26
مرداد
قاصدك10
خاطرات شهدا
موتور سپاه
در شبی از شبهای زمستان، فرزندِ علیرضا به شدت بیمار بود
تب داشت و تشنّج میکرد
از علیرضا خواستم که فرزندش را به دکتر برساند
موتور سپاه را در اختیار داشت و بهراحتی میتوانست فرزندش را با آن به مطب پزشک برساند
هر چه اصرار کردیم فایدهای نداشت و میگفت:
« اگر فرزندم بمیرد، از موتور سپاه که بیت المال است برای انجام کارهای شخصی استفاده نخواهم کرد »
خاطرهای از سردار شهید علیرضا تقدسی کارگر
منبع: کتاب ستارهها ۳، شهدای سبزوار بهنقل از خواهر شهید





اذان صبح:
طلوع آفتاب:
اذان ظهر:
غروب آفتاب:
اذان مغرب:
نیمه شب شرعی: 




فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب