19
مرداد

قصه 4

نجات هود عليه‏السلام و مؤمنان‏

چنان كه در قرآن، آيه 58 سوره هود آمده، خداوند مى‏فرمايد: و هنگامى كه فرمان عذاب ما فرا رسيد، هود و كسانى را كه به او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم، و آن‏ها را از عذاب شديد رهايى بخشيديم.

مطابق پاره‏اى از روايات، هود و اطرافيانش، بعد از هلاكت قوم، به سرزمين حضرموت كوچ نموده، و تا آخر در آن جا زيستند.

مولانا در كتاب مثنوى، ماجراى نجات هود و ايمان آورندگان را در اشعار خود ترسيم نموده كه خلاصه شرح آن چنين است:

هنگامى كه طوفان شديد و تندباد سركش (هفت شب و هفت روز) بر قوم عاد فرود آمد، به هر كس كه مى‏رسيد، او را مى‏كوبيد و به هلاكت مى‏رسانيد، حضرت هود عليه‏السلام در همان روز اول عذاب، به دور خود و افرادى كه به او ايمان آورده بودند، خط دايره‏اى كشيد و به آن‏ها فرمود:

هشت روز در ميان اين دايره بمانيد، و اعضاى متلاشى شده تبهكاران را در بيرون از دايره تماشا كنيد.

طوفان سركش به آنان كه در داخل دايره بودند، كوچكترين آسيبى نرساند، بلكه همان طوفان نسيم روح افزايى براى آن‏ها بود، ولى جسدهاى كافران در هوا، گاهى با سنگ برخورد مى‏كرد، و گاهى طوفان آن چنان بدن آنها را به يكديگر مى‏زد كه استخوانهايشان مانند دانه‏هاى خشخاش ريز ريز، بر زمين مى‏ريخت:

بر هوا بردى فكندى بر حجر تا دريدى لحم و عظم از هم دگر
يك گره را بر هوا درهم زدى تا چو خشخاش استخوان ريزان شدي
هود گرد مؤمنان خط مى‏كشيد نرم مى‏شد باد كآنجا مى‏رسيد
هر كه بيرون بود از آن خط جمله را پاره پاره مى‏شكست اندر هوا
همچنين باد آجل با عارفان نرم و خوش همچون نسيم بوستان‏(137)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم