از مصادیق تقوا معرفی کرده و فرموده است: «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْکُمْ کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنینَ؛ هرگز [نه‏] گوشت‌هاى آنها و نه خون‌هایشان به خدا نخواهد رسید، ولى [این‏] تقواى شماست که به او مى‌‏رسد. این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد، تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید، و نیکوکاران را مژده ده.» (حج، 37)

 

 

 

از این رو اهل‌بیت(علیهم السلام) بر اساس سنت قرآنی و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به این عمل پایبند بودند؛ به عنوان نمونه معمول بود امیرالمؤمنین(علیه السلام)  روز عید فطر قبل از رفتن به مصلّى چیزى می‌خورد، ولى روز عید قربان چیزى نمی‌خورد تا وقتى که قربانى می‌کرد. همچنین حریز از زراره و او از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت کرد آن حضرت فرمود: «روز عید فطر از خانه بیرون نرو تا اینکه چیزى بخورى، و در روز عید قربان چیزى نخور مگر از گوشت قربانى خود [چنانچه توانایى و مکنت آن را دارى‏] و اگر قدرت تمکن مالى براى قربانى کردن ندارى در این صورت معذورى‏.» (من لا یحضر، ج1، ص508)

منبع:

خبرگزاری تسنیم


free b2evolution skin
10
شهریور

روز نزدیک شدن به رحمت خداوند

 عيد قربان، عيد پيروزي وظيفه بر غريزه است. مخلوقات خداوند 3 دسته هستند:


1-گروهي كه فقط پيرو غريزه هستند مانند: حيوانات


2-گروهي كه فقط پيرو وظيفه هستند، مثل: ملائكه


3-گروهي كه گاهي دنبال غريزه رفته و گاهي دنبال وظيفه مي روند، مانند: انسان.

 

 

 

 

هرگاه انسان بر سر دو راهي غريزه و وظيفه قرار گرفت و غريزه را انتخاب كرد، به سوي حيوانات گرويده بلكه از حيوانات هم پست تر شده است، چون كه از عقل و فكر و رهنمودهاي انبيا استفاده ننموده است (اولئك كالانعام بل هم اضل)(1) آنان، هم چون چهارپايان بلكه گمراه ترند همانا بدترين جنبنده ها نزد خداوند، انسانهائي هستند كه گويا كر و گنگ اند و حاضر به تعقل هم نيستند.(2) اما همين كه انسان در اين دو راهي خطرناك وظيفه را انتخاب نمود و در خط ملائكه و پاكان قرار گرفت آن را عيد مي گيرد، مثلاً غريزه گرسنگي و تشنگي و شهوت انسان را به استفاده از آب و نان و به سوي همسر مي كشاند، ولي وظيفه دستور مي دهد كه ماه رمضان خودداري كن، كساني كه سي روز وظيفه را انتخاب كردند، روز عيد فطر را بايد عيد بگيرند، زيرا وظيفه را بر غريزه ترجيح داده اند.

غريزه فرزند دوستي به ابراهيم(ع) مي گويد: اسماعيل(ع) را ذبح نكن، اما وظيفه مي گويد: او را ذبح نما. حضرت ابراهيم(ع) در اين دوراهي، رضاي خداوند و وظيفه بر تمايلات شخصي خود و غريزه پيروز كرد، لذا بايد آن را عيد بگيرد، اگر در حديث مي خوانيم! هر روز كه در آن معصيت خدا نشود، عيد است،(3) به همين معنا است كه در برابر جاذبه هاي هواي نفس خط خدا قرار گرفته، بر سر خواسته همه شيطان هاي دروني و بيروني پا مي نهد، آن روز را بايد عيد بگيرد.

آري، عيد قربان، روز پيروزي عقل و وحي بر هوي و هوس است.

 

 

قربان چيست؟ 

(قربان عبارت از كارهاي نيكي است كه انسان بوسيله آن بخواهد خود را به رحمت خداوند نزديك كند) بنابراين عمل نيكي كه انسان انجام دهد تا بدان وسيله خويشتن را به رحمت حق تعالي نزديك سازد آن كار را قربان گويند مانند فرمايش رسول اكرم(ص) كه فرمود: نماز موجب تقرب و نزديكي هر پرهيزكار به رحمت پروردگار است.

بديهي است كه مراد از تقرب به خداي تعالي قرابت زماني و مكاني نيست چه بين خالق و مخلوق هيچگونه خويشاوندي وجود ندارد بلكه منظور آن است كه از راه طاعت و انجام كارهاي شايسته مي توان مشمول الطاف الهي قرار گرفت و به رحمت او نزديك گرديد. از جمله اعمالي كه حجاج در روز دهم ذي الحجه در سرزمين مني بعد از رمي جمره عقبه انجام مي دهند كشتن شتر يا گاو و يا گوسفند و انفاق آن به مستحقين است تا بوسيله اين عمل نيك به رحمت پروردگار نزديك شوند كه آنرا قربان گويند و در زبان فارسي (ياءنسبت) به آن ملحق شده و نامش را قرباني گذارده اند، بنابراين قرباني براي امتثال امر خداوند متعال و تقرب به سوي اوست.

در زبان فارسي هم كلمه قربان به معني فدا شده و كشته شده در راه دوست استعمال مي شود چنانچه به يكديگر مي گويند فدايت شوم و قربانت گردم.

عيد قربان را عيد اضحي نيز مي گويند و وجه تسميه آن چنين است: اضحي جمع است از ماده (ضحي) كه به معناي ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب مي باشد و هنگامي كه خورشيد بالا مي آيد (قبل از ظهر) و آن موقع را ضحي گويند، چنانچه در قرآن كريم آمده است: والشمس و ضحها (قسم به خورشيد و چاشتگاه آن). و چون حجاج موقع بالا آمدن آفتاب قرباني مي كنند و قرباني را اضحيه يا ضحيه گويند بدين سبب روز دهم ذي الحجه را كه قبل از ظهر آن، عمل قرباني انجام مي شود عيد اضحي نيز گفته اند.

 

قرباني از چه زماني معمول شده است 

 

 

 

 

تاريخ قرباني بسيار قديم است و از زمان حضرت آدم ابوالبشر(ع) معمول بوده و در اديان گذشته نيز جزو مقررات ديني به شمار مي آمده كه شمه اي از آن به اختصار بيان مي شود:

1- قرباني فرزندان حضرت آدم(ع) كه نخستين قرباني در عالم بشمار مي رود و در آيات 27 و 28 و 29 و 30 سوره مائده تصريح شده كه خلاصه شرح آن چنين است: دو پسر حضرت آدم بنام هابيل و قابيل به ترتيب شباني (چوپاني) و كشاورزي مي كردند و صاحب گوسفندان و آب و خاك فراوان بودند، حضرت آدم(ع) آنان را امر به قرباني در راه خدا كرد، هابيل يكي از بهترين شتران يا گوسفندان را براي قرباني در راه خدا اختصاص داد و قابيل دسته اي از گندم هاي پست و نامرغوب را جهت قرباني انتخاب كرد كه قرباني هابيل مقبول درگاه پروردگار گرديد و قرباني قابيل بعلت عدم اخلاص مردود گشت. قابيل به سبب قبول نشدن قرباني حسادت ورزيد و آتش خشم و كينه اش زبانه كشيد، نفس اهريمني و شيطاني قابيل او را به كشتن برادر وادار كرد و هابيل را كشت و در دنيا و آخرت زيانكار گرديد.

2- حضرت نوح پيغمبر پس از طوفان، مذبحي ترتيب داد و حيوانات بسياري در آنجا براي خدا قرباني كرد.

3- قرباني حضرت ابراهيم خليل(ع) يگانه فرزندش اسماعيل(ع) كه در آيات 102 تا 107 سوره صافات بيان گرديده است فلما بلغ معه السعي الي و فديناه بذبح عظيم.

 

 

 

 

4- در زمان حضرت موسي(ع) به عقيده يهوديان دو نوع قرباني معمول بوده است.

1- قرباني دموي

2- قرباني غير دموي

قرباني دموي بر 3 قسم بشرح زير بوده:

الف- قرباني كه آنرا به آتش مي سوزانند و جز پوست آن چيزي باقي نمي گذارند.

ب- قرباني كه براي جبران گناه تقديم مي كردند و قسمتي از آنرا مي سوزاندند و قسمت ديگر را براي كاهنان باقي مي گذاشتند.

ج- قرباني كه براي تندرستي انجام مي دادند و در خوردن گوشت آن مختار بودند.

قرباني غير دموي: عبارت از رها كردن حيوان در بيابانها بود و اعراب نيز از بني اسرائيل تقليد كردند و به عنوان تقرب به بتان خود، حيوانات را در بيابان رها مي كردند و اسلام اين عادات نكوهيده را تحريم كرد و اين همان قرباني است كه در آيه 103 سوره مائده بنام بحيره و سائبه ناميده شده است.

 

 

 

 

5- در آئين مسيحيت نيز بعقيده عيسويان، قرباني منحصر به شخص مسيح بوده و گويند حضرت عيسي(ع) خون و گوشت خود را فداي مردم جهان ساخت و به همين مناسبت يكي از فروع دين نصاري آن است كه بايد ماهي يك مرتبه و يا حداقل سالي يك بار نزد كشيش بروند و به قدر تمكن، وجهي به وي تقديم دارند و به تمام گناهاني كه در مدت مزبور مرتكب شده اند اقرار كنند تا كشيش كه به عقيده آنان جنبه غفاريت دارد آن گناهان را بيامرزد.

6- در اعراب زمان جاهليت كه سران قبائل به مكه مي آمدند، ساكنان مكه مهماندار و ميزبان آنان بودند و هر دو دسته خود را به كشتن شتر و گاو و گوسفندان براي بتان خويش و اطعام به فقرا و گرسنگان موظف مي دانستند.

 

 

 

اسرار و حكمت قرباني 

1- فدا كردن مال و انفاق آن در راه خدا است.

2- كشتن حيوان اشاره به كشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشير برنده عقل و ايمان، حيوان نفس كه دائماً وي را به كارهاي زشت وا مي دارد مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئيم پاك گرداند و آنرا در راه حق و پيشگاه محبوب قرباني كند و حج اكبر نمايد كه اگر نفس اماره و خواهش هاي او كشته نشود و آرام نگيرد هرگاه تمام نعمت ها و ثروتهاي دنيوي در اختيارش باشد و زمين و آسمان را ببلعد باز هم سير نمي شود و نداي هل من مزيد دارد.

 

«مسئله قرباني در مكه را از چند نظر بايد بررسي نمود» 

- كمك رساني به اهل حجاز يك اصل است. اگر از اين سال ها كه حجاز كشوري وابسته و بازارش نمايشگاه اجناس شرق و غرب شده بگذريم، و به چند سال قبل برگرديم مي بينيم كه مردم حجاز چندان راه درآمدي نداشته اند مكه شهر صنعتي و كشاورزي نيست، زماني كه آيه منع ورود مشركان نازل شد(4) عوام مكه ناراحت شدند كه نصف زائران، مشركان هستند و با منع ورود آنان، وضع اقتصادي ما بهم مي خورد، لكن آيه نازل شد كه اگر از فقر مي ترسيد ما در آينده شما را بي نياز مي كنيم(5) اين وعده خداوند بايد محقق شود. يكي از راههاي تحقق آن مسأله خريد قرباني است، صدها هزار زائر خانه، هر كدام كه يك گوسفند مي خرند، گروه هائي به زندگي و نوامي رسند. در روايات ما مسأله كمك رساني به مردم حجاز از طريق وسائل حمل و نقل و كرايه منازل و خريد هدايا و قرباني و داد و ستدهاي زيادي كه در موسم حج مي شود، يك اصل معرفي شده و روي آن سفارش شده است(6) گرچه امروز به دليل وابستگي سران اين كشور، مسأله به نحو ديگري درآمده كه هر چه ما كمتر از بازار آنجا خريد نمائيم، روح رسول خدا(ص) از ما راضي تر مي شود، ولي بايد در فكر استقلال اقتصادي باشيم، تا تمام كشورهاي اسلامي، توليدات خود را در آنجا به نمايش بگذارند و زائران خانه خدا هم، آنها را خريده بازار آنجا رونق بگيرد.

 

 

 

و مردم حجاز از آمد و رفت حجاج خشنود شوند. وقتي كه نبي مكرم اسلام(ص) با جمعي از مسلمانان به مدينه هجرت نمودند، اقتصاد مدينه در دست يهود بود. حضرت فوراً (در كنار تأسيس مسجد) به تأسيس بازاري كه مركز خريد و فروش مسلمانان باشد، اقدام فرمود و دستور داد كه مسلمانان اجناس را مستقيماً به اين بازار وارد كرده، از اين بازار صادر نمايند. بعلاوه كالاهاي مورد نياز را حتي الامكان خودشان توليد كرده، در اين بازار به معرض فروش درآورند(7) آري مسئله كمك رساني به مردم حجاز يك اصل است.

- همانگونه كه صفا و مروه از شعائر الهي است. مسأله قرباني هم از شعائر است (والبدن جعلناها لكم من شعائرالله) شترهاي چاق و فربه را براي شما از شعائر الهي قرار داديم.

وجود قربانگاه و مسلخ و حركت دادن شترهاي پرگوشت و نحر كردن و تقسيم گوشت آنها هم، يك جلوه و شكوهي دارد.

در روايات مي خوانيم اولين قطره خون قرباني كه ريخت، خداوند گناهان صاحبش را مي بخشد(8) اوقاتي كه بخاطر تولد نوزاد يا ورود مسافر يا دفع بلا، در منزل، گوسفند ذبح مي شود (با اين كه گوسفند كوچك و در خانه ساده ايست) در روح و روان و حركت اهل خانه شور و نشاطي پديد مي آيد.

بهرحال، ذبح صدها هزار گوسفند و نحر هزاران شتر، يك نوع جلوه و زيبايي بوده، مظهر روحيه ايثار دسته جمعي است كه خود از شعائر الهي است.

 

 

3- سير كردن گرسنه ها- يكي از اسرار قرباني سير كردن گرسنه ها است (بگذريم كه در اين سال ها در حجاز گوسفند كم است، ولي نبايد نظر قانون به يك زمان و يك مكان و يا شرايط خاص باشد). قرآن در اين باره مي فرمايد: «فكلوا واطعيمواالقانع والمعتر»(9) از گوشتهائي كه قرباني مي كنيد هم خودتان ميل نمائيد، هم به قانع و معتر بدهيد. قانع، فقيري است كه به آنچه مي گيرد، قانع است. معتر، فقيري است كه علاوه بر تقاضاي كمك اعتراض هم مي كند چه زيباست كه هم استفاده خود حجاج و هم اطعام ديگران را كنار هم مطرح كرده است و اطعام شوندگان را با يك چشم (خواه افراد قانعي كه به هنگام اطعام دعا مي كنند و شاد مي شوند و خواه كساني كه زخم زبان زده و اعتراض مي نمايند) و اين نشاندهنده بينش وسيع اسلام است كه سفارش به خود را فراموش كنيد نه ديگران را و در تقسيم گوشت و اطعام، پاي بند تملق يا دعا و تواضع فقير نباشيد، او را سير كنيد، گرچه با شنيدن زخم زبان باشد.

 

تقوي 

هدف اصلي در مسأله قرباني، رسيدن به مقام عالي تقوي است، قرآن در اين زمينه مي فرمايد: اين قربانيان كه زائران خانه خدا به هنگام توقف در مني ذبح مي كنند، گوشت يا خون آنها به خدا نمي رسد، بلكه هدف از قرباني، شكوفا شدن روح ايثار و نشان دادن مقدار عشق و قرب به خدا و تقوي است.

منبع:

ناصر شیری


free b2evolution skin
9
شهریور

آزمون بندگی

آغازی بر یک پایان 
اعمال روز عرفه
عید قربان، تنهاروزی از بی شماری ایام نیست تا در تعیّن یک نامْ معنا، در قاموس واژه های یک قومْ توضیح، و در فرهنگ یک آیینْ تفسیر شود. این روزْ روایت اوج مند زیباترین حکایت عشق آسمانیِ یک انسان الهی است. این روز، فرجامِ نیک یک مناسکْ و آغاز یک راه است؛ پایان رنج های سفر، اشک های شوق، تن پوش های برابری، درس های برادری، بارقه های رحمت، لحظه های خاکْ ساری، هنگامه های برائت، و آغاز راهی است برای حفظ همه این ره یافت ها، فصلی برای همه این شکفتن ها و ترنّمی برای آفریده شدن دوباره. عید قربان، عید بشارت های الهی و روزی برای باز یافتن خودِ گم شده انسان است.

 


عید در فرهنگ دینی
واژه «عید» تنها یک بار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمت های آسمانی بر مؤمنان فرود می آید. در فرهنگ اسلام نیز از روزی که انسان در آن گناه و معصیتی مرتکب نشود، به عید تعبیر کرده اند. اعیاد اسلامی هم چون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این که خاطره رخ داد مهمی را در یادها زنده می کنند و بزرگ داشت، درس آموزی و تبلیغ آن روی داد را یادآور می شوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار می آیند. در این عیدها، عطایا و نعمت های الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود می آیند و دریچه های بخشش و آمرزش پروردگار، به مِهر بر مردمان گشوده می گردد. از این رو، آنان که لحظه های ناب را قدر می شناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دل های آلوده شان می زدایند و دل را از زنگار گناه، پاک می سازند.

 


عید قربان، عرصه جهاد اکبر
واژه «عید» به معنای رجوع و برگشتن است و «قربان» به معنای قربانی یا هر آن چه با آن بر پروردگار، تقرب جویند. از این رو، می توان عید قربان را به معنای بازگشت انسان به مقام تقرّب الهی دانست. این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره وری از فرصت های ناب به دست می آید. زایران خانه خدا که پس از تحمّل مرارت های بسیار و پرهیز از آلایش های دنیوی، اینک به منزل گاه آخر رسیده اند، و نیز مردمانی که این روز را از روزهای ویژه الهی می دانند، عید قربان را جشن می گیرند. در این روز، مردمان مسلمان، با بزرگ داشت خاطره ابراهیم و اسماعیل و با درس آموزی از ایثار تأثیرگذار آن دو بزرگ مرد یکتاپرستِ تاریخ، بار دیگر با نهیب بر اندیشه های خویش، باورهای خود را به ستیز با خودخواهی ها و منیّت ها می فرستند، تا در پیکار اصلی با هواهای نفسانی ـ که به جهاد اکبر تعبیر شده ـ پیروز میدان باشند.

 


پایان ماندگار
هر عمل، خُرد یا کلان، خوب یا ناروا، در فرجامِ خود به بار می نشیند و نیکی و زشتی آن به درستی رخ می نمایاند. پایان عبادت ها نیز، رازها و رمزهایی برازندهْ در خود نهان دارند، و از این روست که رمضان در منزل فطر، نماز با سلام، هفته با جمعه و حج با عید قربان به شکوفه می نشیند. قربان، عید شادمانه ای است که چون حُسن ختامی زیبا، در پایان غزل معرفت حج آمده و به آن شکوهی بی کران بخشیده است. در عید قربان، همه مرادها، مرارت ها، مداومت ها و مناسک ها، در فرجامی ماندگار معنا می شود و در بارگاه بلند خداوندی به ثمره ثواب و قرب الهی پاداش می یابد.

 


عید حسرت و شادی
عید سعید قربان، شادی و شور و شعف را با حُزن و حرمان و حسرت به هم آمیخته است. آنان که با دست رفاقتِ توفیق، راهی حرم بوده اند و میهمان مکّه و مدینه و مروه و منا، اینک به هنگام عید قربان ـ که اندک اندک، آهنگ بازگشت نواخته می شود ـ از سویی با مِهر و لبخند از حلاوت عبادتی می گویند که به انجامش موفق بوده اند و از سویی دیگر، از اندوه انبوهی که آوار دلشان شده، و قصه سنگین فراقتی که غصه قلب هایشان. در آن سوی دیگر، مردمانی که سالیان پیش، شیرینی سفر به سرزمین عشق را در ذایقه های معنوی شان به خاطر سپرده اند، شهد شیرین آن خاطره ها را بار دیگر در دفتر ایّام مرور می کنند. مردمی نیز که هنوز فرصت زیارت حج را نیافته اند، دستان خود را نردبان نیایش می کنند و حسرت دیدار را با گل برگ های دعا، بهانه توفیق می سازند. عید قربان، یادمان همه این حسرت ها و شادی هاست.

 

 


عید تقرّب
حج، تبلور تمام عیار تمامت اسلام و اسلام، آیین عبودیت و بندگی و بندگی، شیوه تقرّب با مبدأ هستی است؛ یعنی حج، هنگامه حضور حق است و حالِ قرب عبد از این رو، باید که هر عمل عبادی، با نیّت نزدیک شدن به پروردگار باشد و الا همه عبادت ها، صورت هایی بی معنا می شود که جز رنج ریا، حاصلی به همراه ندارد. در تمامی مناسک و مراتب حج نیز از آغاز تا فرجام، اگرچه در قالب های گونه گون و در اشکال مختلفْ صورت می پذیرد، ولی روحی منسجم و کلیتی هم تافته دارد و زندگی و زایندگی آن، در پرتو همین روح منسجم ـ که همانا رسیدن به مقام تقرّب الهی است ـ رخ می نماید. این امر در عید قربان و با سنّت قربانی که به شکل نمادین ذبح حیوان نمایش داده می شود، بیش تر تجلّی می یابد؛ چرا که این سنّت، یادگار و یادآور عمل انسانی است که برای یافتن قرب الهی، در اوج تسلیم و رضا، عزیزترین کس خویش را به قربان گاه ذبح فرستاد.

 

 


آزمایش آشکار
پروردگار متعال در قرآن مجید، زیباترین تصویر عشق الهی انسان را در داستان رضای ابراهیم و تسلیم اسماعیل، این گونه ترسیم کرده است: «و وقتی با او به جایگاه «سعی» رسید، گفت: ای پسرک من! من در خواب [چنین] می بینم که تو را سر می بُرم، پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت: ای پدر! آن چه را مأموری انجام ده! ان شاءالله مرا از شکیبایان خواهی یافت. پس وقتی هر دو تن در دادند [و هم دیگر را بدرود گفتند] و [پسر [را به پیشانی برخاک افکند، او را ندا دادیم که ای ابراهیم! رؤیای [خود] را حقیقت بخشیدی، ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم. راستی که این همان آزمایش آشکار بود».

 

 


اندکی تأمل
امروز که در شادی عید قربان قدم می زنیم، لختی با خود بیندیشیم که اگر آن روز، ابراهیم خلیل، اسماعیل را ـ که همه هستی و نمادی از تعلق دنیایی اش بود ـ به قربان گاه برد، امروز، اسماعیل ما کیست؟ کدام تعلق، بر بال پرواز ما زنجیر شده است؟ مال؟ مقام؟ موقعیت؟ جوانی؟ زیبایی؟ یا… باید که هر چه بهانه ماندن است، هر که ما را به دنیا گره زده، هر چه بر چشمان دلمان بسته اند تا خدا را نبینیم، و هر غبار غفلتی که بر قلبمان نشسته و فطرت پاکمان را سیاه اندود کرده است، همه و همه را چون گوسفندی قربانی، به مذبح ببریم و شاه رگ دل بستگی هایمان را با تیغ پیکار با نفس قطع کنیم:
بگذر از فرزند و جان و مال خویش تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند
سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست تا چو اسماعیل، قربانت کنند 

 

 

 

 


دوستیِ خدا گوارایت باد
صحرایی تفته، ریگ زاری خشک و بی آب و علف، لحظه هایی که به کندی می تپید و پدری که با پروردگارش میثاق و پیمانی داشت. برای پدر سخت است اگر خاری به پای فرزند خَلد، ناگوار است اگر جان او را فسرده بیابد؛ پس بار خدایا! این چه پیمانی است که تو باپیامبرت بسته ای؟!
و ابراهیم با دستان پسر در دست، استوارگام می پیمود. او مأمور بود که فرزند را با دستان خویش قربانی کند. پدر هرگز به چنین امری رضا نمی دهد، ولی ابراهیم که هم چون دیگر پدران نیست. نام مقدّسِ خداوند را بر زبان می راند، خنجر بر حنجر اسماعیل می نَهد و می فشارد. خدایا! پس چرا این کاردْ کارگر نمی افتد؟!… به ناگاه از دل آسمان، از پی برقی و رعدی، قوچی سپید، پای بر زمین می نهد. بیا ابراهیم، این گوسفند را قربانی کن. تو از این آزمون سربلند بیرون آمدی؛ پس دوستی خدا گوارایت باد.

 

 

 

 


قربانی کربلا
عید قربان، حکایت آزمایش ابراهیم و اسماعیل و هاجر، و تاریخ عبودیت است. این حکایت و این آزمون، در طول تاریخ، همواره تکرار شده، اگرچه هیچ گاه بر آن شیوه و به آن گونه نبوده است. تکرار حیات بخش آن واقعه، در کربلا و در آزمایشی متفاوت تجلی یافت. در آن سرزمین، حضرت سیدالشهداء علیه السلام ابراهیم، زینبْ هاجر و فرزندان و یاران حسین علیه السلام اسماعیل این واقعه بودند. اینان حماسه این آزمون را پر شکوه تر از ابراهیم و اسماعیل و هاجر، بر پهنه ابدیت رقم زدند؛ چرا که ابراهیمِ کربلا، نه تنها یک اسماعیل، که اسماعیل هایش را به مذبح برد و در پایان خود نیز به قربان گاه شهادت رفت. هاجر اگر بر جدایی اسماعیلی که به دامانش بازگشت صبر پیشه ساخت، زینب علیهاالسلام بر مصیبتِ فراقِ ابدی 72 عزیز، صبورانه سوخت. اگر آنان خانه کعبه را بنا نهادند تا مردمان به آن جا رو آورند و با خدای کعبه تجدید عهد کنند، امام حسین و امام زین العابدین علیه السلام و زینب علیهاالسلام نیز با ایثار خون و رشادت های بی شمار، غبار غفلت و حجاب و نفاق را از چهره اسلام زدودند.

 

 

 


عید تسلیم
عید قربان با تجدید خاطره ابراهیم و اسماعیل، سمبلی از تسلیم در برابر اوامر الهی را فرا روی مؤمنان حقیقت جو به نمایش می گذارد و می آموزد که مسلمان راستین، نه تنها بایدکه با زبان و گفتار، وحدانیت خدا و نبوت پیامبرش را تصدیق کند، بلکه باید با تمام وجود خویش، تسلیم حق و حقیقت باشد. در مناسک حج نیز، زایر نمی پرسد که چرا باید از کوه صفا به سوی کوه مَروه هفت بار بدود، چرا باید این چنین گرد خانه خدا بچرخد، چرا باید شب را در مَشعر به روز آورد، چرا باید قربانی کند. او با فریادِ: «لَبِّیْکَ اللهمَّ لَبِّیْکَ»؛ لبیک بارالها لبیک. تو بی شریکی، لبیک. سپاس و نعمت و فرمان روایی از آنِ توست، تو بی شریکی، تسلیم بودن خود را اعلام می دارد و با ابراهیمِ پیامبر که سرسلسله اسلام آوردگان و تسلیم شدگان به حق است، هم زبان می شودو رو به کعبه ای که ابراهیم علیه السلام بنا کرده می گوید: «همانا نماز من و عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است. او شریکی ندارد و به من چنین امر شده است».

 

 

 

 


عید بیزاری از دنیا
عید قربان، جشن تقرّب به درگاه خداوند است و این معنا، جز در سایه بُریدن از همه تعلقاتِ دامن گیر و رَستن از همه وابستگی های ناروای دنیایی به انجام نمی رسد. حضرت علی علیه السلام ـ که بزرگْ راهنمای راه طریقت است ـ در یکی از روزهای عید قربان، با اشاره بدین معنا، در بیزاری از دنیا فرموده اند: «آگاه باشید! گویا دنیا پایان یافته و وداع خویش را اعلام داشته است. خوبی هایش ناشناخته مانده، به سرعت پشت کرده، می گذرد. ساکنانش را به سوی نابودی می کشاند و همسایگانش را به سوی مرگ می راند… . ای بندگان خدا! از سرایی کوچ کنید که سرانجام آن نابودی است. مبادا آرزوها بر شما چیره گردد [و [مپندارید که عمر طولانی خواهید داشت».

 

 

 

 


قربانی؛ مقدّمه قُرب
راز زندگی مردان راستین الهی، در آن است که آنان برای رسیدن به کوی دوست و کسب رضایت محبوب، هرچه جز خدا در دل دارند، بر جای می گذارند تا پاک و مطهر به بارگاه ربوبی حضرت حق وارد شوند. در این عرصه، قربانی، وسیله قرب است و عید قربان، روز تقرّب و نزدیکی به درگاه پروردگار. خداوند متعال به مابسیار نزدیک است، حتی نزدیک تر ازرگ گردن، ما نیز باید که به او نزدیک شویم و قربانی کردنِ هر آن چه غیر اوست و در دل و جان ما مسکن گزیده، مقدمه قُرب است. این همان رمز قربانی و یکی از ارکان مهم حج ابراهیمی است، و چه خوب گفته اند:
ز اسماعیل جانْ تا نگذری مانند ابراهیم به کعبه رفتنت تنها نماید شاد شیطان را
کسی کو روز قربان، غیر خود را می کند قربان نفهمیده است هرگز معنی و مفهوم قربان را

 

 

 

 


قطع تعلق از همه چیز
در مسیر بندگی، گاه ممکن است که علم و عمل صالح انسان نیز، حجاب حق و دام راه مؤمنان گردد. در آزمایش الهی قربانی، اسماعیل، نه تنها فرزند دل بند و حاصل عمری درد و امید و دل بستگی و هجران، بلکه «عمل صالح» ابراهیم است که خداوند خود بشارت تولدش را در سنین پیری به او داده بود. در این آزمون الهی، حضرت ابراهیم در حالی که دیگر از خود و خودبینی هیچ نداشت، از حاصل عمر و عمل صالح خود نیز قطع امید کرد تا تنها به یکی تعلق داشته باشد. او با شکست شیطان، همه مراتب عالی توحید را سپری کرد و از امتحان مهم پروردگار سربلند گام بیرون نهاد. 

 

 


قربانی؛ آزمون انفاق
در ورای احکام حیات بخش اسلام، اسرار شگرف و غنایی بی کران از معنای نابْ نهفته که کاوش پژوهش گران و ادراکِ اندک آدمیان، به هزار توی ژرف بسیاری ازآنان دست نیافته است. درباره فلسفه قربانی نیز، سخن بسیار گفته شده، ولی می توان یکی از مهم ترین اسرار این آیین را، امتحان مردمان در بذل مال و جان خویش در راه خدا دانست. در سنّت قربانی، آدمی در آزمونی الهی، با بریدن گلوی طمع و با جدا ساختن اندکی از مال خود، از سر رضا و تسلیم و بدون بخل و تنگ نظری، هدیه ای در خور را نثار دوست می کند. بدون تردید، همان گونه که در آیه 37 سوره حج آمده، خداوند متعال از گوشت و پوست و خون قربانی بهره ای نخواهد برد، بلکه تقوا، پرهیزکاری و فرمان بُرداری انسان است که خدا را خشنود کرده و نردبان رشد و تعالی آدمی می شود.

 

 

 

 

 


فدا کردن بهترین داشته ها
هر ساله در روز عید قربان، میلیون ها زایر مشتاق، گردهم می آیند تافریضه قربانی را به انجام رسانند. در تعالیم اسلام برای پذیرفته شدن قربانی، افزون بر رعایت احکام فقهی ویژه آن، می بایست به بسیاری از ملاک های معنوی نیز توجه داشت؛ اموری هم چون قصد تقرب، اخلاص و این که انسان، برترین داشته های خود را پیشکش بارگاه الهی کند. قرآن مجید نیز در سوره مائده، در اشاره به ماجرای فرزندان حضرت آدم علیه السلام ، بر این مهم تأکید دارد. در این داستان آمده که: «هابیل» یکی از بهترین شتران خود را برای قربانی حاضر کرد، ولی «قابیل» ـ که بهره کاملی از ایمان نداشت ـ دسته ای از گندم های نامرغوبش را به این امر اختصاص داد. پروردگار، قربانی هابیل را ـ که از روی صدق و اخلاص بود ـ پذیرفت، و هدیه قابیل را ـ که در آن نشانی از اخلاص نبود ـ نپذیرفت.

 

 

 

 

 

 


اسوه های دین داری
سرگذشت و آزمایش ابراهیم و هاجر و اسماعیل، حکایت همه بندگان وارسته و صالح و صدیق خدا و اسوه تمام دین داران است. در قصه ابراهیم، آن حضرت برای رسیدن به مقام قُرب، تمام امیدهای خود را به قربان گاه برد و قهرمانِ مقام رضای به امر حق شد. هاجر نیز بارها بی پناهی و بیم و امید را آزمود و با توکل بر خدا، به مقام صبر رسید. قربانی بزرگ یعنی اسماعیل نیز، به رضای دوست راضی بوده، حتی صبر خود را نیز تسلیم کرده بود. رضای ابراهیم، صبرهاجر و تسلیم اسماعیل، هر کدام درسی جاودانه اند و اینان، خود معلمان ماندگار. ابراهیم و هاجر و اسماعیل، سه اسوه اند که هر کدام در بندگی، مرتبه ای دارند و هر کس که سیری به سوی خانه حقیقت خویش دارد، با آنان احساس خویشی و خویشاوندی می کند.

 

 

 

 


قدمت قربانی
در روز عید قربان، زایران بیت اللّه الحرام در سرزمین مِنا، و بسیاری از کسانی که سال های پیش به حج رفته اند، سنّت قربانی را به جا می آورند. این آیین، اگرچه در فرهنگ اسلامْ فلسفه، اسرار و اهمیت ویژه ای یافته، ولی در امت ها و ادیان پیشین نیز به گونه های متفاوت رایج بوده است. از این رو، نمی توان آن را آیینی ویژه اسلام دانست. قرآن مجید در سوره مائده، با اشاره به داستان آزمایش فرزندان حضرت آدم و پذیرفته شدن قربانی هابیل و قبول نشدن قربانی قابیل از سوی خداوند، قدمت این امر را به درازای عمر آدمی دانسته است. مرحوم علامه طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان نیز در تبیین آیه 34 سوره حج، این آیه را، دلیلی بر عدم اختصاص سنّت قربانی بر مردمان مسلمان می داند.

 

 

 

 


اعمال زائران در عید قربان
زایران بیت اللّه الحرام، در روز عید قربان، چند عمل را به انجام می رسانند. ابتدا با پرتاب هفت سنگ ریزه برای هفت بار به ستون هایی چهارگوش از سنگ های برهم چیده شده ـ که نماد ابلیس رجیم است ـ تنفّر خود را از همه شیطان های درون و برون ابراز می کنند. این عمل را «رَمْیِ جَمَره» گویند. سپس با کوله باری از عقیده و جهاد، رو به سنّت قربانی می آورند و آن را به پیش گاه پروردگار هدیه می کنند. سومین و آخرین عملی که حاجیان باید در روز دهم ذی الحجه به انجام رسانند، عمل «حَلق» یا تراشیدن موهای سر برای مردان و کوتاه کردن قدری از مو و ناخن برای زنان است. زایران خانه خدا، در روز عید قربان، شکوه مندترین و آرمانی ترین گام ها را برای رام کردن نفْس خویش برمی دارند و کمال تسلیم و رضا را در تصویری زیبا از عبودیت و بندگی به نمایش می گذارند.

 

 

 

 


زدودن خرافات
دین مقدس اسلام، آیین قربانی را از پلیدیِ خرافات و انحرافت زدود و آن را به صورت برنامه ای پویا، سازنده و رشدآفرین، در عرصه جامعه عرضه داشت. پیش از این، چهره این سنّت الهی، با اعمالی زشت، آلوده شده بود. در برخی از اقوام پیشین هم چون فینیقی ها، کنعانیان و مصریان، عادت نکوهیده قربانی کردن فرزندان یا افراد بشری رایج بود. بعضی، قربانیان خود را به بت های چوبی و سنگی پیشکش می کردند و دسته ای دیگر نیز قربانیان را باسوزاندن، تقدیم معبودهای خود می ساختند. دین مقدس اسلام، ذبح انسان، قربانی برای بتان و سوزاندن آن را رد کرد و کشتن قربانی را، به عنوان عبادتی مقدس در راه منفعت رساندن به مردمان و انفاق به تهی دستان به کار گرفت.

 

 


اطعام غیرمسلمان
بسیاری از فقها با استدلال به آیه 36 سوره حج، بر این باورند که گوشت قربانی را حتی به غیر مسلمان نیز می توان بخشید. از این رو، شایسته است فقیران را از هر مذهب و مرام، از منافع قربانی بهره مند ساخت. در کتاب مناسک حج حضرت امام خمینی رحمه الله آمده است: «احتیاط آن است که ذبیحه را سه قسمت کنند، یک قسمت را هدیه بدهند و یک قسمت را صدقه بدهند و قدری هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند،… و اگر صدقه را به فقرای کفار بدهد یا آن که تمام ذبیحه را به آن ها بدهد، اشکال ندارد».
در دنیایی که هر گروه و دسته، برای استثمار دیگران نقشه می کشند و تنها به منافع خویش می اندیشند، بدون تردید، تنها مکتبی چون اسلام ـ که دارای چنین تفکری بشر دوستانه و خیرخواهانه است و در عمل آن را به اثبات رسانده ـ قابل اعتماد و اطمینان است. اسلام، دین زدودن فقر است؛ حالْ هر کس و هر کجا که باشد. این گونه جامع نگری هاست که توجه مردمان گیتی را به این مکتب انسان ساز متوجه کرده است.

منبع

پایگاه تخصصی مسجد

 


free b2evolution skin