23
مرداد

قصه 24

خنثى شدن توطئه توطئه‏گران‏

در تاريخ آمده: در كنار شهر حجر كوهى بود كه غار و شكافى داشت، صالح عليه‏السلام براى عبادت خدا به آن جا مى‏رفت، و گاه شبانه به آن جا مى‏رفت و به مناجات و شب‏زنده دارى مى‏پرداخت.

دشمنان توطئه گر كه آن حضرت را تهديد به قتل كرده بودند تصميم گرفتند به طور محرمانه، به آن كوه رفته و در پشت سنگ‏هاى كوه پنهان شوند و در كمين حضرت صالح به سر برند، وقتى كه صالح به آن جا آمد، او را به قتل رسانند، و پس از شهادتش به خانه او حمله ور شده و شبانه كار اهل خانه را يكسره نمايند، سپس مخفيانه به خانه‏هاى خود برگردند، و اگر كسى از اين حادثه پرسيد، اظهار بى اطلاعى نمايند.

ولى خداوند به طرز عجيبى توطئه آنها را خنثى كرد، آن‏ها هنگامى كه در گوشه‏اى از كوه كمين كرده بودند، كوه ريزش كرد، و صخره بسيار بزرگى از بالاى كوه سرازير شد و آن‏ها را در لحظه‏اى كوتاه، در هم كوبيد و نابود كرد.

خداوند در قرآن به اين مطلب اشاره كرده و مى‏فرمايد:

آنها نقشه مهمى كشيدند و ما هم نقشه مهمى، در حالى كه آن‏ها خبر نداشتند.(157)

قصه هاي قرآني محمدي اشتهاردي


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم