23
مرداد

قصه 26

شتر عجيب، معجزه بزرگ حضرت صالح عليه‏السلام‏

در قرآن هفت بار سخن از اين شتر با واژه ناقه (شتر ماده) آمده است، آفرينش و شيوه زندگى و اوصاف اين ناقه از عجائب خلقت است، كوتاه سخن آن كه: قوم ثمود با كمال گستاخى به صالح عليه‏السلام گفتند: تو از افسون‏شدگان هستى و غفلت را از دست داده‏اى، تو مانند ما بشر هستى، اگر راست مى‏گويى معجزه و نشانه‏اى بياور.(159)

و چنان كه گفته شد، حضرت صالح عليه‏السلام به قوم سركش خود پيشنهاد كرد كه من داراى معجزه هستم و همين معجزه نشانه صدق و راستى من است، و به شما پيشنهاد مى‏كنم كه هر تقاضايى داريد از من بخواهيد تا من از خداى خود بخواهم و از آن تقاضا تحقق يابد.

نمايندگان قوم ثمود كه هفتاد نفر از برگزيدگان آن‏ها بودند، صالح عليه‏السلام را كنار كوهى بردند، و گفتند: تقاضاى ما اين است كه از خدا بخواه در كنار همين كوه، ناگهان شترى را كه بسيار بزرگ و سرخ پررنگ و داراى بچه ده ماه در رحم باشد، همين لحظه از دل كوه بيرون آيد.

صالح عليه‏السلام تقاضاى آن‏ها را پذيرفت و ناگاه حاضران ديدند كوه شكافته شد، و شترى عظيم از دل آن بيرون آمد، و داراى همه ويژگى‏هايى بود كه آن‏ها مى‏خواستند.

بعضى نوشته‏اند: اين ناقه از ميان همان سنگى كه قوم ثمود آن را تعظيم مى‏كردند، و در مقابلش قربانى‏ها مى‏نمودند، به اذن خدا و شفاعت حضرت صالح عليه‏السلام بيرون جهيد، هنگامى كه آن سنگ شكافته شد، صداى بسيار بلند و وحشت انگيزى كه نزديك بود عقل‏ها را از سر خارج سازد برخاست، و كوه به لرزه در آمد، نخست سر شتر از ميان سنگ بيرون آمد و سپس به تدريج بقيه اعضاى او، تا اين كه تمام پيكر شتر خارج شد، و روى زمين ايستاد.

بت پرستان قوم ثمود كه انتظار آن را نداشتند تا به اين زودى معجزه صالح عليه‏السلام آشكار گردد، شگفت‏زده گفتند: از خدا بخواه كه بچه شتر را نيز از رحمش بيرون آورد. حضرت صالح از خدا خواست، در همان لحظه بچه آن ناقه از رحم او جدا شد، و به دور مادرش گردش كرد.

به اين ترتيب، حضرت صالح عليه‏السلام معجزه صدق پيامبرى خود را به طور كامل به آن‏ها نشان داد.(160)

در اين هنگام آن‏ها چاره‏اى جز اين نديدند كه ايمان بياورند، اظهار ايمان كردند و تصميم گرفتند تا نزد قوم خود رفته و معجزه حضرت صالح عليه‏السلام را به آن‏ها خبر دهند و آنان را به سوى ايمان دعوت كنند، ولى 64 نفر از آن‏ها در مسير راه مرتد شدند، و يك نفر نيز در شك و ترديد افتاد، و در نتيجه تنها پنج نفر در ايمان خود پابرجا باقى ماندند.(161)

ناقه صالح داراى ويژگى هايى بود، كه هر كدام از آن‏ها مى‏توانست قلوب مردم را جذب كند و باعث ايمان آن‏ها به حضرت صالح عليه‏السلام شود، از اين رو مخالفان سعى داشتند اين معجزه را نابود كنند.

خداوند به صالح عليه‏السلام وحى كرد كه: ما ناقه را براى امتحان و آزمايش قوم مى‏فرستيم، و به مردم خبر ده كه آب شهر بايد در ميان آن‏ها تقسيم شود، يك روز از براى ناقه، و يك روز براى اهالى شهر باشد. و هر كدام از آن‏ها بايد در نوبت خود حضور يابد، و ديگرى مزاحم او نشود.(162)

مردم آب شهر را نوبت‏بندى كردند، يك روز نوبت ناقه بود كه همه آب را مى‏آشاميد، و روز ديگر نوبت مردم كه از آن آب استفاده كنند.

حضرت صالح عليه‏السلام به قوم ثمود چنين فرمود: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه جز او معبودى براى شما نيست، دليل روشنى از طرف پروردگار براى شما آمده است، و آن اين ناقه الهى است، كه براى شما معجزه‏اى بزرگ است، اين ناقه را به حال خود بگذاريد كه در سرزمين خدا (از علف‏هاى بيابان) بخورد، و به آن آزار نرسانيد. كه اگر آزار برسانيد، عذاب دردناكى شما را فرا خواهد گرفت.(163)

قوم ثمود - جز اندكى از آن‏ها - بر اثر غرور و سركشى نتوانستند وجود اين معجزه بزرگ الهى را تحمل كنند، آن‏ها در مضيقه آب قرار گرفتند، و هرگز راضى نبودند كه آب شهر يك روز در اختيار آن ناقه باشد، و يك روز در اختيار مردم.

با اين كه آن‏ها چنين حقى نداشتند، زيرا خداوند آن چشمه آب را براى صالح عليه‏السلام به وجود آورده بود، و آن گاه نيمى از آب آن را در اختيار شتر قرار داده بود.(164)

وانگهى در آن روز كه آب در اختيار ناقه بود، ناقه تمام آب چشمه را مى‏آشاميد، و در مقابل شير بسيار به آن مردم مى‏داد، به طورى كه پير و جوان و كودك و زن و مرد از آن شير بهره‏مند مى‏شدند(165) بنابراين ناقه نه تنها هيچگونه زيانى به مردم نمى‏رسانيد، بلكه مايه بركت براى همه بود.

در عين حال قوم تيره دل و ناپاك ثمود، به جاى تشكر و قدردانى، به عنوان حمايت از بت‏پرستى، همچنان مخالفت مى‏كردند، و با اين كه حضرت صالح عليه‏السلام مكرر به آن‏ها هشدار داد: كه اين ناقه، نشانه الهى است، كمترين آزارى به آن نرسانيد وگرنه عذاب سختى در كمين شما است. تصميم گرفتند، آن ناقه را به قتل برسانند. (166)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم